بر این اساس مشاهده می کنیم که امام خمینی(ره) در حد فاصل پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی 22 بهمن 57، تا تسخیر لانه جاسوسی یعنی 13 آبان 58 نیز، آمریکا را همچون گذشته دشمن طراز اول اسلام و انقلاب اسلامی و مسلمانان عنوان می کند و این دشمنی برخلاف ادعای جناب آقای زیباکلام، اختصاص به بعد از سال 58 ندارد.
خبرنامه دانشجویان ایران: در ادامه سلسله گزارش های نقدی مستند بر اظهارات دکتر صادق زیباکلام(اینجــا، اینجــا و اینجــا)، به بررسی سخنان وی درخصوص دشمنی ایران با آمریکا می پردازیم.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ زیباکلام در سخنرانی ها و مناظرات متعددی می گوید: "آمریکاستیزی از کجا بوجود آمده و چرا؟ از زمان حضور امام(ره) در فرانسه تا بهمن ۵۷، ایشان ۱۲۷ مصاحبه با خبرنگاران می کند که در مجموع این مصاحبه ها نمی گویند هدف ما مبارزه با آمریکا و استکبار است و می خواهیم انقلابمان را صادر کنیم" یا می گوید: " آمریکاستیزی و اصرار بر دشمنی با آمریکا از سال 58 شروع شد ابتدا آمریکاستیزی واکنش به مارکسیستها بود و اشغال سفارت آمریکا واکنشی از طرف بچههای اسلامگرای رادیکال بود که جلو افتادند تا رهبری در دانشگاه را از مارکسیستها بگیرند. تداوم آمریکاستیزی به این دلیل بود که مسئولان جمهوری اسلامی بعد از اشغال سفارت آمریکا فهمیدند شنل آمریکاستیزی سلاح خوبی است و جایگاه رفیع و انقلابی برای آنها در داخل و عرصه بینالملل بوجود آورده است، پس آمریکاستیزی برای ایستادن و بستن دهان تمام کسانی که منتقد حاکمیت جمهوری اسلامی بودند، به کمکشان آمد... امروز معتقدم آمریکاستیزی تبدیل به هویت جمهوری اسلامی ایران شده است یعنی اگر آمریکاستیزی را از نظام جمهوری اسلامی بگیرند هیچچیز دیگری در دستش نیست و آمریکاستیزی به ایجاد نوعی هویت برای نظام جمهوری اسلامی بدل شده است."
بر همین اساس، «خبرنامه دانشجویان ایران» در چند گزارش می کوشد تا بصورت کاملا مستند و مبنی بر اسناد و شواهد، بررسی کند آیا اولا استکبارستیزی در کلام امام خمینی(ره) در سال های پس از 13 آبان 58 پدیدار شده یا قبل از این تاریخ نیز مسبوق به سابقه بوده است، دوم اینکه آیا امام(ره) از صدور انقلاب به دیگر کشورها سخن گفته؟ و اگر گفته در چه زمانی و چرا در آن زمان گفته است؟ سوم اینکه چرا دشمنی با آمریکا در ایران جایگاه ویژه ای نسبت به سایر ظالمان و مستکبران جهانی پیدا کرد؟
امام و استعمار، پیش از پیروزی انقلاب
در پاسخ به سوالات ذکر شده باید به چند نکته بسیار مهم توجه جدی داشت. اول اینکه گفتن این مسئله که آمریکاستیزی از سال 58 شروع شده است، یک مغلطه آشکار است. چرا که امام خمینی(ره) اگر با آمریکا نیز مشکلی داشته است، به دلیل روحیه استکباری و رفتار استعماری این دولت بوده است. مشکل امام نه صرفا یک دولت یا یک رئیس جمهور، بلکه با یک ایدئولوژی منحرف و یک رویکرد خصمانه بوده است، حال مصداق این ایدئولوژی و روحیه ممکن است آمریکا باشد، یا شوروی، یا اسرائیل، یا هر دولت دیگری.
بنابراین سوال دقیق تر و صحیح تر این است که بررسی کنیم آیا امام خمینی(ره) پیش از 13آبان 58 نیز استعمار ستیز و استکبارستیز بوده یا این رویکرد، پس از تسخیر سفارت آمریکا در ایشان ایجاد شده است؟
برای پاسخ به این سوال سری خواهیم زد به مواضع، سخنرانی ها و بیانات امام راحل(ره) پیش از پیروزی انقلاب اسلامی.
