کارآفرینان فاقد سرمایه همان دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند که با فناوریهای جدید آشنا بوده، قدرت خلاقیت و ایده را دارند، ولی به دلیل نداشتن سرمایه باید فضایی را برای آنها در نظر گرفت تا بتوانند مراحل اولیه رشد را طی کنند، محصول را تولید، نمونهسازی و درنهایت تجاریشده در بازار به فروش برسانند.
به گزارش سرویس اقتصادی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ چند سالی است ایده دانشگاه کارآفرین که تحت نظریه دانشگاههای نسل سوم و چهارم دستهبندی میشود، جهتدهی دانشگاهها را به سمتی برده است که موافقان این نوع دانشگاهها آن را تنها راه ارتباط «ایده به ثروت» میدانند. آنها معتقدند دیگر نمیتوان با تغییرات اندک در روشها، ساختار، فناوری و عواملی نظیر آنها، دانشگاه بقای بلند داشته باشد، لذا باید انقلابی در اذهان مدیران، کارکنان و محققان به وجود آید تا بهطور اساسی مفهوم سازمان، کار، کیفیت و رقابت در ذهن بنشیند. این مبنای ایده اصلی «دانشگاه کارآفرین» را تشکیل میدهد که نیاز به ابزار خاص خود دارد. این ابزار میتواند در قالب یک مرکز رشد، پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانشبنیان باشد. در این میان پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانشبنیان طی سالیان اخیر مورد توجه رسانهها قرار گرفته است و کمتر ابهامی درباره چگونگی فعالیت در آنها وجود دارد، اما مراکز رشد و فنبازارها ادبیات تازهای است که اخیرا وارد فضای دانشگاهی شده و دادههای کمی در اینباره وجود دارد. این مساله با نگاهی به پایگاههای اینترنتی این مراکز که به صورت نصفهونیمه محتوا در آن منتشر میشود، قابلتوجه است.
پس دانشگاهها برای رفتن به سمت کارآفرینی نیاز به ابزارهای خاص خود دارند که «مراکز رشد» یکی از آنها است. اما مراکز رشد چگونه جایی است؟ طبق تعاریف موجود در اساسنامه دفاتر مراکز رشد، این مراکز یکی از نهادهای تجاریسازی دستاوردهای علمی و پل ارتباطی دانشگاه با جامعه و صنعت هستند که باعث هدفمند شدن فعالیتهای علمی- پژوهشی دانشگاهها با نیازهای جامعه خواهند شد و از این نظر نیز ظرفیتهای نهفته تولید علم و فناوری را آزاد میکنند. بهطور کلی مراکز رشد از کارآفرینان فاقد سرمایه و امکانات اولیه جهت راهاندازی کسبوکار کوچک حمایت میکنند و کارآفرینان فاقد سرمایه همان دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند که با فناوریهای جدید آشنا بوده، قدرت خلاقیت و ایده را دارند، ولی به دلیل نداشتن سرمایه باید فضایی را برای آنها در نظر گرفت تا بتوانند مراحل اولیه رشد را طی کنند، محصول را تولید، نمونهسازی و درنهایت تجاریشده در بازار به فروش برسانند.
14 اصل یک مرکز رشد
برنامهریزی و سیاستگذاری در مراکز رشد یکی از اهداف اصلی هر مرکز برای جهتدهی و کمک به صاحب ایده در تبدیل ایده به محصول و ثروت میتواند باشد. بررسی اساسنامه مراکز رشد تعدادی از دانشگاهها نشان میدهد که سیاستگذاریهای کلان همه دفاتر در یک قالب است، اما در فرعیات تفاوتهایی وجود دارد. بهطور کلی هدفگذاری مراکز رشد حول 10 محور زیر است:
1- ایجاد زمینه کارآفرینی، حمایت از نوآوری و خلاقیت نیروهای محقق جوان.
2- ایجاد فضای لازم جهت گسترش و رشد واحدهای کوچک و متوسط دانشمدار.
