خبرنامه دانشجویان ایران: یکی از نمادهای آزادی بیان در ایران، دیدارهای دانشجویی با رهبر معظم انقلاب است؛ دانشجویان در این دیدارها بدون تکلف به بیان دیدگاهها و نقطه نظرات تشکلهای دانشجویی میپردازند.
خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، در آستانه دیدار رهبر معظم انقلاب با دانشجویان در ماه مبارک رمضان، گفت و گویی را با مسعود براتی که سال 89 به نمایندگی از جنبش عدالتخواه دانشجویی در این دیدار صمیمی حاضر بودند، ترتیب داده ایم:
خبرنامه دانشجویان ایران: به چه دلیلی شما به عنوان نماینده جنبش عدالت خواه دانشجویی برای صحبت مقابل حضرت آقا انتخاب شدید؟
براتی: با توجه به اینکه رای گیری انجام شد و بنده به عنوان اولویت اول انتخاب شدم و خودم هم پذیرفتم و به این صورت این اتفاق افتاد.
خبرنامه دانشجویان ایران: هنگام ایراد سخنانتان پشت تریبون چه احساسی داشتید؟
براتی: با توجه به تجربیاتی که ما به عنوان جنبش دانشجویی از سالهای قبل از آن داشتیم، این تریبون، بسیار مهم بود و این را درک کرده بودیم که یک تریبون اثر گذار که اگر سوال و مطالب مهمی برای ایراد روی آن طرح و حرف خوبی زده شود، میتواند یک فضای جدید و متفاوتی برای کل کشور ایجاد کند و این قبلا هم تجربه شده بود و این کار سختی بود.
اما سختتر، مراحل قبل از آن است که شما بتوانید حرفها و متون خوبی را دسته بندی کنید، چراکه بعضی از صحبتها، صرفا تکرار حرفهای حضرت آقا است و در واقع یعنی جمع بندی میکنند و صحبتهای آقا را دوباره به خود آقا تحویل میدهند و قاعدتا شان جریان دانشجویی این نیست و جریان دانشجویی باید با پشتوانه آن صحبتها، یک فضایی را به جلو حرکت کرده باشد و یکسری اقدام ها را انجام داده باشد و حال بیاید برای فضای جلوتر از آن، آن فضایی که برایش تازه پیش آمده باشد، سوال و طرح مسئله نماید و حضرت آقا راهنمایی کند و فضای جدید ایجاد نماید برایش که اینگونه یک حرکت رو به جلو اتفاق میافتد و برای ما تقریبا این فرایند جمع آوری متون جمع بندی و اولویت بندیشان حدود 40 روز طول کشید.
البته کار دیگری که ما امسال انجام دادیم، این بود که صرف روخوانی متن از پشت تریبون نباشد و حالت گفتگو و محاوره انجام شود و این کار فضا را بسیار راحتتر میکند؛ برای ما و امسال ما یک فضایی است که مقابل شخص اول کشور قرار میگیرید و همه نگاهها به شماست و شما را رصد میکنند که چه میگویید و این فضا بسیار سخت است.
ولی با توجه به تجربیات قبلی که دوستان داشتند و میدانستیم که شدنی هست، یک مقدار کار راحت تر شد و آن صحبت انجام شد.
خبرنامه دانشجویان ایران: کسی از شما نخواست که متن نوشته شده را کنترل و یا سانسور کند؟
براتی: نه، منتهی روال به طوری است که نهاد نمایندگی قبلا اعلام میکنند که هر چه صلاح میدانید صحبت کنید، اما خط قرمزها را رعایت کنید که خدای نکرده از روی تریبون توهینی یا چیزی دیگری نیز اتفاق نیفتد و خط و مرزهای اعتقادی کار است؛ اما اینکه بخواهد از نقد ها و اینها چیزی سانسور و کاسته بشود، نه اینطور نیست.
خبرنامه دانشجویان ایران: بعد از پایان سخنرانی وقتی نزد آقا رفتید، چه صحبتی با ایشان داشتید؟
براتی: هم متن را به ایشان تحویل دادم و سپس مطلبی را مطرح کردم که در مورد جنبش دانشجویی بود و نیاز به نشر آن نیست، اما در کلامی مختصر، حضرت آقا گفتند که حرفهایتان خوب بود و حرف دل ما بود و آن زمان هم ما این را روی سایت جنبش عدالت خواه مطرح کردیم.
