در اواسط فروردینماه نرخ ارز با افزایش مواجه شد. بهدنبال رشد نرخ ارز، قیمت سهام نیز روند صعودی به خود گرفت تا جایی که نماگر اصلی بازار 19 فروردینماه به نیمه کانال ۱۸۸ هزار واحدی رسید و در 20 فروردین از کانال 190 هزار واحدی عبور کرد. این روند همچنان ادامه داشت تا اینکه نماگر اصلی بازار در 24 فروردینماه به قله تاریخی خود یعنی رقم 195 هزار و 480 واحدی نزدیک شد. این اتفاق موجب شد کارشناسان و تحلیلگران بازار بورس، عبور از رقم 200 هزار واحدی را برای شاخص بورس پیشبینی کرده و ثبت یک رکورد تاریخی را دور از ذهن ندانند. این رکورد تاریخی در بورس بالاخره روز گذشته (سهشنبه) زده شد و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران به رقم ۲۰۱ هزار و ۸۹۰ واحد رسید.
چه اتفاقی رخ داده است؟
اگرچه افزایش پیدرپی شاخص بورس میتواند زمینه سودآوری بیشتری را برای بازیگران بازار سهام فراهم کند اما این اتفاق میتواند در شرایط کنونی کشور تبعات منفی و جبرانناپذیری را برای اقتصاد کشور بههمراه داشته باشد. به گفته کارشناسان و صاحبنظران بازار سرمایه، رکوردشکنی بازار سرمایه برای اقتصاد ایران بهمثابه شمشیر دولبهای است که اگرچه در جایگاه خود نشان از تقویت سرمایهگذاری در بورس دارد اما از سوی دیگر گویای وضعیت بحرانی اقتصاد است، چراکه این رکورد دستاورد رشد قیمت ارزهای خارجی در مدت گذشته حاصل شده است نه بهواسطه رونق تولید و رشد اقتصادی در کشور. مصداق بارز این سخن، گزارشی است که در یکی دو روز گذشته از سوی مرکز آمار ایران از نرخ رشد اقتصادی ۹ ماهه سال ۹۷ منتشر شد.
براساس گزارش مرکز آمار ایران در 9 ماهه سال ١٣٩٧، گروه کشاورزی منفی 2.1، گروه صنعت منفی 7.9 و گروه خدمات 0.6 درصد نسبت به دوره مشابه سال قبل رشد داشتهاند. بنابراین و با توجه به رشد منفی بخش تولید و صنعت، افزایش سرمایهگذاری در بورس نمیتواند ناشی از رشد اقتصادی باشد بلکه افزایش شاخص بورس میتواند گویای این نکته باشد که این اتفاق دستاورد حرکت سرمایههای خرد و نقدینگی به بازار بورس است. اصغر بالسینی، اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی در یادداشتی درباره رشد شاخص بورس در مدت اخیر نوشته است: «بهرغم اینکه مدافع تعمیق بازار بورس و نقشآفرینی این بازار خصوصا در بازار اولیه برای جمعآوری سرمایههای خرد و کمک آن به طرحهای اقتصادی هستم، اما نمیتوان از این مساله نیز غفلت کرد که بازار بورس نهتنها دماسنج خوبی برای اقتصاد نیست بلکه طبیب اقتصاد را نیز به گمراهی میکشاند. علت نیز مشخص است.
وزن غالب بازار سرمایه کشور متعلق به جمعی از شرکتهای بزرگ عمدتا دولتی و شبهدولتی است که تحرکات آنها بازار را به سمت خود میکشد. ضمن اینکه عمده شرکتها نیز با بهرهگیری از منافع انرژی ارزان، مابهالتفاوت ارز دولتی و بازار آزاد و تا حدودی رشد قیمتهای جهانی توانستهاند عملکرد ترازنامهای خوبی ثبت کرده و بازار سرمایه را بالا ببرند. در مقابل شاهد ثبت آمار خوفآور رشد منفی هشتدرصدی مجموع صنایع کشور هستیم که قطعا با تعمیق رکود ناشی از افزایش هزینههای تولید و کاهش تقاضا در سال ۹۸ این آمار کاهش بیشتری هم خواهد داشت. در چنین شرایطی لازم است بازار بورس را در جایگاه خود تحلیل کنیم و از خطای تعمیم بهدور باشیم. بورس، بورس است همین، نه کل اقتصاد.»