3- تولید و توسعه محصولات و خدمات کشاورزی و گردشگری مبتنیبر فناوری اطلاعات.
4- کاربردی کردن علم و تحقیق دانشگاهی و تکمیل حلقه مفقوده در زنجیره ساختاری بین دانشگاه و صنعت.
5- ایجاد شبکه همکار مبتنیبر دانش بهمنظور مدیریت جریان دانش و فناوری در میان متخصصان.
6- کمک به کاهش مهاجرت نخبگان و کارآفرینان از استان با حمایت از طرحهای فناورانه.
7- ایجاد فرصتهای شغلی مناسب جهت جذب دانشآموختگان دانشگاهی.
8- بهبود وضعیت صنعتی استان از طریق تزریق ایدههای دانشمحور.
9- کمک به رونق اقتصاد شهرستان و درنهایت استان و منطقه.
10- جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در زمینههای مرتبط.
11- ایجاد و گسترش شرکتهای کوچک و متوسط مقیاس مهندسی و تحقیقاتی.
12- جذب و بومیسازی فناوریهای خارجی با محوریت فعالیت مرکز.
13- اشتغال سالم برای قشر فارغالتحصیلان دانشگاه.
14- حضور موثرتر در بازارهای داخلی و خارجی.
مراحلی که باید طی کنید تا به پول برسید
یکی از مسائلی که حتما باید از آن اطلاع داشته باشید مراحلی است که باید در آن قرار گرفت تا یک ایده به بازار برسد. این بخش به نوعی مهمترین مرحله هر محقق و صاحب ایده برای قرارگیری در مسیر درست است؛ مسیری که هر دانشگاه جادههای خاص خود را برای آن ساخته، جادههایی که البته درنهایت به یک جا ختم میشود. بهطور کلی دورههای طیشده در مراکز رشد به سه دسته تقسیم میشوند؛
الف: دوره رشد مقدماتی، ب: دوره رشد، ج: دوره پسارشد
الف: دوره رشد مقدماتی: طبق هدفگذاریهای موجود، هدف از این دوره کمک و حمایت از ایدههای فناورانه اعضای هیات علمی، دانشجویان، دانشآموختگان دانشگاهی و کلیه افراد صاحب ایده که در قالب هسته فناور برای تثبیت و تکمیل ایده و تیم کاری، شناخت بازار و ساخت نمونه اولیه و نهایتا آمادگی برای ایجاد یک واحد (شرکت) فناور مبتنیبر علم و فناوری (دانشبنیان) با جهتگیری اقتصادی برای ورود به دوره رشد است. این مرحله دارای زمانبندی موسوم به استقرار بوده و این مدت استقرار شامل: 1- دو دوره سهماهه و قابلتمدید تا سقف حداکثر ۹ ماه با مجوز شورای مرکز رشد. 2- دوره اول برای اثبات ادعای ارائهشده توسط هسته فناور، عملکرد اعضا و ارزیابی حضور اعضا در محل استقرار. 3- پس از سپری کردن دوره اول و در صورت تایید، ورود به سهماهه دوم برای تثبیت ایده، مطالعه بازار و حمایت برای نمونهسازی ایده. گفتنی است قرارداد استقرار به صورت 6 ماهه و با امضای ریاست واحد، معاون پژوهش و فناوری، مدیر مرکز رشد و مسئول هسته فناور بسته میشود و با تایید شورای مرکز رشد قابلتمدید است.
از نکات قابلتوجه در این دوره کمکهای مالی است که به طرحها و ایدهها داده میشود، که این موضع توسط هر دانشگاه متغیر است و ممکن است از پنج میلیون تا 15 میلیون تومان تغییر کند.
