کد خبر: 226458

دستور ترامپ، «دست فرمان» شخصی بود؟/ اپیزود ششم

غمبرک زده!

بنابراین اینجا استقبال از آقای ترامپ خیلی بیشتر از شرق و مرکز آمریکاست که آن‌هم به‌خاطر ترکیب جمعیتی مختلف است. ولی در مجموع باتوجه به اینکه ترامپ رئیس‌جمهور است و با این وعده‌ها بالا آمده است، قاعدتاً جو عمومی استقبال از او است.

خبرنامه دانشجویان ایران: حدود دو هفته پیش بود که دونالد ترامپ رئیس جمهور جمهوری خواه آمریکا، با امضای دستوری که هدف از آن "حفاظت از آمریکا در مقابل حملات تروریستی" خوانده شده ورود پناهجویان به آمریکا را برای چهار ماه معلق کرد و موقتاً بازدید شهروندان هفت کشور با اکثریت مسلمان از جمله اتباع ایران به آمریکا را ممنوع کرد. براساس این طرح سفر شهروندان ایرانی ابتدا برای 90 روز متوقف می‌شود اما احتمال تمدید آن وجود دارد. این دستور ترامپ طی روزهای اخیر با واکنش ها و تحلیل های گوناگونی روبرو بوده است، عده ای در داخل این مسئله یک دستور «شخصی» که توسط ترامپ اعمال شده، می دانند و عده ای نیز آن را بخشی از سیاست های «کلان» ایالات متحده ارزیابی کرده اند

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ به همین بهانه سعی داریم طی سلسله گزارش هایی به واقعیات پشت صحنه این دستور رئیس جمهور جدید آمریکا بپردازیم، و با مرور انگاره های «روشن» تاریخی چند سال اخیر، به پاسخی نسبت به این دو دیدگاه مطرح شده، برسیم.

اپیزود ششم؛
داریوش سجادی فعال سیاسی مقیم آمریکا درباره قانون جدید ترامپ مدعی است: در آمریکا با یک جامعه موزاییکی همراه هستید. مثلاً من در ایالت آریزونا هستم که به‌شدت نسبت به ایالت‌های دیگر نژادپرست‌تر هستند و یکی از خصوصیت اینها این است که همیشه به صورت سنتی به جمهوری‌خواهان رأی داده‌اند.

بنابراین اینجا استقبال از آقای ترامپ خیلی بیشتر از شرق و مرکز آمریکاست که آن‌هم به‌خاطر ترکیب جمعیتی مختلف است. ولی در مجموع باتوجه به اینکه ترامپ رئیس‌جمهور است و با این وعده‌ها بالا آمده است، قاعدتاً جو عمومی استقبال از او است.

دستور العمل مذکور چه محصول تصمیم شخصی ترامپ باشد و چه ناشی از مشاوره و پیشنهاد دستیاران ترامپ به ایشان باشد در هر حالتی نشان از آن دارد که دولتمردان آمریکائی اعم از دمکرات یا جمهوریخواه خوشبختانه تا آن درجه فهم و دانش سیاسی ندارند تا بفهمند با عملیاتی کردن دستورالعمل منع ایرانیان برای سفر به آمریکا نه تنها ضرری را متوجه جمهوری اسلامی نمی توانند بکنند بلکه با این کار عملا خود را از یک ظرفیت بالقوه و اهرم موثر جهت فشار بر ایران محروم می نمایند.

بینوایان تا آن اندازه شعور ندارند تا بفهمند تقریبا عموم ایرانیانی که بنا به هر دلیلی عزم و میل سفر به آمریکا را دارند در تحلیل نهائی عاشقان آمریکا و زاویه داران با جمهوری اسلامی اند و با دستورالعمل مزبور در واقع این دولت ایالات متحده است که خود را از سربازان ملتزم الرکابش و مخالف با جمهوری اسلامی محروم می کند!

