تاریخ انتشار: یکشنبه 1395/06/07 - 13:40
کد خبر: 208313

زرشناس: ولنگاری فرهنگی نتیجه تلقی نئولیبرالی از فرهنگ است

شهریار زرشناس گفت: ولنگاری فرهنگی از سال های ۶۰ تا ۶۴ نتیجه غفلت بوده ولی از این زمان به بعد نتیجه نفوذ تدریجی و غلبه تلقی نئولیبرالی بر مدیریت فرهنگی کشور بوده است.

خبرنامه دانشجویان ایران: رهبری معظم انقلاب چندی پیش فضای فرهنگی حاکم بر کشور و عملکرد مسئولین مربوطه را مورد انتقاد قرار داده و فرمودند: «در موضوع فرهنگ، نوعی ولنگاری و بی‌اهتمامی در دستگاه‌های فرهنگی به چشم می‌خورد، زیرا در تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر، کوتاهی‌هایی صورت می‌گیرد.»

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ خبرگزاری مهر برای تبیین بیشتر مسئله، مفهوم شناسی و بررسی ابعاد ولنگاری فرهنگی با شهریار زرشناس عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتگویی داشته که در ادامه میاید؛

*اگر بخواهیم یک مفهوم شناسی از ولنگاری فرهنگی داشته باشیم به چه نکاتی می توان اشاره کرد؟ به نظر می رسد برخی از مولفه های لیبرالیسم مانند تساهل و تسامه و اباحه گری و... را در ولنگاری فرهنگی می توان دید، از این حیث آیا ولنگاری فرهنگی بر اساس الگویی لیبرالیستی شکل گرفته یا اینکه ملغمه ای از تفکرات مختلف است؟

باور بنده این است که ما از سال های آغازین پس از انقلاب و به خصوص از سال های میانی دهه ۶۰ گرفتار مسئله ای در فرهنگ هستیم که شاید بهترین واژه برای آن همین مفهوم ولنگاری فرهنگی است. نقطه اوج این وضعیت را از سال ۹۲ به بعد می دانم و معتقدم این وضعیت از ۹۲ به بعد جهش پیدا کرده و شدید شده است.

از سال ۵۹ به بعد آثار خانم هانا آرنت که یک تئوریسین نئولیبرال عضو ناتوی فرهنگی است و این عضویت را فرانسیس ساندرز در کتاب جنگ سرد فرهنگی آشکارا عنوان می کند، می بینیم که آثار او به طور منظم و پیوسته در کشور ما ترجمه و منتشر می شود و حتی برای انتشار آن امکانات دولتی هزینه می شود.

به خصوص از ۶۷ و ۶۸ به بعد این جریان حالت سیستماتیک خیلی گسترده ای پیدا می کند. همین مسئله هم باعث می شود که امام خامنه ای موضوع تهاجم فرهنگی را مطرح می کنند. اساسا می بینید که ماجرا خیلی گسترده تر می شود و اعضای دولت سازندگی خود پشت این ماجرا قرار می گیرند.

از سال ۶۳ که خاتمی وزیر ارشاد می شود می بینیم شاگردان سروش در وزارت ارشاد بر مسند امور می نشینند و نشریات را کنترل می کنند. کیهان فرهنگی یکی از نخستین نشریاتی است که برای اندیشه های نئولیبرالی در ایران فضاسازی می کند. کتاب جامعه باز پوپر را عنوان اختراع می دادند و تمجید و ستایش از سلمان رشدی می کردند و یک نوع انقلاب زدایی را هدف کار خود قرار دادند.

ما برای اینکه بتوانیم بر ولنگاری فرهنگی غلبه کنیم نیازمند یک طرح و نقشه هستیم. نیازمندیم فضای فرهنگی کشور را بشناسیم و محل استقرار نیروهای مهاجم فرهنگی و توانایی و ضعف های آنها و عرصه های چالش را بدانیم.

*لطفا به مصادیقی در این مورد اشاره کنید؟

در دوران اصلاحات افرادی که بر مسند هستند کاملا افرادی با اندیشه نئولیبرالی اند. افرادی مانند شمس الواعظین، رضا تهرانی و... و افرادی در بدنه مدیریتی مثل امین زاده و محسن آرمین دیدگاه های کاملا نئولیبرالی دارند.

