خبرنامه دانشجویان ایران:مناظره انتخاباتی آقایان موسوی رضایی که به شکلی کاملاً متفاوت از مناظره شب قبل از آن برگزار شد، در فضایی آرام و اخلاقی سعی داشت با رویکردی برنامهمحور، به نقد و بررسی برنامههای دو کاندیدای مذکور بپردازد.
این مناظره اگرچه از لحاظ شکلی و از نظر طرز برخورد دو طرف حائز اهمیت بود و نشان داد که در یک فضای سالم و به دور از هرگونه تنش هم میتوان با یکدیگر و به شکلی مستدل و منطقی به مناظره و گفت و گو پرداخت اما نباید از محتوای مباحث طرح شده در آن نیز غافل بود.
بنابر این گزارش، چناچه هر دو نامزد نیز در ابتدای صحبت خود با تاکید بر سابقه دوستی و همکاری سالهای آغازین انقلاب، اختلاف نظر و سلیقه را امری طبیعی دانسته و بر تفاوت دیدگاهها و برنامههای خود با یکدیگر تاکید کردند، اما روی دیگر سکه این مناظره که نباید از آن غافل بود، پرسشها و پاسخهایی بود که میان این دو نامزد رد و بدل شد و هریک برای روشن شدن بهتر فضا، به نوعی به آنها پرداختند.
نکته قابل توجه اما اینکه مهندس موسوی با وجود تاکید بر اختلاف در برنامه و مشی مدیریتی با دکتر رضایی و اعلام اینکه با یک ایده مشخص و برنامهمحور پا به عرضه انتخابات گذاشته است، تا پایان وقت مناظره عملاً چندین پرسش کلیدی رقیب خود را بیپاسخ گذارده و پاسخ شفاف و روشنی به آنها نداد.
سوالات شفاف و روشن دکتر رضایی در موارد ذیل از جمله مواردی بود که بدون هیچ پاسخ روشنی از سوی مهندس موسوی، عملاً بیجواب ماند:
1- بحث استراتژی و برنامه مشخص اقتصادی با تکیه بر سیاستهای کلی اصل 44 و الزامات آن و اینکه آقای موسوی جدا از نگاه اقتصادی خود در زمان جنگ که طبیعی هم به نظر می رسید، با توجه به مخالفتهای خود در زمان تصویب این سیاستها در مجمع تشخیص مصلحت نظام در دهه هفتاد، آیا به اصل مذکور و اجرایی شدن آن اعتقاد دارد؟
2- بحث چگونگی به کارگیری نیروهای خود در کابینه و اینکه آیا تمام کسانی که به هر دلیلی از ایشان حمایت کردهاند، در کابینه حضور خواهند داشت یا خیر؟
3- بحث چگونگی به کارگیری پول نفت برای راهاندازی صندوق توسعه ملی و صرف این درآمد ملی در مسیر سرمایهگذاری داخلی که البته موسوی با طرح بحث اینکه شما هم از پرداخت پول نفت به مردم سخن گفتهاید، عملاً حرف و برنامه روشن رضایی را مبهم جلوه داد و نظر روشن خود را بیان نکرد.
4- بحث سیاست خارجی و دیپلماسی فعال مبتنی بر تدبیر و اینکه آیا آقای موسوی همچون برخی از حامیان خود در دولتهای گذشته، قائل به دیپلماسی منفعلانه و فروش عزت ملی در ازای نان است؟
5- بحث فرهنگی و مشکلات ساختاری و مدیریتی بخش فرهنگ و اینکه آقای موسوی با وجود اینکه 8 سال مشاور عالی فرهنگی آقای خاتمی بودهاند، آیا تلاشی برای حل این مشکلات کردهاند، ضمن اینکه آیا با توجه به اینکه بخشی از این ضعفها، در این حوزه مربوط به دوره ایشان و دوستانشان در دولت اصلاحات است، آیا برنامه مشخصی برای تحول فرهنگی دارند یا نه؟
6- بحث تغییر الگوی مدیریتی در کشور و اینکه آیا ایشان برای تسریع در فرآیند کادرسازی و انتقال قدرت به نسل سوم انقلاب با مدل آقای رضایی موافقند و آیا اساساً برنامهای برای آن دارند؟ که البته آقای موسوی با فهم غیر دقیق این مدل و بحث تفکیک کارهای اجرایی و دولت سایه، عملاً این مسئله را نیز به روشنی تببین ننمود.
اما نکته مهم در این عدم پاسخها به هر دلیل، این است که اولا فضا به طور شفاف برای مخاطبین تبیین نمی شود و آنها را درتصمیم گیری با تردید مواجه خواهد نمود و ثانیا باتوجه به تاکتیک آقای احمدی نژاد مبنی بر یکی قلمداد کردن خاستگاه سه کاندیدای رقیب خود، ممکن است این شائبه غیر واقعی در ذهن مخاطبین اثر گذار شده و اختلافات نظری و عملی این دو نامزد به روشنی مورد بحث و بررسی قرار نگیرد.
به هر حال شایسته است که جناب مهندس موسوی یا اتاق فکر ستاد ایشان به هر طریقی پاسخ پرسشهای بی جواب مانده دکتر رضایی را برای شفاف تر شدن فضا اعلام کنند.