به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛«پلتفرم» یا «سکو» با نام اسپانیایی «حفره» فیلمی است محصول سال ۲۰۱۹ به کارگردانی گالدر گارتلو اوروتیا که در مارس ۲۰۲۰ توسط کمپانی نتفلیکس منتشر شد، دیوید دسولا و پدرو ریورا نویسندگی این اثر را به عهده داشتند.
این فیلم که به ژانر علمی تخیلی وحشتناک تعلق دارد در طول یک ساعت و نیم زمان داستان به خوبی ذهن مخاطب را درگیر خود میکند،نقش اصلی این اثر را ایوان مساگوئه (مسگیو) در قالب کاراکتر گورنگ عهدهدار است. داستان فیلم در تمام یک ساعت و نیم زمان خود در یک زندان میگذرد. زندانی عمودی که از ۳۳۳ طبقه تشکیل شده و در هر طبقه دو نفر زندانی هستند. هر دو زندانی تا زمانی که یکی از آنها از بین نرود با هم همسلول خواهند ماند.افراد زندان را عدهای بزهکار و عدهای که خود به دلایل شخصی مثل ترک اعتیاد به طور داوطلبانه وارد آن میشوند، تشکیل میدهد.
در مرکز این زندان یک حفره به طول کل ساختمان قرار دارد به طوری که افراد میتوانند طبقات بالا و پایین خود را مشاهده کنند. هرروز یک بار، در ساعتی خاص یک سکو(پلتفرم) پر از مواد غذایی مورد علاقه تک تک زندانیان_ که در ابتدای ورود به زندان از آنان پرسیده میشود_از طبقه اول شروع به حرکت میکند و در هر طبقه تنها دو دقیقه توقف دارد. زندانیان باید در این دو دقیقه غذای مورد نیاز خود را بخورند و به هیچ وجه نمیتوانند غذایی از روی سکو بردارند و ذخیره کنند. مسئلهای که وجود دارد این است که اگر در هر طبقه افراد فقط بنا به نیاز خود غذا مصرف کنند غذا به مقدار کافی به طبقات پایینتر خواهد رسید اما از آنجایی که این اتفاق نمیافتد همواره طبقات بالای زندان سیر و طبقات پایین گرسنه هستند.
گورنگ شخصیت اصلی داستان که داوطلبانه وارد زندان شدهاست سعی دارد این سیستم نادرست را اصلاح کند و در راستای این تصمیم اتفاقات مهیجی رخ میدهد. فیلم از بن داستان، سمبل است. نماد جامعه طبقاتی که هر چه به لایههای پایینتر جامعه میرویم افراد جامعه گرسنهتر و ضعیفتر میشوند.طبقات بالایی جامعه بدون توجه به اوضاع طبقات پایین تنها به خود فکر میکنند و حیات خودشان برایشان دارای اهمیت است. علاوه بر این تمام افراد حاضر در آن زندان برای بقا دست به هر کاری میزنند.
این امر که با نمایش خشونتهای بسیار در سکانسهای مختلف فیلم نشان داده میشود اشارهای عمیق به خوی وحشیانه انسان دارد که در شرایط تنگنا دست به هر اقدامی میزند.نمایش بیپرده خشونتطلبی انسان برای بقای خود این پرسش را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که آیا این تنها قانون است که انسان را از ارتکاب اعمال حیوانی باز میدارد؟ آیا وجدان و فطرت در برابر نیازهای مادی انسان ناتوان هستند؟
پرسشهایی که البته فیلم به آن پاسخی نمیدهد اما به نظر میرسد که پاسخ آنها از سوی فیلمساز مثبت است.در کنار این مسئله نکتهای که توجه مخاطب را جلب میکند پارادوکسی است که میان تئوری و عمل نشان دادهمیشود. تئوریای که مسئولان زندان طراحی کردهاند تا به وسیله آن و به خیال خودشان غذا را در اختیار تمام زندانیان قرار دهند و عملی که در مغایرت کامل با تئوری قرار دارد و هیچگاه رخ نمیدهد.
این مسئله طعنهایست به بسیاری از تصمیمات جهان که در راستای از بین بردن فقر و کمکردن شکاف طبقاتی گرفته میشود. در پایان فیلم پس از تلاشهایی که گورنگ برای جیرهبندی غذا و رساندن آن به دست افراد طبقات پایین میکند تا پیام مهمی را به مسئولین زندان برساند ما شاهد سپردن این مسئولیت به دست یک کودک هستیم.این صحنه پایانی که کودکی حامل پیام به سمت بالای زندان حرکت میکند، بیانگر امید به نسل آینده جهان است.کارگردان با نمایش تمام یأسها و هراسها مخاطب را در وحشت و هراس رها نمیکند و کودکان را وسیله نجات بشربت میداند.
نکته قابل اشاره در مورد ژانر فیلم این است که فیلم در ژانر وحشت جای میگیرد اما با دانستن این مسئله نباید انتظار هیجانات آنی از داستان داشتهباشیم چیزی که با نمایش فیلم، مخاطب را وحشتزده میکند تصور آینده بشر با کم شدن منابع طبیعی غذایی و زیستی است. ترس از این که انسانِ هراسان از فنا برای بقای خود چه بلایی بر سر همنوعان خویش خواهد آورد و این وحشت عمیق و درونیست که در سراسر تماشای فیلم با مخاطب همراه میشود.
اشاره به یک مسئله مبهم در فیلم پلتفرم که تنها یک نشانه و اشاره گذراست خالی از لطف نیست و آن مسئله مفهوم اعداد به کار بردهشده در فیلم است. تعداد طبقات زندان همانطور که پیش از این ذکر شد ۳۳۳ طبقه است که در هر طبقه آن ۲ نفر ساکن هستند یعنی در نتیجه زندان ۶۶۶ زندانی دارد. این عدد که یادآور سنبلهای شیطانپرستانه است به سرعت ذهن مخاطب را به الگوهای شیطانپرستانه متبادر میکند و علامت سوال بزرگی را در ربط این مفهوم به جانمایه اصلی داستان در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
این اثر ممکن است از حیث عریان کردن صفات حیوانی انسان و نمایش ذات غریزهگرای بشر افراد کتابخوان را به یاد کتاب «کوری» ژوزه ساراماگو بیاندازد. اگر به ژانر تخیلی با درونمایه فلسفی علاقه دارید تماشای این فیلم را از دست ندهید.
* گزارش از لادن عظیمی