دانشکده ارتباطاتی که اینها تاسیس کردند بر اساس یک مدل نئولیبرالی بود. نگاهی که بر شورای عالی انقلاب فرهنگی ما با محوریت سروش حاکم شد، نگاهی نئولیبرال است که از داخل آن وضعیت دانشگاهی امروز بیرون می آید.

فاطمه حقیقت جو در نهاد کتابخانه ها کل تیراژ کتاب استیضاح مهاجرانی را خریده بود.

کل تیراژ کتاب سه جلدی حجاریان را که طرح نو چاپ کرده بود را نیز خریده بود. حتی چاپ دوم آنها را هم خریده بود. انبارهای نهاد کتابخانه ها پر بود از کتاب های حجاریان و استیضاح مهاجرانی و... . خریدن این کتاب ها غیر از حمایت های مالی است که به این جریان می شده است.

در دوره کنونی ناشرانی که در سال های ۹۰ و ۹۱ به خاطر عدم حمایت از آنها با دشواری برای ادامه حیات روبرو بودند الان ماهی ۱۵ عنوان کتاب منتشر می کنند و این نشان می دهد که حمایت های زیادی از اینها می شود. هیچ نوع نظارت، هدایت، جهت دهی و... وجود ندارد. هیچ کشوری عرصه فرهنگی خود را اینطور رها نمی کند.

*آیا موضوع ولنگاری فرهنگی در کشورهای دیگر نمونه ای دارد؟ آیا این امر در دیگر کشورها تجربه شده است؟ مثلا الگوی شوروی می تواند نمونه ای برای ولنگاری فرهنگی باشد؟

در شوروی تا قبل از سال ۱۹۷۷ نمی توان از چیزی به نام ولنگاری فرهنگی نام برد. سال های دهه ۱۹۳۰ دهه پرمشقتی در روسیه است و دشواری های مالی زیادی وجود داشت. وقتی انقلاب ۱۹۱۷ رخ می دهد تا ۱۹۲۱ درگیر جنگ داخلی اند.

روسیه وسعت وحشتناکی داشت. بلشویکا دو شهر در دستشان بود و باید می جنگیدند تا بقیه کشور را بگیرند، در حالی که ۱۸ کشور به آنها حمله کرده بود. تا ۱۹۲۱ ویرانی کامل است. از این سال می خواهند تجدید سازمان کنند.

از سال ۱۹۲۸ با غلبه استالین بر دیگر چهره ها یک حرکت گستره بعد از صنعتی کردن روسیه انجام می گیرد. در سال ۱۹۴۰ روسیه تقریبا صنعتی است. در این فضا هم اینها از فرهنگ غفلت نمی کنند. مجموعه ای از آکادمی ها تشکیل می شود که بر مبنای مدل ذهنی خودشان که مبنای ماتریالیسم تاریخی است تاریخ مجامع بشری را نوشتند و به زبان های مختلف ترجمه کردند.

*آزادی به معنای مفهومی والا در اندیشه اسلامی و حتی اندیشه های سوسیالیستی مطرح بوده است. اما تعریف آزادی به معنای لیبرالی وجه اباحی گری می یابد و بسیار نازل و سخیف می شود به طوری که آزادی حیوانی و جنسی ملاک می شود. تفاوتی که در آزادی لیبرالی با آزادی به معنای والای آن داریم چیست؟ این سوال را از این جهت می پرسم که ولنگاری فرهنگی با تلقی نادرست از آزادی رابطه تنگاتنگی دارد.

در بحث آزادی باید به این نکته مهم توجه کنیم که در مفهوم آزادی، آزادی از چه چیزی و آزادی برای چه چیزی، موضوعیت دارد. چون آزادی به لحاظ فلسفی مفهومی اضافی است و شما باید آن را در نسبت با یک امری تعریف کنید. آزادی به خودی خود معنا ندارد مگر اینکه به دو سوالی که گفتم پاسخ دهیم.