برهمین اساس و با درک مسئله مهم فوق، با بررسی بیانات و مواضع معمار کبیر انقلاب می بینیم که ایشان بمناسبت تحویل سال و راجع به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی می فرمایند: «در این سال به اسلام تجاوز شد. علمای دین و روحانیون مورد اهانت قرار گرفتند، هتک شدند. در این سال "استعمار" توطئههایی را علیه اسلام تدارک دید، عمال پلید "استعمار" به قرآن جسارت کردند، برای پایمال کردن احکام نورانی قرآن نقشهها کشیدند، برنامهها ریختند، طرحها دادند... آیا در شرایطی که "استعمار"، قرآن مسلمانها را تحریف میکند ما ساکت باشیم؟! ما میدانیم دستهای خیانتکار عوامل "استعمار" میخواهند بر ضد قرآن قوانینی وضع کنند و اسلام را از رسمیت بیندازند و قرآن را در کنار کتابهای ضاله قرار دهند.» (29/12/1341)
یا ایشان در خصوص قیام 15خرداد فرمودند: «بندر عباس پر است از تبعیدشدگان؛ برای اینکه اینها میگفتند که آقا، خوب ما نمیخواهیم اسیر باشیم، اسیر "استعمار" باشیم... تربیت بد در این مملکت است. فرهنگ ما یک فرهنگی نیست که بتواند این مملکت را اداره کند؛ جوان نیرومند قوی که در مقابل "استعمار" بایستد، دستش را بلند کند، کشته بشود و نجات بدهد ملت را... مطبوعات ما و روزنامههای ما و مجلات ما و کتابهایی که منتشر میشود، تمام اینها به دست "استعمار" است؛ "استعمار" است که روزنامهها را اینطور مبتذل میکند تا فکر جوانهای ما را مسموم کند. "استعمار" است که برنامههای فرهنگی ما را جوری تنظیم میکند که جوان نیرومند در این مملکت نباشد. "استعمار" است که برنامههای رادیو و تلویزیون را جوری تنظیم میکند که مردم اعصابشان ضعیف بشود؛ قوّت را از دست بدهند؛ نیرومندی را از دست بدهند. اینها "استعمار" است. ما با این "مظاهر استعماری" مخالفیم.» (26/01/1343)
امام خمینی اما در همان سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، با درک جایگاه آمریکا در نظام سلطه، در اعتراضات خود به این نظام امپریالیستی، وزن آمریکا را نسبت به امثال شوروی بیشتر می بیند و در این خصوص نیز به مردم اطلاع رسانی می کند. بررسی و یادآوری سخنان تند امام(ره) در نقد دولت آمریکا و ظلم های این دولت در حق ملت مظلوم ایران و سایر مسلمانان و ملل مستضعف، پرده از این واقعیت نیز برمی دارد؛
- ایشان با اعتراض به تصویب قانون کاپیتولاسیون می گوید: «دنیا بداند که هر گرفتاریای که ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است؛ از امریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از امریکا خصوصاً متنفر است. بدبختی دوَل اسلامی از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست. اجانبند که مخازن پر قیمت زیرزمینی ما را به یغما برده و میبرند. انگلیس است که سالیان دراز طلای سیاه ما را با بهای ناچیز برده و میبرد. اجانبند که کشور عزیز ما را اشغال کرده و بدون مجوز از سه طرف به آن حمله کرده و سربازان ما را از پا در آوردند. دیروز ممالک اسلامی به چنگال انگلیس و عمال آن مبتلا بودند؛ امروز به چنگال امریکا و عمال آن. امریکاست که از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانی میکند. امریکاست که به اسرائیل قدرت میدهد که اعراب مسْلم را آواره کند. امریکاست که وکلا را، یا بیواسطه یا باواسطه، بر ملت ایران تحمیل میکند. امریکاست که اسلام و قرآن مجید را به حال خود مضر میداند، و میخواهد آنها را از جلو خود بردارد. امریکاست که روحانیون را خار راه استعمار میداند، و باید آنها را به حبس و زجر و اهانت بکشد. امریکاست که به مجلس و دولت ایران فشار میآورد که چنین تصویبنامۀ مفتضحی را که تمام مفاخر اسلامی و ملی ما را پایمال میکند، تصویب و اجرا کنند. امریکاست که با ملت اسلام معامله وحشیگری و بدتر از آن مینماید.» (04/08/1343)
- امام خمینی(ره) در اعتراض به سرمایه گذاری آمریکاییها در ایران می گوید: «کارشناسان و سرمایهداران بزرگ امریکا به اسم عظیمترین سرمایهگذاری خارجی برای اسارت این ملت مظلوم به ایران هجوم نمودهاند. سرمایهدارانی که بنا به نوشتۀ بعضی از روزنامهها هر لحظه از عمرشان دهها هزار دلار قیمت دارد، باید دید برای چه منظور در تهران اجتماع میکنند؟ آیا برای غمخواری و انساندوستی است؟! کسانی که دنیا را به خاک و خون کشیدهاند و دهها هزار انسان را برای شهوات به زیر خاک کردهاند در اینجا دوست صمیمی ما هستند یا نفوذ دولت ایران و عظمت شاه موجب این امر است؟! (این را هم همه میدانند) یا سودجویی سیاسی و اقتصادی با دامنۀ وسیع آن، که پایگاهش ایران و دنبال آن سایر ممالک اسلامی و دیگر ممالک شرقی است از یک طرف و خودباختگی دستگاه ننگین ایران در مقابل استعمار چپ و راست از طرف دیگر، موجب این بدبختیهاست؟! اینجانب اعلام میکنم هر قراردادی که با سرمایهداران امریکا و دیگر مستعمِرین بسته شود، مخالف خواست ملت و مخالف احکام اسلام است.» (20/04/1349)