ب: دوره رشد: این دوره نیز با هدف تولید محصول یا خدمات با استفاده از دستاوردهای پژوهشی و در قالب یک شرکت یا موسسه با هویت حقوقی مستقل از مرکز رشد تشکیل میشود و در زمینه پژوهشهای کاربردی، توسعهای، طراحی مهندسی، مهندسی معکوس، انتقال فناوری، ارائه خدمات تخصصی و تجاریسازی فعالیت میکند. در این دوره نیز مدت استقرار شامل دو مرحله است؛ 1- یک دوره سهساله که با نظر شورای مرکز رشد تا حداکثر پنج سال قابلتمدید است. 2- قرارداد استقرار به صورت سالانه و با امضای ریاست واحد، معاون پژوهش و فناوری، مدیر مرکز رشد و مدیرعامل واحد فناور بسته میشود و با تایید شورای مرکز رشد قابلتمدید است.
در این دوره نیز به مراکز فناوری کمکهای مالی در صورت تشخیص داوران و مشاوران اعطا میشود. بهطور مثال دانشگاه صنعتی امیرکبیر در این دوره 20 میلیون تومان کمک مالی به صاحب ایده میکند.
خدماتی که میتوانید بگیرید
قطعا هر کار و فعالیتی نیاز به ابزار خود دارد و فعالیت در این مراکز که درنهایت قرار است تبدیل به یک ساخت محصول شود، ابزارهای خاص خود را میطلبد. این ابزارها میتواند از تامین فضای کاری مطلوب باشد تا زیرساختهای فنی و ادواتی. بهطور کلی خدمات قابلارائه مراکز رشد میتواند به قرار زیر باشد:
1- تامین فضای کاری مطلوب و خدمات مربوط به زیرساختهای فیزیکی با امکانات اولیه اداری و رایانهای. (شامل میزکار، کتابخانه، تلفن، دفتر کار و...)
2- ارائه خدمات کارگاهی و آزمایشگاهی.
3- ارائه خدمات آموزشی به واحدهای فناور.
4- ارائه خدمات ارتباطی، اطلاعرسانی و اینترنت پرسرعت.
5- ارائه مشاورههای حقوقی، مالی، اعتباری، پروژهیابی و بازاریابی.
6- امکان برگزاری جلسات، سمینار، کنفرانس و نمایشگاه در مرکز رشد.
7- ارائه محصولات شرکتها به سایر شرکتها و ادارات متقاضی.
8- تبلیغات کلی مرکز رشد که به معرفی واحدهای فناور منجر میشود.
9- تلاش برای فراهم آوردن حمایتهای قانونی جهت تسریع رشد واحدهای مستقر در مرکز.
10- شناسایی منابع مالی و جذب سرمایهگذاران و دریافت تسهیلات مالی و اعتباری.
11- تسهیل در جذب اعتبارات مصوب طرحها و پروژههای تحقیقاتی.
12- برقراری ارتباط با مراکز دانشگاهی، پژوهشی و پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد.
13- تسهیل همافزایی شبکهای و افزایش توان رقابت.
مشکلات و سد راههای پیشروی مراکز رشد
هرقدر که وارد شدن در این مراکز ظاهرا ساده به نظر میرسد، ادامه فعالیت و بهخصوص با نزدیکتر شدن به محصول نهایی سد راهها و دستاندازها بیشتر میشود. این مشکلات بخشی میتواند حول تجاریسازی محصول باشد و بخشی دیگر در روند اداری فعالیت. محمد محمدزاده، مدیر مرکز رشد واحدهای فناور دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری از مشکلات احتمالی سد راه میگوید: «چرخه فعالیت در هستههای فناور چهار مرحله دارد؛ 1- توسعه فناوری، 2- توسعه محصول، 3- توسعه تولید و 4- توسعه بازار. در توسعه فناوری آن فناور یکسری نیازها دارد و میخواهد بهطور مثال محصول اولیه را تولید کند و این کار نیز نیازمند آزمایشگاه، کارگاه، فضا و سرمایهگذار اولیه است. البته منظور تامین هزینه 50 میلیونی نیست، بلکه با پنج میلیون تومان نیز میتوان این کار را انجام داد. بهطور مثال یک فرد در حوزه آیتی و شبکههای اجتماعی فعالیت میکند، او نیازمند یک دیتاسنتر از دانشگاه است. دانشگاه با اینکه میتواند این دیتاسنتر را در اختیار قرار دهد، اما بعضا تا دو ماه روند در اختیارگذاری طول خواهد کشید. جالب اینجاست که در دانشگاههای ما تابلوهای مرکز تحقیقات، مرکز رشد و... وجود دارد، اما تنها در حد تابلو هستند و اگر هرکدام از آنها را یک نانوایی در نظر بگیریم، نان خوب از آنها بیرون نمیآید که دلیل آن هم به خاطر ناهماهنگی است.