وقتی اینها شعار آزادی را مطرح می کنند دقیقا یک محتوای اقتصادی برای آن قائل اند. اینها سه وجه را در آزادی قائل بودند که یکی در وجه اقتصاد است، یکی آزادی حقوقی است و دیگری آزادی اخلاقی است. اساسا شعار آزادی را در این سه وجه می دهند.

اینها ایدئولوگ ها و نماینده های طبقه سرمایه دار نوظهور مدرن هستند و زیر فشار محدودیت های اقتصاد فئودالی هستند لذا وقتی از آزادی حرف می زنند می خواهند از این محدودیت ها رها شوند.

پس از این در دعوای قدرت وارد می شوند که آنجا آزادی یک مقدار مفهوم سیاسی نیز پیدا می کند. مثلا وقتی لاک تسامح را مطرح می کند همان جا می بینید در متن جنگی است که با شاه جیمز دوم دارند که شاهی کاتولیک است و نمی خواهد به نفوذ مجموعه ماسون هایی که از طریق سرمایه داران یهودی مستقر در آمستردادم هدایت می شوند، تن دهد. این بعد از انقلاب انگلیس است.

*وقتی مفهوم آزادی ترجمه می شود و به ایران می آید بسیار سخیف می شود و به آزادی برهنگی و... تبدیل می شود. غربی ها در بستر فرهنگی خودشان پیش می روند ولی اینجا وقتی ترجمه می شود به نازلترین شکل تبدیل می شود.

آزادی لیبرتی که اینجا مطرح می شود یک آزادی سیاسی اقتصادی و اخلاقی است. درست است که این آزادی در آن زمان به دنبال برهنگی و... نیست چون آن زمان سرمایه داری غربی بیشتر پیوریتن است و دروه لیبرالیسم کلاسیک است که اصولا پایبندی های اخلاقی دارد. یعنی بهترین نماینده لیبرال های کلاسیک همان اخلاقیات ویکتوریایی است. آدم هایی که در رمان های چارز دیکنز و موپاسان توضیح داده می شوند. آدم هایی اند که ظالمانه استثمار می کنند و بدترین رفتار را با کارگران خود و ملل تحت سلطه خود دارند، فساد پنهانی دارند اما در ظاهر قید و بند دارند و لباس های آنها پوشیده است. حتی مسئله مهمانی های شبانه تا قبل از قرن بیستم نیست. از ۱۹۱۸ و از انقلاب جنسی به بعد در اروپاست که مسئله مهمانی های شبانه مطرح می شود و بعد وارد آمریکا می شود.

*اما در بستر اجتماعی ما بخش سخیف و جنسی آن ورود پیدا می کند.

توجه کنید که مفهوم آزادی اقتصادی در ایران خیلی امکان تحقق ندارد به این دلیل که سرمایه داری در غرب سرمایه داری خصوصی است. در ایران رضاشاه سرمایه داری را ایجاد کرده و دولتی و با یک استبداد آمرانه و اختناق است. با اینکه روح جامعه را می خواهد شبه مدرن کند اجازه نمی دهد خیلی از اندیشه های مدرنیته که برای استبداد او خطر دارد وارد شود. در این جامعه لیبرال ها را نیز سرکوب می کند در حالی که خود نماینده شبه مدرنیته است.

اینجا طبیعی است که آزادی سیاسی و اجتماعی وارد نمی شود و آن قسمت جنسی می آید چون برای رضا شاه کم خطر است. رضا شاه در سال ۱۹۲۵ جامعه شبه مردن ما را می سازد این دقیقا زمانی است که در غرب آزادی به اجتماع رفته است. در اروپا پس از ۱۹۱۸ ماجرای جنسی شروع می شود.

*فردید اباحی گری را جایگزین آزادی کرده است این مسئله به چه معناست؟ ناظر به بحث ولنگاری فرهنگی وقتی می گوییم اباحی گری، به چه معنی است؟

من فکر می کنم مقصود ایشان از آزادی اباحه در این تلقی لیبرالیسم آن آزادی نفسانی یا آزادی خودبنیادانگارانه است. خاصیت نفس اماره چیست؟ خودش امر می کند و امیال خودش را حکومت می کند.

