انقلاب اسلامی از بدو پیدایش نو، بدیع و خلاقانه بود که اساسا برای ایجاد روزنه ی جدید و تعیین زمین بازی دیگر در دنیای قطبی شده شرق و غرب شکل گرفت.
نظریه سیاسی انقلاب اسلامی مردم سالاری دینی و نظریه ولایت مطلقه فقیه بود . مردم سالاری دینی که دیگر امروز به مدلی تثبیت یافته و نصابی قابل قبول و آزموده شده در پیش چشم منصفان علوم سیاسی است و انقلاب اسلامی با بسیج همگانی و مستمر توده ها پویایی خود را به اثبات رسانده است.
انقلاب اسلامی در ساحت اقتصاد با تئوری اقتصادی مقاومتی سعی می کند در مقابل اقتصادهای لیبرالی و سوسیالیستی عرض اندام نماید و این اقتصادها را با چالش فلسفی و محتوایی مواجه سازد و در طرف مقابل دنیا بیکار نبوده و بر سرکوب و زمین زدن اقتصاد مقاومتی شرط بندی کرده است.
به زبان ساده دنیای امروز نمی تواند بپذیرد انقلاب اسلامی اقتصاد مقاوم داشته باشد و اگر روزی این اقتصاد تحقق حقیقی یابد بی شک دنیای شرق و غرب دچار اضمحلال شده و فروپاشی اجتماعی را تجربه خواهند کرد.
این مسئله و تلخی های اقتصادی کشور واقعیتی است که نظام به نیکی پی به آن برده و در دهه اخیر با نامگذاری سالها با عناوین اقتصادی سعی در تقویت اقتصاد خود داشته است.
اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل در سال گذشته و امسال اقتصاد مقاومتی تولید- اشتغال از سوی امام خامنه ای برای هدایت افکار و تصمیم گیری های کشور نامگذاری شدند که موانع مدیریتی، معرفتی، سیاسی و جامعه پذیری تحقق آن را در وضعیت غیر قابل قبول قرار داد.
اساسا نامگذاری سال 1396 به اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال که یکی از شئون اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل است بیانگر ناکامی در تحقق حداقلی اقتصاد مقاومتی در کشور و نمره مردودی قوای سه گانه و مردم در این بخش است.
یکی از علل اصلی تحقق ناپذیری اقتصاد مقاومتی و تبدیل شعار سال به شعور عمومی را می توان جدی نگرفتن این مسئله از سوی توده های مردم و انتظار گشایش از سوی دولتمردان و آیین نامه های دولتی و مدیران یقه سفید و قانع شدن به نصب بنرها است.
انقلاب اسلامی از بدو تاسیس تا کنون نشان داده با مردم و حضور مردم حفظ و پیش رفته است و اساسا انقلاب با مدیران نجومی و آیین نامه های بی خاصیت سنخیتی نداشته و ندارد و هر جا انقلاب به مدیران «کت شلواری شعارگو» امیدوار شده با عقب گرد مواجه شده و هر کجا به جوانان مومن و متدین و انقلابی دل بسته فراورده ی چون شهید شهریاری تولید کرده است.
یکی از قشرهای که در سالهای اخیر که اقتصاد مقاومتی سکه بازار بوده است نادیده گرفته شده است بانوان و اقتصاد خانواده می باشد و در این سالها اگر دستگاههای تصمیم ساز بجای فشار بر صنایع سنگین کم بازده و قهقه مستانه از افزایش فروش نفت خام بر مقاوم سازی اقتصادی بانوان همت می گماشتند امروز بی شک شرایط متفاوت بود.
بانوان نقش مدیران خانه را داشته و اقتصاد مصرف و تولید خانواده برعهده آنان است و بانوان مقاوم می توانند در 4 بخش زیر نقش موثری در اقتصاد مقاومتی ایفا نمایند:
الف) تولید روحیه مقاوم: اشتغال و تولید نیازمند روحیه و انگیزه خستگی ناپذیر است که مادران به عنوان قطب عاطفی جامعه ایرانی می تواند روحیه کرختی و تنبلی که امروز بلای مُصری جوانان است را به سمت انگیزه و شور تولید و اشتغال سوق دهند که این تجربه در هشت سال دفاع مقدس و ایجاد روحیه شهادت طلبی و نترسیدن جوان غیور اثبات شده است.
ب) مدیریت اقتصاد خانواده: مادر خانواده نقش مهمی در خرید اجناس داخلی دارند و با توجه حرام شرعی بودن کالای مشابه خارجی می توانند خانه از فرق سر تا نوک انگشت ایرانی بسازند وبانوان از سوی مدیریت مصرف خانواده از بهبود پخت و مصرف غذای خانواده و کاهش دور ریز تا استفاده بهینه از منابع خانه از برق، تلفن و آب تا... می توانند نقش موثری در اقتصاد مقاومتی داشته باشند.
ج) مدیریت مصرف شخصی: امروز یکی از هزینه های اصلی کشور در بخش واردات(از نوع قاچاق) البسه و مواد آرایشی است که بخش عمده آن مربوط به مصرف بانوان است که در نوع خود در دنیا بی سابقه است که بانوان می توانند با مصرف بهینه البسه و مواد آرایشی به اقتصاد داخلی کشور کمک کنند.
د) اشتغال بانوان: اشتغال خانگی امروز جزء منابع ثروت آفرین مهم در اقتصادهای مطرح دنیا است. بانوان نصف جمعیت کشور را تشکیل می دهند در کنار شغل خانه داری می توانند با تولید ثروت به اقتصاد کشور و خانواده کمک نمایند.
در پایان بازگشت به روحیه مردمی و اعتماد به مردم رمز عبور از گردنه های تحریم و تهدید اقتصادهای زورگو است که در این بخش همه باید به اندازه وسع خود نقش آفرینی کنند.
* دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز
