به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اما رهبر انقلاب به پاسخ سوال دانشجویان در زمینه استکبار ستیزی در همان دیدار دانشجویی اکتفا نکرده و این موضوع را موکدانه در خطبه دوم نماز عید سعید فطر ابراز کردند: "در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد و سیاست های آمریکا در منطقه با سیاست های جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد."
این اصولی اما ریشه‌های قرآنی و تجربی دارد که با اندکی تامل، قابل استنباط و بیان است.
سیاست خارجی متضمن منافع و مصالحی است که اهداف و اصول حاکمیت را در پی دارد اگر حکومت ملی باشد، سیاست خارجی منافع و مصالح و اهداف ملی را دنبال خواهد کرد و این اهداف با پشتوانه قدرت ملی به پیش می رود و اعمال می گردد و اگر چنانچه حاکمیت توحیدی و از نوع حاکمیت انقلاب اسلامی باشد، اهداف و اصول انقلاب با ویژگی توحیدی، محور سیاست خارجی است که در ضمن، منافع ملی و آحاد مردم نیز تامین خواهد شد . اعتقاد به اینکه توحید و مکتب اسلام پایه سیاست است، توحید در آفرینش و هستی و انسان و توحید در نحوه اداره، خط مشی و آیین زندگی را در تمام ابعاد و شئون در پی دارد .
برای پی بردن به ریشه های قرآنی این اصول می‌توان به آیات 158 سوره اعراف و33 سوره احزاب اشاره کرد که وظیفه امت پیامبر را بسط و گسترش شریعت اسلام به عنوان شریعت جهان شمول و نهایی بشریت در جهان عنوان کرده است و به این جهت است که سیاست خارجی انقلاب اسلامی از ابتدا بر پایه صدور و بسط و گسترش جهانی استوار گردیده است .
از سوی دیگر رفتار استکباری غرب و شرق هنوز در حافظه تاریخی ملت های جهان ماندگار است و این خود دلیل دیگری برای صحت اصول سیاست خارجی ایران میباشد. امروزه آمریکا تمام کشورهای عالم را تحت سلطه و در تیول خود پنداشته و رهبری خود را جهانشمول می داند و با هر حرکت و انقلابی که مستقل از آن باشد و بنحوی رهبری او را مخدوش کند، به مقابله همه جانبه برمی خیزند.
امام خمینی در این باره می فرمایند : "واقعیت این است که دول استکباری شرق و غرب و خصوصا آمریکا و شوروی عملا جهان را به دو بخش (آزاد) و (قرنطینه سیاسی) تقسیم کرده اند، در بخش آزاد جهان این ابرقدرتها هستند که هیچ مرز و حد و قانونی نمی شناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگی ملت ها را امری ضروری و کاملا توجیه شده و منطقی و منطبق با همه اصول و موازین خود ساخته بین المللی می دانند، اما در بخش (قرنطینه سیاسی) که متاسفانه اکثر ملل ضعیف عالم و خصوصا مسلمانان در آن محصور و زندانی شده اند، هیچ حق حیات و اظهار نظری وجود ندارد ."
دخالت نظامی آمریکا در کره، دخالت غیر مستقیم و چراغ سبز آمریکا برای تجاوز نظامی سه کشور انگلیس فرانسه و اسرائیل به مصر، دخالت نظامی آمریکا در کوبا، اشغال نظامی ویتنام توسط آمریکا، سرکوب جنبش آزادیبخش کشور «پرو» در آمریکای جنوبی به رهبری چه گوارا، دخالت نظامی آمریکا در کنگو و سرکوب حمایت مردمی این کشور به رهبری آقای پاتریس لومومبا و اعدام لومومبا توسط مزدوران آمریکا، سرکوب جنبش آزادیبخش انقلابیون نیکاراگوئه به رهبری ساندنیستها، دخالت نظامی آمریکا در قبرس و تقسیم این جزیره، دخالت نظامی آمریکا در شیلی به نفع ژنرال پینوشه و سرنگونی رهبر ملی شیلی آلنده، دخالت آمریکا در لبنان و آغاز جنگ داخلی بیست ساله، اشغال نظامی کشور پاناما و ربودن ژنرال نوریگا به بهانه مواد مخدر، بمباران کارخانه داروسازی سودان به بهانه ساخت سلاح شیمیایی، اشغال افغانستان به بهانه حضور تروریست آمریکایی بن لادن در این کشور و دخالت های آمریکا در فلسطین که اظهر من الشمس است.
کاخ آلنده در محاصره ضد انقلابیون آمریکایی کودتاچی
پینوشه ژنرال آمریکایی و جنایتکار بی نظیر و قتل عام کننده مردم شیلی همراه با نخست وزیر اسبق انگلیس
در این میان اما حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان منبع اصلی تصمیم گیری در رفتار آنها شاهد جنایات بی شماری است که خارج از شمارش است.
با توجه به این سابقه ننگین روشن می شود که شناخت دقیق ماهیت استکباری امریکا توسط امام است که مبنای سیاست استکبار ستیزی انقلاب شده است .