نفس لوامه و نفس مطمئنه با حق و با احکام و اراده الهی نسبت دارد. نفس اماره نسبت های خود را قطع می کند و خودش امر می کند. به همین سبب در واقع تحقق نفس اماره به معنی اباحه است که هیچ قید و بند و مبانی و چارچوب های الهی و دینی وجود ندارد. چون اینها بشر را تماما نفس می دانند. هگل می گوید تمام تاریخ در سیطره سوژه است. در فلسفه قرن بیستم به صراحت این را می گویند که بحث سر این نیست که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است. بحث بر سر این است که من به چه چیزی علاقه دارم.

معیارهای تئوری های قرن نوزدهمی برای خوب و بد لذت و سود است. حتی هیوم آشکارا می گوید که عقل برده شهوات و خواسته های ماست. این تلقی را کنار تلقی عقل اصول کافی و یا حتی تلقی عقل و نسبت آن با شهوت در فلسفه قرون وسطی بگذارید.

*با همه این توصیفات خوب است به عنوان سوال آخر به این مسئله بپردازیم که در شرایط کنونی چه باید کرد؟ برای مواجه با این ولنگاری فرهنگی باید چه کنیم؟

در گام اول باید مدیران فرهنگی ما بپذیرند که یک جنگ فرهنگی و جنگ نرم وجود دارد و بدانند که ما فراتر از حد معمول در معرض یک تهاجم کاملا سازمان یافته و با برنامه هستیم که می خواهد فرآیند تغییر هویتی ما را در بخش فرهنگی عملی کند.

گام دوم این است که یک نقشه فرهنگی از کشور ترسیم کنیم و ببینیم وضعیت ما در عرصه های مختلف چگونه است. وضعیت معاندین و نیروهای خودی مورد ارزیابی قرار گیرد.

بعد برنامه ای ریخته شود که بتوانیم این صحنه را عوض کنیم. برای دگرگونی این فضا خیلی کارها می توان انجام داد مثلا نهادسازی، تغییر جریان حمایت های مالی از نیروهای معارض توسط دولت، نیروسازی و... که نیازمند یک استراتژی فرهنگی است.

من فکر می کنم اگر می خواهیم مسئله جنگ نرم را سامان دهیم باید در حوزه فرهنگ عمومی، بازار نشر، مطبوعات، سینما، حوزه های هنری و نظام دانشگاهی هماهنگ عمل کنیم. مرکزیت منسجمی پیدا کنیم که وجه اندیشه ای داشته باشد و جنگ نرم را بفهمد و عرصه های آن را بشناسد و بتواند نقشه فرهنگی ترسیم کند و بر روندها تاثیر بگذارد.

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
مذاکرات برای مبادله اسرا با حماس به بن‌بست رسید؟
حمله بلاروس به اوکراین؟
یک ایرانی از کشتی المپیک کنار گذاشته شد
سرمربی سپاهان چگونه مسلمان شد؟
سامانه بارشی جدید از غرب وارد ایران می‌شود
موتور ایرانی برای خودروی ایرانی
اتوبوس گشت ارشاد در دانشگاه صنعتی شریف! +عکس
ژوزه مورایس مسلمان شد +فیلم
چرا دانشجویان آمریکایی خشمگین هستند؟ +فیلم
تعطیلی شنبه یا پنج‌شنبه؟
شیوه عجیب برخورد پلیس آمریکا با معترضین! +فیلم
آخرین وضعیت کیفیت هوای تهران
چطور یک روزه گواهینامه موتورسیکلت بگیریم؟
تیم جدید فرهاد مجیدی مشخص شد؟
حمله پهپادی مقاومت عراق به حیفا
جزییاتی از حمله پهپادی به یک میدان گازی در سلیمانیه عراق
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
سقوط مرگبار مینی‌بوس به دره باغملک
مخالفت پارلمان آلمان با پیشنهاد تحریم سپاه پاسداران
والیبال ایران چگونه المپیکی می‌شود؟
مقام سابق موساد: ایران با دور زدن تحریم‌ها ۸۰ میلیارد دلار ذخیره کرد
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top