- هدف شاه از انقلاب ادعاییاش(انقلاب سفید) وابسته کردن هرچه بیشتر کشور به امریکا بود... ملت ایران با دولت ایالات متحده یا هر دولت دیگری که از شاه و جنایات او حمایت میکند تا زمانی که آزادی و استقلال کشور تأمین نشده باشد گفتگو نخواهد کرد. (15/08/1357)
- ثباتْ، تابعِ قدرتمندی و استقلال است؛ و ما قدرتمندی میخواهیم و استقلال. قدرتمندی به این است که نظاممان را از گرفتاریای که امریکا برایش پیش آورده نجات بدهیم، و یک نظام متکی بر ملتْ ما ایجاد بکنیم نه یک نظامِ متکی بر مستشارهای امریکا. و استقلالمان را هم حفظ بکنیم و یک مملکت مستقل باشیم نه یک مملکتی که همه چیز آن در دست دیگران است؛ تا به واسطۀ این، ثبات پیدا بکند مملکت ما. وقتی ثبات پیدا کرد نه شما حق دارید که نفت اینجا را مجان و بلکه بدتر از مجان ببرید ـ بدتر از مجان، برای اینکه نفت را میبرند پایگاه برای خودشان درست میکنند! این مصیبت است خدا میداند برای یک مملکتی که نفت را ببرند، آن وقت با اسم اینکه ما میخواهیم یک مملکت قدرتمند باشیم در ازایش اسلحه هجده بیلیون دلاری را بخرند و بیاورند در ایران پایگاه برای آقای کارتر یا امریکا درست بکنند! خوب، ملت ایران میخواهد این نباشد. میخواهد پیوسته به دیگران نباشد؛ مستقل باشد. یک مملکت مستقل نمیگذارد یک همچو چیزی بشود.(03/09/1357)
- ما قبل از اصلاحات ارضی ساختۀ امریکا که ایران را دربست در اختیار امریکا قرار داد، یکی از صادرکنندگان مواد غذایی بودیم... ما تقریباً در ایران با امریکا میجنگیم. امریکا به هیچ وجه نمیخواهد بفهمد که ملتی قیام کرده است و شاه را نمیخواهد. چرا با حفظ شاه کینۀ مردم ایران را به خودش افزایش میدهد؟ (07/10/1357)
- بر ملت امریکاست که کارتر و دولت او را استیضاح کنند و از وی بخواهند که بیش از این با حمایت از شاه آدمکش، حیثیت ملت امریکا را در نظر مردم ایران متزلزل نسازد. ملت ایران تصمیم گرفته است که خود را از چنگال استعمار و استبداد نجات دهد و مستقل و آزاد باشد؛ و سیاستهای خود را بر این دو پایه نیز طرح ریزی میکند و برای او مهم نیست که چه کسی این سیاستها را میپسندد و یا نمیپسندد... ما گفتهایم که پس از رفراندم سراسری کشور علیه شاه در روزهای تاسوعا و عاشورا که هر گونه مشروعیت و قانونی بودن را ـ حتی از نظر جهانیان ـ برای چندمین بار از حکومت شاه سلب کرد، به دلیل اینکه دیگر شاه و دولت او نمایندۀ ملت نیستند، اگر هم قبلاً بودهاند ـ که هرگز نبودهاند ـ در این صورت هر دولتی از وی حمایت کند، علیه ملت ایران اقدام کرده است و ملت ایران حق دارد به چنین دولتی که حامی دشمن اوست نفت خود را نفروشد. البته گفتهایم که مادامی که سران این دولتها که از شاه حمایت میکنند بر سرِ کارند به آنها نفت نمیدهیم، خواه امریکا باشد و یا هر کشور دیگر. (18/10/1357)
- تمام نفت ما را به غیر دادند! به امریکا و غیر از امریکا دادند. آنی که به امریکا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، یک اسلحههایی برای پایگاه درست کردن برای آقای امریکا! ما هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم! امریکا با این حیله، که این مرد[شاه]هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما[ربود]و برای خودش در عوض، پایگاه درست کرد. یعنی اسلحههایی آورده اینجا که ارتش ما نمیتواند این اسلحه را استعمال بکند؛ باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناسهای آنها باشند. (12/11/1357)
- دیروز سرتاسر مملکت، تمام مملکت، یکصدا میگفتند که ما دولت جدید را میخواهیم. اینها را ملت حساب نمیکنند.! ملت آن است که امریکا بشناسد که او ملت است، اگر امریکا تثبیت کرد ملیت کسی را! آن هم تثبیتش به این است که منافع او را تأمین بکند والاّ آن اشخاصی که میگویند ما ملی هستیم و ما مطیع ملت هستیم، به آرای ملت احترام میگذاریم،[خیر.]دیروز این آرای ملت نبود؟ دیروز چند میلیون مردم فریاد کردند، اینها ملت نیستند؟ باز هم آن ملتی که باید در نظر امریکا و عمال امریکا باشد اینها نیستند. این «ملت» آنهایند که میگویند باید همه چیز را داد به امریکا، همه چیز را داد به خارجیها! (20/11/1357)
امام و آمریکا، پس از پیروزی انقلاب
این ها همه سخنان امام خمینی(ره) پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، و پیش از 13آبان 58، یعنی تاریخ ذکر شده توسط جناب آقای دکتر زیباکلام مبنی بر تاریخ شروع دشمنی امام(ره) با آمریکا می باشد. اگر معنی این جملات امام(ره) دشمنی با آمریکا نیست پس چه معنی دیگری برای آن ها می توان تصور کرد؟! اگر معنی جملاتی نظیر "ملت ایران و ملل مسلمین هرگرفتاری دارند از آمریکاست" یا "ملل اسلام از آمریکا متنفر است" یا "هرقراردادی با سرمایه داران آمریکایی بسته شود مخالف خواست ملت ایران و احکام اسلام است" یا "ما در ایران با آمریکا می جنگیم" یا... دشمنی با دولت آمریکا و انزجار نسبت به خصومت های آنان در حق ملت ایران و سایر مسلمین نیست، پس چه می باشد؟!