براتی پس از ایراد سخنانش به عنوان نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی در محضر رهبر انقلاب، در یادداشتی در سایت عدالتخواهی به حواشی این دیدار پرداخت.
وی نوشته بود: «همیشه یک سری صحبتهای رهبری از دید خبرگزاریها و سایت ها به دور میماند و آن هم صحبتهایی است که ایشان به طور خصوصی با کسانی که صحبت کردهاند و بعد از صحبت پیش ایشان میروند، انجام میدهند. هر کسی احتمالا یک یا چند جملهای از ایشان شنیده و برای عمری همراه خود به یادگار خواهد داشت. اما برای کسانی مانند من که نمایندهی جمع زیادی از دانشجویان قدیم و جدید و دغدغهدار بوده ، این صحبت تنها یک صحبت خصوصی نیست و به عنوان امانتی است که باید به درستی به دوستان انتقال یابد. راستش زمانی که پیش ایشان رفتم تا متن تهیه شده برای ایشان را تحویلشان دهم، دو جملهای ایشان فرمودند که در آن لحظه کامل معنا و مفهوم آنها را درک نکردم.
تهیه محتوا برای صحبت در محضر رهبری یکی از سخت ترین کارهای دنیا است. به خصوص وقتی که نمایندهی عدهی زیادی باشی و تو را نه به عنوان شخص بلکه به عنوان نماینده یک جریان با تعدادی تشکل که حدود یک دهه پیش مسیر خود را برای گفتمان نمودن اصلی که در حاشیه مانده بود، آغاز نمودند. جریانی که در عمر ده ساله خود مراحل مختلفی طی نموده و توانسته نقشی در گفتمان نمودن عدالت و عدالتخواهی داشته باشد و زمانی سخت تر میشود که قرار است مباحثی مطرح گردد که جنبش عدالتخواه فعالیتی برای آن انجام داده باشد و نه فقط لقلقهی زبانش باشد.
در زمانی که در محضر رهبری نشسته بودم و صحبتهای تشکلهای دیگر را گوش میدادم، دیدم که تشکلهای مختلف نیز عدالت را دغدغه خود مطرح نمودند که در هر فردی که دغدغه عدالت را داشته باشد، ایجاد خوشحالی میکند و البته وظیفه افرادی که عنوان عدالتخواه را بر خود بر گزیدهاند، سخت تر. چرا که دیگر کلی گویی و تنها صحبتهای نظری کار به جایی نخواهد برد و انتظار مقام ولایت را برآورده نخواهد کرد. باید حرف جدید زد در قالب گفتمان عدالت. باید به جزییات ورود نمود و برای حل مشکلات اندیشید. خلاصه کار سخت تر و سخت تر میشود.
به نظرم از این نیز بگذریم که در جای خود باید به خوبی بررسی شود و جریان دانشجویی راهبرد مناسب را اتخاذ نماید. برگردیم به همان دو جمله. قبل از آن بد نیست اعتراف کنم که "آفرین" رهبری بعد از اتمام صحبتهای من، بسیار دلچسب و گوارا بود، و سر تکان دادن از بابت دادن رخصت برای رفتن در پیش ایشان از آن نیز گواراتر. اما آن دو جمله که به نظر بسیار مهم و تعیین کننده است: "حرفهای خوبی بود" این جمله اول که سبب شد خستگی ساعت ها بحث و نقد و گفتگو از تن من و خیلیها در برود و اما جمله دوم که بالاتر و پر ارزش تر از اولی بود به خصوص برای کسانی که خود را سربازان ولایت میدانند: "حرفهای دل ما بود". جملهای که شادی را در دل ما ایجاد کرد از آن جهت که حداقل توانسته ایم بر روی نکاتی تمرکز نماییم که در اندیشه رهبری جایگاه مهمی دارد و نیز توانستیم کمی دل ایشان را شاد و فضای کوچکی برای بیان آنچه ایشان مد نظر دارند ایجاد کنیم.
خدا کند که بتوانیم این راه را با رهنمودهایی که رهبری در بیاناتشان فرمودند ادامه دهیم.»