دولت ایالات متحده اگر شعور لازم برای فهم ماهیت انقلاب اسلامی و شانیت جمهوری اسلامی و چیستی و کیستی شهروندان ایرانی دلبسته به جمهوری اسلامی را داشت آنگاه می فهمید که برای «ایرانیان جمهوری اسلامی» و «جمهوری اسلامی ایرانیان» سفر به آمریکا محلی از اعراب نداشته و ندارد تا اکنون بابت منع ویزای ورود به آمریکا مبتلا به غمبرک شوند!

اگر دولتمردان آمریکایی حظ و درکی ولو قلیل از صیرورت ایرانیان دلبسته و وابسته به جمهوری اسلامی داشتند آنگاه می فهمیدند این جمعیت اگر دغدغه سفر و اخذ ویزا داشته باشند اولویت اول و آخرشان ویزای عراق و حجاز و شوق زیارت در نجف و کربلا و مدینه الرسول و خانه خدا بوده و می باشد.

بدین اعتبار دولت جدید ایالات متحده با دستور العمل مزبور تنها خود را از فرصت بهره مندی از ظرفیت لشکری محروم ساخته که قبل از آنکه شهروند قانونی ایران باشند خود را شهروند وجدانی آمریکائیان فهم و درک و تلقی می کنند!

و بدین ترتیب جمهوری اسلامی می تواند از شروع «بد» ترامپ این درس را بگیرد که طی ۴ سال آینده با دولتی در کاخ سفید مواجه است که مطابق اسلاف اش فاقد درک و شعور و رفتارهائی معقولانه خواهد بود. در واقع از آن‌طرف شهروندی که دل‌بسته جمهوری اسلامی بوده و 38 سال با کم و زیاد آن سر کرده و در سختی‌ها و خوشی‌های آن شریک بوده، شهروندی است که اوج سفر خارجی او یا مکه است، یا کربلا ویا نجف. او که قرار نیست به آمریکا سفر کند. این را می‌خواهم بگویم که «دشمن دانا بلندت می‌کند، بر زمینت می‌زند نادان دوست» برعکس شده و یک دشمن جاهلی نصیب ما شده که اتفاقاً برخلاف خود تصمیم‌گیری می‌کند.

من از این چهارسال آینده استقبال می‌کنم، هرچند برخوردها شاید انقباضی باشد، ولی تحلیل نهایی این است که اولاً به‌صورت منطقی باعث تقویت جمهوری اسلامی‌می‌شود. منطق آن کسانی که داعیه آنها این بود که به‌خاطر ماهیت تکبرآمیز آمریکا امکان معامله با آنها نیست تقویت می‌شود و کسانی خلع سلاح می‌شوند که تصور می‌کردند با روی نرم نشان دادن از خود و استفاده از دیپلماسی لبخند موفق می‌شوند کشور را مدیریت کنند. اما واقعیت این است که بدنه روشن‌فکری ایران از زمانی‌که در ایران نضج گرفت یک بدنه غرب‌زده بود. متأسفانه این ساختار یک ساختار معیوبی است که خودش را در ذیل آمریکا و فرهنگ آمریکا و غرب معنا کرده است. در حالی‌که اینها ترامپ‌ستیزی را مطرح می‌کنند ولی آمریکاعزیزی برای اینها ملاک است این به معنای بر سرعقل آمدن روشن فکری ایران نیست. در حال احراز هویت مجددی هستند که ما از شماییم، از طبقه الیت آمریکایی و از طبقه لمپن نیستیم. این به‌معنای سرعقل آمدن روشن‌فکری ایران نیست و متأسفانه بدخیم شدن آن است.

اپیزود اول: «محور شرارت»، در روزگار «گفتگوی تمدن‌ها»

اپیزود دوم؛ صادر نکردن ویزا برای نماینده ایران در سازمان ملل با برچسب «تروریست‌ شناخته‌شده»!

 اپیزود سوم؛ ویزا؛ حربه اوباما برای محدودیت تجارت ایران بدون تحریم!

اپیزود چهارم؛ زندگی پسابرجام با زندگی ماقبل برجام کاملاً متفاوت است!

ایپزود پنجم؛ 2000 ترور موفق سعودی‌ها در آمریکا و دستور ضدتروریستی علیه ایران!

مرتبط ها