شاید برای شما که با سختیها و مرارتهای مسئولان محترم آشنایی ندارید درکش دشوار باشد که محل درختکاری چه اهمیتی دارد.
خبرنامه دانشجویان ایران: یکی از اتفاقات ناخوشایندی که در سالهای اخیر بهشدت دیده شده، اختلاف طبقاتی است که متاسفانه بین مسئولان و مردم دیده میشود. در سالهای اخیر با وجود تلاشهای مسئولان برای دور شدن از پول، سرمایه، ماشین و ویلای خارج از کشور و موارد مشابه، مردم نیز به آنها تأسی پیدا کرده و از موارد فوق بهسرعت فاصله گرفتند، بهطوری که مسئولان مربوطه مثل همیشه غافلگیر شدند و تا چشم باز کردند دیدند بین آنها و مردم یک عالمه شکاف و اختلاف طبقاتی ایجاد شده.
حقیقتا خود مسئولان هم راضی نبودند که چنین فاصلهای بین آنها و مردم معمولی ایجاد شود اما متاسفانه غفلت مردم سبب شد مسئولان یک بار دیگر ضربه بخورند و از نعمت و شهد شیرین برابری با مردم عادی محروم بمانند.
در حقیقت آن مسئول محترمی که در یک خانه دو هزار متری زندگی میکند، وضعش بهتر از من و شمایی نیست که در یک خانه اجارهای زندگی میکنیم. آن مسئول هم در آن خانه دو هزار متری گاهی وقتها آنقدر احساس تنهایی میکند که حد ندارد. شب خسته برگردی به خانه بزرگت. خانمت هزار متر آنطرفتر، دختر هفتصد متر آن طرفتر، پسرت هم که در لندن در حال تحصیل! اصلا حالی به آدم نمیماند که بخواهد به کار دیگری برسد. میخواهد یک سر به همسایه بزند میبیند همسایه سه هزار متر آن طرفتر است. میخواهد سری به مردم عادی بزند میبیند برای رسیدن به مردم عادی و محروم باید دو ساعت رانندگی کند تا از مناطق فوقشمالی تهران تازه به مناطق فقیرنشینی مثل تجریش و دروس برسد.
من و شما هم مقصریم. من و شما وظیفه داشتیم پابهپای مسئولان در ثروتاندوزی و رفاهطلبی تلاش کنیم و پیش برویم که این بندگان خدا کمبودی احساس نکنند، اما متاسفانه آنقدر درگیر مسائل پیش پا افتادهای چون اجاره، مالیات، مسافرکشی و جور کردن شهریه دانشگاه بودیم که مسئولان را در عمل تنها گذاشتیم. جدا بر هر کدام از شهروندان ایران واجب است که از مسئولان بابت اینکه ناچار شدند این مسیر را بهتنهایی طی کنند عذرخواهی کنیم.
اما در روز درختکاری هم شاهد تفاوتهای زیادی بین مسئولان و مردم عادی هستیم. مسئولان محترم هرچقدر دل شان میخواست که با مردم عادی برابری کنند اما متاسفانه به دلیل اینکه زیرساختهای این برابری موجود نیست، از رسیدن به این خواسته بهحق خود باز ماندند.
آناتومی تفاوت درختکاری مسئولان با مردم
درختکاری اصولا سرگرمی لاکچری، گرانقیمت و طبقاتیپسندی نیست. یک نهال از شهرداری میگیری، میکاری، بعد هم فراموش میکنی به آن آب بدهی و خشک میشود و کارگران زحمتکش شهرداری آن را میکنند و میاندازند دور و تا سال بعد همه ما بهخوبی و خوشی این قصه را فراموش میکنیم. منتها این همه ماجرا نیست. در مورد مسئولان محترم قصه به این سادگی نیست که بروند و یک جایی درختی بکارند و بعد فراموشش کنند.
مراحل شیوه درختکاری مسئولان محترم اینگونه است که برایتان شرح میدهیم.
برنامهریزی قبلی
معمولا از سه ماه قبل، کارگروهی در وزارتخانه یا اداره مربوطه تشکیل میشود که حدود 15 نفر از اعضای گروه در آن حضور دارند. این 15 نفر برای اینکه جناب مدیر یا وزیر یا مسئول بتوانند به امر مهم و ملی- میهنی- منطقهای- بینالمللی درختکاری بپردازند، مدام جلسات مختلفی را تشکیل میدهند که کار بهخوبی صورت بگیرد و شهروندان درجه دویی مثل بنده و شما، از اهمیت امر شریف درختکاری آگاه شویم.
بخشی از این برنامهریزیها به مکان درختکاری برمیگردد. کجا درختکاری کنیم که رسیدن به آنجا هم برای مقام مسئول همایونی راحت باشد هم خبرنگارها و عکاسها بتوانند حضور به هم رسانند.