حتی امام(ره) پس از پیروزی انقلاب، و تا پیش از تسخیر لانه جاسوسی در 13آبان 58 نیز آمریکا را مبدا تمامی دشمنی ها با اسلام و مسلمانان و انقلاب اسلامی می داند و در سخنان متعددی به انتقاد از این دولت جنایتکار می پردازد:
- امریکاییها میخواستند این مملکت تسلیم آنها باشد، ذخایر ما را ببرند؛ همه چیز ما را وابسته به خود بکنند؛ ایران را یک بازاری برای خودشان قرار بدهند، همه چیز ما را ببرند؛ و چاره نداشتند جز اینکه اقشار را از هم جدا کنند؛ بین ارتش و ژاندارمری، ژاندارمری و شهربانی، شهربانی و مردم، مردم با هم، احزاب با هم[اختلاف بیندازند]؛ همه را از هم جدا و متفرق[کنند]؛ اگر صد میلیون، یک نفر یک نفر باشد، هیچ کاری از آنها نمیآید. (15/12/1357)
- شما جوانان برومند، شما پاسداران اسلام باید محکم، قوی در مقابل این توطئهها بایستید و نگذارید اینها شیطنت خودشان را به آخر برسانند. من از شما تشکر میکنم که در این برهه از زمان که احتیاج به وجود غیرتمندانی مثل شماها بود، شما قیام کردید و هم نهضت را پیش بردید و هم پاسداری کردید. لکن خدمت شما به آخر نرسیده است، خدمت شما به اسلام به آخر نرسیده است؛ باز بین راه هستیم و باید از این توطئهها جلوگیری کنیم، از این نقشههای شیطانی که به دست امریکا و عمال آن الآن هم در مملکت ما در جریان است، دستهای اینها را قطع کنیم نگذاریم اینها توطئه کنند. با اسمهای مختلف و با بهانههای مختلف توطئه کنند و تخم نفاق بپاشند بین ملت ما. شما برادران من، شما عزیزان من باید با مشت محکم با آنها مواجه بشوید و آنها را خنثی کنید، حرفهای آنها را خنثی کنید. آنها در همۀ اطراف کشور ما مشغول شیطنت هستند و بنا دارند که باز، یا آن رژیم را پیش بیاورند و یا اگر این نشد نظیر آن را پیش بیاورند و باز ما را در اختناق بکشند و جوانان ما را در حبس و ذخایر ما را در غارت. ما موظفیم ـ همۀ ما موظفیم ـ که از این نقشههای شیطانی جلوگیری کنیم. (27/01/1358)
- میخواهند ما را همیشه جیرهخوار امریکا قرار بدهند که همه چیز ما از امریکا بیاید، میخواهند نگذارند فرهنگ ما رشد پیدا بکند و آدم پیدا بشود در ایران تا اینکه کیْد آنها را خنثی کند، میخواهند نگذارند اقتصاد ما سالم بشود، میخواهند نگذارند ارتش ما مستقل بشود. اینها کیْدهایی است که به الهام از امریکا و امثال امریکا در ایران مشغول توطئهاند... نگذارید یک مشت از خدا بیخبر بین شما رخنه کنند و صفوف فشردۀ شما را به هم بزنند، نگذارید به اسم اینکه ما با کشاورز موافقیم کشاورزی ما را به تباهی بکشند و برای امریکا بازار درست کنند، نگذارید برای اینکه بگویند ما با فرهنگ موافقیم، فرهنگ ما را استعماری قرار بدهند و نگذارند رشد بکنید. (31/01/1358)
- شما ای برادران من! ای برادران عشایری من! آگاه باشید نگذارید تبلیغات سوء اینها در جوانان شما تأثیر کند. اینها را راه ندهید در بین خودتان که با تبلیغات خودشان بخواهند باز مسائل سابق را برگردانند و امریکا را بر خزائن ما مسلط کنند. اینها پیوستگان به امریکا هستند با هر صورتی که هستند.آنهایی که به اسم دمکراتیک[جبهه ملی]میخواهند نهضت ما را شکست بدهند بستگان امریکا هستند. (26/02/1358)
- در یکی ـ دو روز پیش از این، در روزنامه بود که سنای امریکا به اتفاق آرا این اعدامهایی که در ایران شده است محکوم کردند. آن هم که طرح داده یکی از دوستان اسرائیل است و خودش هم از صهیونیستهاست! خوب، معلوم است که سنای امریکا باید محکوم کند ما را؛ شکی ندارد! ما میدانیم که اینها ما را محکوم میکنند. دولت امریکا هم ما را محکوم میکند، منتها حرفش را نمیزند. مجالس امریکا هم ما را محکوم میکنند. برای اینکه آن داغی که به دل امریکا وارد شده است به واسطۀ این نهضت به دل هیچ کس وارد نشده است! هیچکدام از ممالک به اندازۀ این استفاده نمیکرد. باید ما محکوم باشیم! توقع اینکه سنای امریکا موافق با ما باشد، این توقع بیجایی است. توقع اینکه خیر، اعدامهای ما را محکوم نکنند، این توقع بیجاست. ما همچو توقعی از امریکا نداریم. خصوصاً که خوب، دولت ایران از اسرائیل نفت را قطع کرده و تا آخر هم به آن دیگر؛ نمیدهد آن هم از دوستان نزدیک امریکاست و سنای امریکا. ما