در حوزه توسعه محصول نیز وقتی قرار است از نمونه اول حدود 10 عدد تولید کرد، باید به افراد فعال حقوق بدهیم، در حالی که در این مرحله نیز امکان فروش محصول نیست و امکان کپی محصول توسط برخی شرکتهای صنعتی وجود دارد.
بهطور مثال شارژ موبایل موتورسیکلت یک محصول ساده است که تنها با یک مبدل امکانپذیر است، اما من به دلایلی که گفتهام، نمیتوانیم این محصول را به مرحله تجاریسازی برسانیم. از سوی دیگر پروسه گرفتن مجوز صنعتی حدود 18 ماه زمان میبرد، در حالی که دانشگاه باید کارخانهها و شرکتهایی را در بدنه خود بیاورد و به آنها بگوید فلان محصول در فلان شرکت تولید شود و در این پروسه یک تیم تخصصی نیز باید شکل بگیرد تا محصول را به فروش برسانند. همین اتفاق میافتد که در این مرحله نیز امکان «دزدی» ایده محصول وجود دارد و اگر اینطور شود، کل زحمات کشیدهشده از بین میرود.
از سوی دیگر فردی که یک ایده دارد، معدن ایده تلقی میشود و باید از آن استفاده کرد، در حالی که قطعا این افراد نیز هزینههای زندگی خود را دارند و کار کارمندی را نیز دوست ندارند و مشکل دیگر این است که محصولشان در اختیار افرادی است که پروسههای اداری را طی نکردهاند و تنها عضو هیاتعلمی هستند و این بدترین ضربه را به آنها میزند.
ما جامعه پنج میلیون نفری را در دانشگاه داریم و اگر بتوانیم همین چهار میلیون نفر را متحد کنیم، قطعا میتوان کارهای بزرگی انجام داد. نکته دیگر در حوزه توسعه محصول، اجازه اجرایی کردن ایده در دانشگاهها است؛ به این معنی که محصولات در مرحله توسعه محصول نیازمند هزینه 15 تا 50 میلیون تومانی واحدهای فناور هستند. به نظر من واحدها بهتر است به جای پرداخت این پول اجازه دهند ایده در مدل کوچکتر در همان واحد اجرایی شود. به عبارت دیگر، ما نمیدانیم تست محصول را در کدام قسمت دانشگاه باید انجام بدهیم و در این حوزه ضعف داریم و رسانه در فرهنگسازی اکوسیستم کسبوکار در دانشگاه آزاد اسلامی باید کارهای زیادی انجام دهد.
دانشگاه نباید سرمایهگذاری کند، بلکه افراد باید در این حوزه وارد شوند. بهطور مثال شاید یک واحد فناور نیازمند 10 میلیون بودجه باشد و اساتید زیادی داریم که میتوانند این مبلغ را تمام کنند نه اینکه دانشگاه خود وارد این مقوله شود و اصلا بدنه دانشگاه نباید وارد شود، چراکه اگر مدیر مرکز رشد وارد این حوزه شود، باعث ایجاد رانت خواهد شد و حوزه فناوری نباید درگیر ساختار دانشگاه شود و چون سیاستگذاری این حوزه مبتنی بر شخص است، با جابهجایی افراد سیستمها از بین میرود.»
منبع: فرهیختگان