شاید برای شما که با سختیها و مرارتهای مسئولان محترم آشنایی ندارید درکش دشوار باشد که محل درختکاری چه اهمیتی دارد. مسئول مربوطه هم در سال اول ورود به محیط کاری همین فکر را میکرد و در نتیجه یک جایی را انتخاب کرد که عکاسها و خبرنگارها نتوانستند خود را به آنجا برسانند. عکسهایی هم که مدیر روابطعمومی با موبایلش گرفته بود آنقدر بیکیفیت افتاد که هیچرسانهای حاضر به چاپ آن نشد! طبیعتا وقتی عکس بد باشد هیچگزارشی برای مقام مافوق قابل ارسال نیست و در نتیجه امر شریف گزارش و آمارسازی هم صورت نگرفت. بنابراین مدیر بالادست در ترفیع و افزایش حقوق مدیر مربوطه کوتاهی کرد و متاسفانه مدیر عزیز ما با وجود زحمات طاقتفرسایی که در امر کندن زمین و جاسازی درخت مربوطه انجام داده بود، مزد زحمات خود را نگرفت.
بنابراین با بخشی از حساسیت انتخاب محل مناسب آشنا شدید. یکی دیگر از نکات مهمی که مسئول مربوطه برای کلنگ زدن و درخت کاشتن باید در ذهن داشته باشد، این است که چه لباسی بپوشد! حقیقتا این سوالی است که بسیاری از شهروندان این کشور هر وقت قرار است به میهمانیای چیزی بروند از خودشان میپرسند و در نتیجه باید به آقای مسئول حق بدهند که برای سوالی به این مهمی نیازمند کارگروه ویژه باشند. ما مدیر و مسئولانی داریم که کت و شلوارهای عید هر سال خود را همان هفته اول اسفند تهیه میکنند و فاکتورش را لای هزینههای روز ملی میهنی منطقهای درختکاری جاسازی و کارپردازی میکنند. پروژه انتخاب کت و شلوار هم معمولا یکطرفه نیست و دوستان بخش مالی هم که باید پرداخت کنند، گاهی وقتها در امر شریف درختکاری حضور پیدا میکنند و طبیعتا آنها نیز باید با کت و شلوار آبرومندی در مراسم حاضر شوند که آبروی سازمان و نهاد مربوطه نرود. در حقیقت دیده شده برای مراسم روز درختکاری 35 هزار تومان برای نهال، 700 هزار تومان برای اجاره کلنگ! و 500 میلیون تومان برای تهیه کت و شلوار مناسب جهت کلنگزنی هزینه شده. تازه هزینههای اتوشویی بعد از مراسم هم بود اما انصافا مدیرانی داریم که به بیتالمال حساسند و این پول را از جیب خود میدهند که فشاری به خزانه نیاید که باید از آنها تشکر کرد.
اما این همه ماجرا نیست.
کارگروه ویژه روز درختکاری مسئولیتهای بیشتری هم دارد. آنها از سه ماه قبل شروع به پختن خبرنگاران مربوطه میکنند و به مناسبتهای مختلف به آنها زنگ میزنند و حالشان را میپرسند و در صورت لزوم کارت هدیه و آگهی رپرتاژ میدهند که در روز نیاز عقب نمانند. البته این هزینهها هم در تنخواههای کلی و هزینههای تبلیغاتی فاکتور میشود و البته اعضای کارگروه نیز به وقت پر کردن فرمهای اضافهکاری از یاد مقام همایونی دور نمیمانند. 20، 30 میلیون هم اینجا به فاکتورهای روز درختکاری اضافه کنید.
روز واقعه
سرانجام 15 اسفند از راه میرسد. در حالی که برای مکانیابی و اجاره مکان مورد نظر و ارسال آژانس به خانه مقامات و دوستانی که باید حضور داشته باشند و همچنین ارسال کارت دعوت به میهمانان رسمی، حدود 10 میلیون هزینه شده، دقیقه 90 یعنی صبح واقعه، مدیر بالادست یا یکی از دوستان به مدیر عزیز زنگ میزند و میگوید: «من درختم را فلانجا میکارم که فلانی هم با آقازاده محترمش هست. شما هم درختت را بیاور اینجا بکار دستت را بگذارم در دستش!»
در نتیجه در 90 دقیقه تمام نتایج و زحمات کارگروه سه ماهه به باد فنا میرود و مراسم درختکاری در جای دیگری صورت میگیرد که البته مهم نیست چون برای رفع خستگی اعضای کارگروه نفری 500 هزار تومان پاداش ویژه هم برایشان در نظر گرفته میشود که البته بخش مالی هم شامل این پاداش میشود.
سرانجام هم با وجود تمام تمهیدات لازم و برنامهریزیهای صورت گرفته، کار به خوبی انجام نمیشود. عکسها بد میافتند، جناب آقای مسئول موقع کلنگ زدن حسابی خنده حضار را در میآورد و عکاسها از اینکه نمیتوانند از زاویه و نور مناسبی جهت عکاسی برخوردار شوند گلایه میکنند که همین موضوع باعث میشود تا مدیر روابطعمومی کارت هدیه ویژهتری نثارشان کند که این موضوع داد خبرنگاران را درمیآورد و آنها نیز از این کارتهای ویژهتر بهرهمند میشوند. البته مستحضر هستید که فاکتور تمام اینها به نام روز درختکاری رقم میخورد.
حالا که با همه دنگ و فنگهای درختکاری مسئولان محترم آشنا شدید، ببینید مردم عادی چطور درخت میکارند؛ یا از شهرداری میگیرند یا میخرند. یکجا را میکنند و میکارند و خلاص! حالا متوجه تفاوت مردم و مسئولان شدید؟