توقع نداریم. دولت امریکا ما را[تهدید]کرده بود که اگر چنانچه این اعدامها ادامه پیدا بکند، در روابط ایران با امریکا یک قدری خطر میافتد، ای الهی که به خطر بیفتد! ما روابط با امریکا را میخواهیم چه بکنیم. روابط ما با امریکا روابط یک مظلوم با یک ظالم است؛ روابط یک غارت شده با یک غارتگر است. ما میخواهیم چه کنیم. آنها میل دارند که با ما روابط داشته باشند، آنها احتیاج دارند که با ما روابط داشته باشند؛ ما چه احتیاجی به امریکا داریم. امریکا آن طرف دنیاست. آنها میخواهند که بازار داشته باشند اینجا. آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند. ما که، اسلام که، بنا ندارد که ظلم به دیگری بکند، مظلوم هم نخواهد شد. البته سنای امریکا ما را محکوم میکند. مجالس انگلستان هم ما را محکوم میکنند. مجالس شوروی هم ما را محکوم میکنند. ما محکوم همۀ[قدرتها]هستیم. آن کاری که در ایران واقع شد کاری است که همۀ قشرهای ظالم و مستکبر با آن مخالفند. ما هیچ توقع نداریم که دولت امریکا یا سایر دوَل ابرقدرت، آنهایی که میخواهند منافع ما را ببرند، حالا که ما دست آنها را کوتاه کردهایم بیایند تشکر هم بکنند! البته نباید هم بکنند. خیلی هم اظهار تأسف باید بکنند. اگر از کشتن هویدا امریکا اظهار تأسف نکند خوب، این از یک نوکر پانزده سال یا بیشترِ خودش که از دستش رفته است اظهار تأسف[نکند]، این بیوفایی است به نوکر! اگر از اینکه شاه را میخواهیم محاکمه کنیم، میخواهیم محکوم کنیم یا اعدامش کنیم، اینها اظهار تأسف نکنند و اظهار تأثر نکنند، از یک نوکرشان قدردانی نکردهاند. قدردانی از یک نوکری که همۀ ذخایر ما را تقدیم امریکا کرده این است که اظهار تأسف بکنند.(29/02/1358)
- امروز که حساسترین مواقعی است که ما در آن واقع هستیم و احتیاج ما به اجتماع، احتیاج ما به اتحاد، بیشتر از هر چیزی است، این مسائل فرعی را باید کنار بگذاریم برویم روی مسائل اصلی. امریکا دشمن ماست، ما باید دنبال آن برویم؛ و همین طور سایر ممالک خارجی ـ چپ و راست همه ـ آنها هستند که میخواهند ما را بچاپند، و شرق را بچاپند نه فقط ایران را؛ ایران هم جزئش است. الآن مخازن شرق را میخواهند ببرند. نمیگذارند جوانهای ما رشد کنند؛ دانشگاههای ما را جلویش را میگیرند نمیگذارند. الآن که وقت این است که مثلاً امتحان بدهند، وقت این است که بنشینند، میافتند توی مدارس با یک بهانهای یک آشوب درست میکنند، یک بساطی درست میکنند. باید ما توجه بکنیم به اینکه مبادا دستهای غیر در کار باشد ـ و هست ـ مبادا ما را دوباره ملعبه کنند و به جان هم بریزند و خودشان استفادهاش را ببرند. دانشگاهیها ملتفت باشند، مدرسهایهای ما هم ملتفت باشند به اینکه مبادا یک دستی در کار باشد دوباره ما را با یک اسمی به جان هم بریزند و نهضت ما را خاموش کنند و مسائل برگردد به حال اول، همۀ ما را خرد کنند. (31/02/58)
- نامه حضرت امام(ره) به شیعیان لبنان: برادران ما! بعد از سلام و تحیات؛ توجه ما به اوضاع لبنان و مصیبتهایی که به برادران ما وارد میشود، هست. و با کمال تأسف، از این اقدامات ضد انسانی، که از جانب صهیونیستها ـ به کمک امریکا ـ به بلاد مسلمین و مخصوصاً مردم لبنان و برادران ما وارد میشود بسیار متأسف هستیم. و امیدواریم خداوند تبارک و تعالی، که پشتیبان مستضعفین و مظلومین است، در این موقع هم به مددهای خود به شما و همۀ برادران ما کمک کند. ما در کنار شما با اسرائیل و امریکا در حال مبارزه هستیم. و امیدواریم که لشکر حق بر لشکرهای طاغوتی و شیطانی غلبه کند. مصیبتها و ناراحتیهای شما برای اسلام و مسلمین تازگی ندارد. همیشه نیروهای طاغوتی با اسلام مخالف بودهاند و با مسلمین مبارزه میکردند. نصرت شما و موفقیت همۀ مسلمین را خواهانم. والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته. (19/03/1358)
- این گروهها که در دانشگاه و در رسانهها و در سطح کشاورزی و در سایر جاها مشغول سمپاشی هستند و با اسم ملتدوستی و ملتخواهی و به اصطلاح خودشان کمونیست، مشغول فعالیت هستند، من گمانم این است که امریکایی هستند! امریکاییها در هر جا یک چیز درست میکنند. در این ممالک اسلامی، صورت کمونیست و شبیه مارکسیست درست میکنند. دست آنها پشت سر اینهاست به حَسب گمان من. (23/03/1358)