رشد شاخص بورس یعنی پیشخور تورم 98
علی حیدری، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگویی گفت: «بازار بورس ایران یک بازار بورس واقعی نیست بلکه یک بازار سهام است لذا فعالیت در آن مطابق با معادلات یک بازار بورس واقعی نیست. آنچه در حال حاضر در اقتصاد کشور رخ میدهد و موجب شده سرمایهها به سمت بازار بورس هجوم بیاورد، ناشی از حباب نیست بلکه واقعیت این است که در حال حاضر، شرکتهای بزرگ و کلان حاضر در بورس چند مولفه مهم در اقتصاد سال 98 را بهخوبی حس کردهاند و به عبارت بهتر، باید گفت این شرکتها تورم سال 98 را پیشخور کردهاند، به این معنا که بازار سرمایه نهتنها تورم سال 98 را حس کرده، بلکه آن را خریده است.
شرکتهای بزرگ و کلان حاضر در بورس بهخوبی بینظمی در بازارهای موازی را درک کردهاند. معاملهگران بازار سرمایه بهخوبی آشفتگی سیاسی ناشی از انتخابات پیشروی مجلس را حس میکنند و از تبعات ناشی از پایان ضربالاجل ترامپ به هفت کشور واردکننده نفت ایران آگاه هستند. همچنین برای این شرکتها وضعیت اقتصاد ایران درصورت کاهش صادرات نفت بهخوبی قابل لمس است و در نتیجه همه این عوامل باعث شده بازار سرمایه در مسیر صعودی حرکت کند.
این دلایل به این معنا نیست که در شرایط کنونی هر شرکت خرد و کوچکی یا هر فردی با ورود به بورس به سود کلانی دست پیدا کند. بدیهی است در حال حاضر تنها کسانی میتوانند که اولا از یکسو توانایی تقسیم سرمایه خود در بازارهای موازی دیگر مانند ارز، طلا و مسکن را نیز داشته باشند و از سوی دیگر از علم و هوش و دانش کافی برای ورود به بورس برخوردار باشند یا رانتخوار قوی و بزرگی در این عرصه باشند! در غیر این صورت ورود هر سرمایهای به بورس میتواند منجر به خسران سرمایهگذار شود.
نکته قابلتوجه اینکه آنچه در مدت اخیر بهعنوان رشد شاخص بورس مطرح میشود، حاصل از رشد اقتصادی در کشور نیست، چراکه در حال حاضر اقتصاد کشور از مرحله بیاعتمادی گذشته و به مرحله مقابله رسیده است و برای مقابله با کاهش ارزش پول ملی هر آنچه از نقدینگی در کشور موجود باشد، به سمت بازار سرمایه جذب میشود. بنابراین آنچه اتفاق افتاده بازخورد صحیح اقتصادی است که مردم هوشمندانه آن را احساس و به سمت آن حرکت کردهاند؛ همانطور که تاریخچه اقتصادی کشورهایی مانند ترکیه و آلمان نیز نشان میدهد مردم این کشورها در شرایط مشابه، اقدامی مشابه بازار سرمایه ایران انجام دادهاند.»
افزایش شاخص بورس، نشانه بیماری بخش مولد
وحید شقاقیشهری، کارشناس اقتصادی و عضو هیاتعلمی دانشگاه خوارزمی در گفتوگویی گفت: «بازار سرمایه ایران به دلایل مختلف ارتباطی با شاخصها اقتصاد کلان ندارد و سالهاست که این وضعیت بر اقتصاد ایران حاکم است. بهعبارت دیگر، سالهاست که میان بازار سرمایه و شاخصهای این بازار و شاخصهای اقتصاد ملی هیچ ارتباطی وجود ندارد و بازار سرمایه پیش از آنکه تابع اقتصاد ملی و بخش مولد اقتصاد باشد، تابع نوسانات اقتصادی، ارزش پول ملی، نرخ ارز و جریان نقدینگی است. به همین دلیل است که هرگاه نوسانات اقتصادی در اقتصاد کشور تشدید میشود یا سوداگری افزایش مییابد یا ارزش پول ملی کاهش مییابد، باعث میشود شاخص بورس با یک وقفه زمانی افزایش پیدا کند. بدیهی است وقتی نرخ ارز افزایش مییابد و التهاب در بازاهای غیرمولد ایجاد میشود بهتدریج جریان نقدینگی بازارها را درمینوردد و با کمی تاخیر جذب بازار سرمایه میشود. با توجه به شرایط کنونی، نمیتوان از وضعیت بازار سرمایه علامت مثبت دریافت کرد؛ افزایشهای پیدرپی بازار سرمایه نشاندهنده عدم ثبات اقتصادی کشور است. تجربه نشان داده هرگاه در بازار سرمایه رکوردهای پیدرپی و افزایشهای مستمر مشاهده شده، گویای این نکته بوده که بخش مولد کشور اوضاع نامناسبی دارد و بهجای آن بخش غیرمولد در حال جولان دادن در اقتصاد است.»