انقلاب اسلامی به لحاظ ماهیتی و رسالت جهانی‌اش، دشمنی آشتی ناپذیر، در پیش رو دارد و آن ماهیت وجودی استکبار به رهبری آمریکا است و مبارزه با این دشمن اجتناب ناپذیر و از اهداف عمده و اصلی نظام اسلامی بوده و هست. امام مبارزه با این دشمن را نه تنها در کانون انقلاب یعنی جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشت بلکه همه مسلمانان جهان و مستضعفین عالم را نیز برای مشارکت در آن، دعوت نمود و آن چه به عنوان شاهدی زنده برای مسلمانان و مستضعفین جهان طرح می شود، تجربه پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر نماد بارز استکبار جهانی، آمریکاست.
پیروزی انقلاب اسلامی آن هم در قوی ترین پایگاه آمریکا در منطقه خاورمیانه، جایی که رژیم اش ژاندارم خلیج فارس و تضمین کننده منافع آمریکا و اسرائیل بود، اقتدار و ابهت آمریکا را درهم شکست و حلقه زنجیره ای «ناتو» به دور شوروی را گسست و آمریکا را با انقلاب، مکتب و ایدئولوژی نوینی مقابل ساخت که هیچ گونه شناختی از آن نداشته و در قالب تحلیل های موجود دستگاههای اطلاعاتی سیاسی و کلا سیستم استکباری آمریکا نمی گنجید و راه مقابله و از بین بردن چنین انقلابی که «صرف وجودش» با ماهیت وجودی استکباری منافات دارد و آن را تهدید می کند را نه می دانستند و نه قبلا تجربه کرده بودند .
امام خمینی(ره) با درک ماهیت استکبار، انقلاب اسلامی را در تعارض جدی با آمریکا تعریف کرده و اصلی جاویدان را برای رویارویی با آن بنا نهادند. رهنمودهای امام خمینی (ره) دراین باره گویاتر از همه کلام هاست: "ما تا آخر عمر علیه دولت آمریکا مبارزه می کنیم و تا آن را جایش ننشانیم و دستش را از منطقه کوتاه نکنیم و به تمام مبارزان راه آزادی کمک نکنیم تا آنها را شکست دهند و خود مردم سرنوشت خویش را به دست گیرند از پای نمی نشینیم ."
پرواضح است که این موضع گیری‌ها، حکایت از نوع نگرش آشتی ناپذیر انقلاب با استکبار جهانی داشته و از دیگر سوی آمریکایی ها نیز به طور سیستماتیک و یکپارچه، باهدف براندازی و ذلت کشاندن و تسلیم انقلاب اسلامی، اقداماتی را به انجام می رساندند .
فی الواقع آمریکایی ها با درک عمیق ابعاد و اهداف انقلاب اسلامی، هرگونه شیوه و تاکتیکی را که مبتنی بر استراتژی براندازی و نظام جمهوری اسلامی نباشد را به کناری نهاده و تنها روش های براندازی انقلاب را، انتخاب و به مورد اجرا گذاردند. پس نباید فراموش کرد که اصل و اساس همه برنامه‌ها و سیاست‌های آمریکا نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران بر محور براندازی استوار است .
بدین ترتیب رژیم استکباری آمریکا و انقلاب اسلامی به عنوان دو قدرت آشتی ناپذیر می باشند که فراموش نمودن دشمنی آمریکا، در حقیقت واگذار نمودن خطوط مقدم جبهه به دشمن تلقی می شود.
آنچه که آمریکایی‌ها تاکنون به آن دل بسته و ایشان را امیدوار ساخته، این است که انقلاب اسلامی از درون متلاشی شود و این کانون امید مستضعفان جهان به سمتی سوق پیدا کند که با دست فرزندانش، اصول و آرمانهای آن مسخ گردد و به مسلخ توطئه و فریب آمریکا برود; لذا در راستای براندازی انقلاب و نظام، تاکتیک «استحاله» را نیز برگزیده و با اعمال سیاست «فشار و امتیاز»، حرکت دوگانه ای را سازمان داده اند که انقلاب و نظام از درون متمایل به «در باغ سبز» سرمایه داری شده و با دستهای خود بنیان انقلاب متلاشی و بارقه امید محرومان جهان را خاموش سازد .
به عبارت دیگر همه وعده ها و وعیدهای استکبار جهانی به کسانی که تصور می کنند می توان با عدول از پاره ای اصول و ارزش های انقلابی، رشد و توسعه ای - هرچند ضعیف - داشت تنها حریص تر نمودن شکارچی و صیاد درنده و بی رحم است که شکار را ملاحظه می کند با پای خود به دام او و تیررس سلاح او نزدیک و نزدیکتر می‌گردد . امام خمینی(ره): بارها گفته ام رابطه ایران و آمریکا، رابطه گرگ و میش است و هرگز بین این دو آشتی نیست."
البته ذکر این نکته نیز لازم است که برخی افراد مرعوب یا وابسته، خوش خیالانه تصور کرده اند که از آنجا که آمریکا قدرت مطلق جهانی و ناظم نوین عالم شده است می توان به دور از شعارهای انقلاب و با اتخاذ سیاست های کج دار و مریز و غیر انقلابی دشمن را نرم نمود .
در حالی که اولا - هیچ گونه تغییری در ساختار کلی استعمار و استکبار حاکم بر جهان در طول این سال ها داده نشده بلکه وسایل و ابزار استعمار و استثمار پیچیده تر گشته است .
ثانیا - سیاست ها و برنامه هایی که در طول سال های گذشته با همین دیدگاه به مورد اجرا گذاشته شد و پذیرش همه گونه شرایط غربی ها، ثابت نمود که این مطالب، فریبی بیش نیست.
