به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ظهور و گسترش یک باره گروه تروریستی داعش و اعلام خلافت خود خوانده از سوی رهبر این گروه یعنی ابوبکرالبغدادی در سال 2014 فضای سیاسی دنیا را با بحران و شوک عظیمی مواجه کرد. توسعه سرزمینی شدید داعش در عراق و سوریه به طوری که حدود دوسوم خاک سوریه به اشغال این گروه تروریستی درآمده بود آینده ی منطقه را با ابهام جدی نزد متفکران مواجه ساخته بود و بسیاری از صاحب نظران بزرگ دنیا در عرصه ی روابط بین الملل چاره ای جز زندگی با داعش متصور نبوده و به دنبال تئوریزه کردن چگونگی امکان زندگی با این گروه تروریستی بودند.
در این زمینه به طور مثال استفان والت متفکر بزرگ آمریکایی در عرصه ی روابط بین الملل، در یادداشت مفصلی که در نشریات آمریکایی با عنوان «داعش به مثابه ی یک دولت انقلابی» منتشر کرد با ذکر دلایلی مدعی شد که داعش و نوع ظهور و بروز آن خیلی مساله ی عجیبی نیست و در این زمینه شباهت زیادی به سایر دولت های انقلابی دنیا مانند کوبا، چین و ایران دارد.
به اعتقاد وی شاید در ابتدا عارضه ای بر نظم جهانی به نظر برسد اما به مرور زمان با ابزارهایی که نظام بینالملل در اختیار دارد به بازیگری عادی در این عرصه تبدیل خواهد شد که باید وجود آن را پذیرفت. در همین زمینه به اصطلاح روشنفکران وطنی نیز که عملا وجود بازیگری جدید در نظام بین الملل به نام داعش را پذیرفته بودند تقابل نظامی با داعش را بیهوده دانسته و راه معقول برای رویارویی با آن را در مذاکره برای کنترل آن می دیدند.
در همین زمینه اظهارات معروف غلامحسن کرباسچی مفسد اقتصادی سابق و عضو فعلی حزب کارگزاران قابل اشاره است که بحث های بسیاری را به دنبال خود داشت. در این شرایط و در حالی که بسیاری از سیاسیون دنیا با توجه به بسط روزافزون قدرت داعش عملا وجود آن را پذیرفته بودند ائتلاف های متعددی در سطح دنیا تشکیل شد که هدف خود را مبارزه ی با داعش اعلام می کرد که در این زمینه ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا که با تبلیغات رسانه ای فراوانی همراه بود شاید مهم ترین آن ها باشد.
جدا از نقشی که ایالات متحده در ایجاد داعش در منطقه ی غرب اسیا ایفا کرده است و دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی این کشور در جریان مناظرات انتخاباتی سال گذشته ی امریکا صریحا به آن پرداخت، نحوه ی عملکرد این ائتلاف نیز موید این نکته بود که یک داعش کنترل شده و محدود در عراق و سوریه که متضمن حضور نظامی آمریکایی ها در منطقه باشد و موجبات تامین منافع آن ها را فراهم آورد هدف اصلی آمریکایی ها در نحوه ی برخورد با داعش است.
در این شرایط و در حالی که فضای رسانه ای دنیا عملا در پی القای شکست ناپذیری داعش در منطقه بود و مبارزهی جدی علیه موجودیت این گروه تروریستی خبیث صورت نمیگرفت(به جز چند بمباران هوایی که در بسیاری از آن ها هم نیروهای ارتش سوریه و عراق مورد حمله ی جنگنده های آمریکایی قرار میگرفتند) نیروهای مقاومت از ایران و لبنان و عراق و سوریه و افغانستان و پاکستان با اتکا بر نصرت الهی و تحت رهنمودهای رهبر انقلاب روندی را آغاز کردند که نتیجهی آن پاکسازی منطقه از وجود این گروه تروریستی بود یعنی همان چیزی که شاید تا یک سال قبل برای هیچ متفکری در دنیا قابل پیش بینی نبود.
در واقع تحولات این چند سال اخیر منطقه یکبار دیگر اثبات کرد آن چه صحنهی معادلات پیچیدهی عرصهی بینالملل را رغم میزند اتکا به وعده ی الهی و مبارزه در راه احقاق حق است و نه فرضیهبافیهای بی مبنای کسانی که جز حرف زدن توانایی دیگری ندارند.
* گزارش از محمدکاظم عبدالحمیدی