- چنانکه به عیان دیدید که اجتماعات با قوای مادی و معنوی و نیروی ایمان پیش رفتند تا اینجا و این نهضت عظیم را بپا کردند، و آن قدرتهای شیطانی را شکستند و آن قدرت طاغوتی و بزرگ، که مجهز به همۀ سلاحهای مدرن بود و پشت سر او هم تمام قوای مادی و تمام ابرقدرتها بود و از او حمایت میکردند ـ و البته امریکا بیشتر حمایت میکرد ـ با این حال با همۀ قدرتها نتوانستند این قدرت ایمان را که در کشور ما و در ملت ما پیدا شد از بین ببرند و نتوانستند خود و منافع خود را حفظ کنند. (30/03/1358)
- قبلاً این عدّه میرفتند نمیگذاشتند کِشت بکنند؛ بعدش نمی گذاشتند دِرو بکنند، بعدش درو کردند، خرمن کردند، حالا خرمنها را آتش میزنند! این نفعش توی جیب کی میرود؟ ما حساب بکنیم، ما بخواهیم عمّال یک رژیم را بشناسیم، باید ببینم که این کاری که این میکند نفعش تو جیب کی میرود؛ تو جیب هرکس که رفت این نوکر اوست! و مستقیماً تو جیب امریکا میرود. برای اینکه ما وقتی که زراعت نداشته باشیم، گندم نداشته باشیم، چیز نداشته باشیم، از جایی که صادر میشود امریکاست، مهّمش اوست. شوروی به ما گندمی نمیدهد؛ خودش هم محتاج است؛ از امریکا صادر میشود برایش. نفع این کارها مستقیماً توی جیب امریکا میرود. پس اینکه ما میگفتیم که اینهایی که به اسم «چپی» و به اسم کذا دارند عمل میکنند، اینها از عمّال امریکایند ـ ممکن هم هست خودشان ندانند بعضیشان ـ این برای این است که کار، کارِ امریکایی است! کار کاری است که میخواهد گندم نباشد؛ ما زراعت نداشته باشیم؛ و آنها که زراعتشان زیاد است ـ و آتش میزنند گاهی وقتها و دریا میریزند ـ آنها زراعتشان را بدهند به ما و پولش را بگیرند.(17/04/1358)
- من توده را، در «حزب توده»، آن اولش را ـ حالا که دیگر من بیاطلاعم، خیلی درست نمیدانم ـ اولی که حزب توده پیدا شد، آن شخصی که این حزب را درست کرد، و همه میگفتند که این از مثلاً شوروی است و از اینهاست، از روسیه است، سرچشمه گرفته اینها، آن شخص همسفر من بود در مکه و در بیروت، که ما برای انتظار کشتی سیزده روز بودیم، این هم آنجا بود و میآمد پیش ما. یک آدم نمازخوان، حج برو و خیِّر هم بود! لکن خوب، تحت نظر یک دسته آن وقت؛ که به نظر میآمد که انگلیسها، حزب توده را درست کردند. حزب تودهای که منتسب به یک قشر دیگری است، آنها درستش کردند. حالا هم همین طور به نظر آدم میآید که بعضی از این احزابی که چپگرایی میکنند، و خودشان را میچسبانند به چین، یا میچسبانند به شوروی، به نظر آدم این طور میآید که نه، اینها یک اشخاصی هستند که امریکا درست کرده برای ما که شلوغ بکنند اینجا و صدا ایجاد کنند و دوباره آنها برگردند.(30/04/1358)
- «روز قدس» یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابلۀ مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابلۀ ملتهایی است که در زیر فشار ظلم امریکا و غیر امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند... روز قدس، روزی است که باید به این روشنفکرانی که در زیر پرده با امریکا و عمال امریکا روابط دارند هشدار داد. هشدار به اینکه اگر از فضولی دست برندارید، سرکوب خواهید شد! ما به آنها مهلت دادیم و با آنها با ملایمت رفتار کردیم که شاید دست از شیطنت بردارند و اگر دست برندارند، کلمۀ آخر را خواهیم گفت و خواهیم به آنها فهماند که دیگر رژیم سابق قابل برگشتن نیست و دیگر امریکا نمیتواند به اینجا حکومت کند، و دیگر سایر ابرقدرتها نمیتوانند در این مملکت حکومت کنند. روز قدس روزی است که باید به همۀ ابرقدرتها هشدار داد که باید دست خود را از روی مستضعفین بردارید و سر جای خود بنشینید.(25/05/1358)
- یک راه دیگرش هم، که در عَرْض همین دنبال میشد، اینکه روحانیت را از دست مردم بگیرند؛ اینها در باریاند. اینها انگلیسیاند! خود انگلیسها تزریق میکردند، خود انگلیسها به مردم اینطور میگفتند، که اینها انگلیسیاند؛ اینها منحرفاند؛ انگلیسیاند! خودشان به مردم اینطور میگفتند. آنهایی که اجیر بودند از طرف آنها به مردم اینطور تزریق میکردند. خوب، سابق در ده ـ بیست سال پیش از این، بیست سال پیش از این؛ یا یک قدری بیشتر، انگلیس معروف بود و مطرح بود، بعد امریکا جلو افتاد. (12/06/1358)
- و ما هم نباید توقع داشته باشیم که اینها برای ما خوب بگویند، اگر خوب بگویند، معلوم میشود ما خیانتکاریم! آن روزی که من آن وقتها میگفتم که نمیفهمد این دستگاه؛ برای سقوط من این است که آنها شروع کنند به تعریف کردن! آنها هر روز فحاشی میکنند؛ این غلط است. هر چه فحاشی بکنید این مردم میگویند که این، مخالف اینهاست. اگر شروع کرده بودند به تعریف کردن، چه کردن و احترام کردن و اینها، ما کمکم تمام میشد کارمان! اگر چنانچه امریکا از ما تعریف کند و روزنامههای امریکا از ما تعریف کنند، آن وقت است که باید مردم بگویند این چه است قضیه؟ یک قضیهای است که دارند تعریف میکنند! البته باید از ما تکذیب کنند، از شما هم باید تکذیب کنند، و جمهوری اسلام را هم باید تکذیب بکنند. (23/06/1358)
- یکی از مسائل بسیار مهم در تمام دستگاهها، خصوصاً دانشگاهها و دبیرستانها، تغییرات بنیادی در برنامهها، و خصوصاً برنامههای تحصیلی، و روش آموزش و پرورش است، که دستگاه فرهنگ ما از غربزدگی و از آموزشهای استعمار نجات یابد. اجانب، خصوصاً امریکا، در نیم قرن اخیر کوشش داشتند و دارند فرهنگ و برنامههای فرهنگی و علمی ما را از محتوای اسلامی ـ انسانی ـ ملی خود خالی، و به جای آن فرهنگ استعماری استبدادی بنشانند. (31/06/1358)
- پیام امام(ره) به حجاج: خواهران و برادران عزیز! در هر کشوری که هستید از حیثیت اسلامی و ملی خود دفاع کنید؛ و بیپروا در مقابل دشمنان خود، یعنی امریکا و صهیونیزم بینالمللی و ابرقدرتهای شرق و غرب، بدون هیچ ملاحظهای، از ملتها و کشورهای اسلامی دفاع کنید؛ و مظالم دشمنان اسلام را برملا کنید. برادران و خواهران مسلمان من! آگاهید که تمام منافع مادی و معنوی همگی ما را ابرقدرتهای شرق و غرب میبرند؛ و ما را در فقر و وابستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی قرار دادهاند. به خود آیید و شخصیت اسلامی خود را بیابید. زیر بار ظلم نروید. و هوشیارانه نقشههای شوم جهانخواران بینالمللی را ـ که در رأس آن امریکاست ـ افشا کنید. امروز قبلۀ اول مسلمین به دست اسرائیل، این غدۀ سرطانی خاورمیانه افتاده است. امروز برادران فلسطینی و لبنانی عزیز ما را با تمام قدرت میکوبد و به خاک و خون میکشد. امروز اسرائیل با تمام وسائل شیطانی تفرقهافکنی میکند. گردش به دور خانۀ خدا نشان دهندۀ این است که به غیر از خدا گِرد دیگری نگردید. و رَجْم عَقَبات، رجم شیاطین اِنس و جن است. شما با رجم با خدای خود عهد کنید تا شیاطین انس و ابرقدرتها را از کشورهای اسلامی عزیز برانید. امروز جهان اسلام به دست امریکا گرفتار است. شما برای مسلمانان قارههای مختلف جهان پیامی از خداوند ببرید؛ پیامی که به غیر از خدا، بردگی و بندگی هیچ کس را نداشته باشید. (07/07/1358)
بر این اساس مشاهده می کنیم که امام خمینی(ره) در حد فاصل پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی 22 بهمن 57، تا تسخیر لانه جاسوسی یعنی 13 آبان 58 نیز، آمریکا را همچون گذشته دشمن طراز اول اسلام و انقلاب اسلامی و مسلمانان عنوان می کند و این دشمنی برخلاف ادعای جناب آقای زیباکلام، اختصاص به بعد از سال 58 ندارد.
اما ایشان در صحبت های خود نکته مهم دیگری را نیز مطرح می کنند مبنی بر اینکه امام خمینی تا پیش از پیروزی انقلاب، تصمیمی مبنی بر صدور انقلاب اسلامی به سایر کشورهای مسلمان نداشته اند. از این صحبت ایشان چنین بر می آید که یعنی انقلاب و امام، مردم را در عمل انجام شده ای قرار داده اند.
پاسخ این مسئله نیز کاملا روشن است! مگر رهبر یک قیام می تواند تا پیش از پیروزی انقلاب در کشور خود، حرفی از صدور این انقلاب به دیگر کشورها بزند؟! اصلا حتی اگر این رهبر، پیش از پیروزی انقلاب در کشور خود، سخن از صدور این قیام به دیگر کشورها بزند، مردم و نخبگان آن کشورها از وی تئوری که در هنوز در کشور مبدا نیز امکان پیروزی و تحقق نیافته را خواهند پذیرفت؟! بنابراین این ادعای دکتر زیباکلام نیز مغالطه ای آشکار، و حربه ای برای شبهه افکنی و انحراف افکار مخاطبان خود در دانشگاه ها می باشد.
سوال درست و دقیق و صادقانه آن است که دکتر صادق زیباکلام می پرسید آیا امام(ره) در اوایل پیروزی انقلاب، سخن از صدور این انقلاب به میان آورده یا اینکه پس از استحکام یافتن پایه های انقلاب اسلامی در ایران، مثلا پس از پایان یافتن دفاع مقدس، سخن از صدور انقلاب به دیگر کشورها گفته است؟
در صورت پرسش چنین سوالی نیز باید پرسید مگر امام خمینی(ره) در سخنرانی 31اردیبهشت سال 58 خود درحضور دانشجویان دانشگاه تهران(که در مطالب فوق نیز عین سخنرانی ذکر گردیده است)، نمی فرمایند که دشمن اصلی کشورمان آمریکاست و سایر موضوعات فرعی است؟ حال مسئله این است که بر این اساس دعوت مسلمانان به ایستادگی دربرابر مستکبرین، خصوصا آمریکا و اسرائیل، صدور همین تفکر به سایر ملل مسلمان نمی باشد؟! اینکه خمینی کبیر(ره) به مسلمانان در کنگره عظیم حج پیام می دهد و آن ها را به ایستادگی دربرابر ابرقدرت ها و زیر بار ظلم جهانخواران نرفتن (و در راس آن ها آمریکا) فرا می خواند، صدور همین تفکر انقلابی نمی باشد؟! اینکه روز قدس را یک روز جهانی اعلام می کند و ملت های مظلوم را به ایستادگی درمقابل ظالمان و خصوصا آمریکا دعوت می کند را چه می توان نامید جز صدور همان کاری که خود در ایران کرده است؟!
خوب است برای اینکه جناب آقای دکتر زیباکلام عمق تاثیرگذاری انقلاب اسلامی بر سایر ملت ها را متوجه شوند، اشاره ای کنیم به سخنان یاسر عرفات(رهبر وقت جنبش آزادی بخش فلسطین) در دیدار با حضرت امام خمینی(ره): "اینک زلزله در گرفته؛ و زلزله به ما نزدیک شده و یا رسیده، وما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَاللّه رَمی. من در جواب دایان(وزیر خارجه وقت اسرائیل) و بگین(نخست وزیر وقت اسرائیل) گفتم که تو میتوانی بروی یک پشتیبان انتخاب بکنی و تکیه به امریکا بدهی؛ ولی من هم میتوانم پشتیبان پیدا کنم؛ و این پشتیبان را پیدا کردهام و تکیه به ملت ایران به رهبری حضرت آیتاللّه العظمی موسوی الخمینی دادم... ما ترس به دل دشمن افکندهایم. وقتی بگین این حرف را میگوید که «دورۀ تاریکی برای ما آغاز شده» خیلی معنا دارد. این دلیل وحشتشان است. کیسینجر وقتی میگوید: «بزرگترین حادثهای که بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده، پیروزی انقلاب ایران بوده»، این خطرناک بودن پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای امریکا در چه رابطه است! اگر امریکا در ایران اقداماتی را که در ویتنام انجام داده انجام ندهد، جنبش انقلابی ایران امتداد پیدا میکند تا به اسرائیل برسد. دیروز این را کیسینجر گفته. از این حرف میتوانیم بفهمیم که چقدر خطرناک است برای مصالح امریکا در منطقه. و از زبان خود دشمن میشود فهمید که حقایق وضع ما چگونه است. وقتی که من به بغداد آمدم، به سران کشورهای عربی در بغداد ـ حکام عرب ـ گفتم که کمترین حرفی که از حکام عرب من شنیدم این بود که شما چهکار دارید به کار ایران؟! شما چهکار دارید به آیتاللّه العظمی خمینی؟! این کمترین حرفی بوده که میزدند... آنها میگویند زلزلهای رخ داده؛ ما میگوییم که انفجار نور روی داده(پیروزی انقلاب اسلامی در ایران). ما میگوییم دورانی که امت ما و منطقۀ ما آزاد و مستقل باشد فرا رسیده. مشکلات زیادی هست در پیش ولی در عین حال خوشبین هستم به آینده. و در برابر شما جهاد بزرگتر و کوششهای خستهکنندهتری در پیش است. تجدید بنای جامعه سختتر است از جنگیدن و پیروز شدن."(1) حال سوال این است که معنی این جملات یاسر عرفات چیزی جز صدور پیام انقلاب به سایر ملت هاست؟
بنابراین براساس مطالب گفته شده به خوبی درمی یابیم که استکبارستیزی و استعمارستیزی از سال ها قبل از پیروزی انقلاب نیز، از ارکان اساسی سخنان معمار انقلاب اسلامی بوده، و اقبال مردم به ایشان و پیروزی انقلاب اسلامی و رای 2/98درصدی مردم به این نظام گواه مشترک بودن نگاه مردم با حضرت امام خمینی(ره) می باشد. اما در گذر زمان به دلیل دشمنی های فراوان آمریکا در حق ملت ایران و سایر ملل مسلمان، آمریکا به دشمن اصلی انقلاب اسلامی ایران و سایر مظلومان جهان تبدیل می گردد.
*****
1- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 6، صفحه 180