به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نقد وبررسی سریال آقازاده شاید کار چندان سختی نباشد، چرا که ماجرای سریال آقازاده روایتی است پر از فراز و نشیب، پر از زشتی و زیبایی، پر از سیاه و سفید که تحلیل سریال آقازاده را برای بسیاری چندان پیچیده نمیکند. شخصیتهای این سریال خاکستری نیستند، اتفاقات عادی نیست. در هر دو سوی داستان آقازاده زیر امواج اغراق غرق میشوید.
در واقع آقازاده تلاشی است برای ترمیم دیدگاه مردم نسبت به آقازادهها. تلاشی برای نمایش شخصیتهای جوان و پرتلاشی که علی رغم منصب پدر، در مسیر درست قدم برمی دارند و همانند مردم عادی زندگی میکنند؛ که البته در این مورد، زندگی بسیار عادیتر از عادی است!
ساختاری نه چندان جذاب
یکی از مهم ترین نقدهایی که به ساختار فیلم وارد است، در این سریال شتاب زدگی فراوانی مشاهده می شود که از عدم شناخت مدیوم سریال سرچشمه می گیرد. بُرش سریع تصاویر قصد دارد سریال را برای مخاطب امروزی زنده نگه دارد و به نوعی هیجان کاذب به قصه ببخشد. اقدام عجیب سازندگان سریال اینجاست که هر ده دقیقه یکبار، یک طرح گرافیکی با تصویر بازیگران در مقابل دیدگان تماشاگران ظاهر می شود و سپس زمان رخدادهای سریال تغییر می کند! اقدامی عجیب که از ابتکارات سازندگان این سریال به شمار می رود!
شبیهسازی یا راهکاری برای جلب توجه؟
اما محتوای این سریال پر است از حاشیه، حواشی و انتقاداتی که هر قسمت از فیلم منتشر میشود سیل عظیمی از ارگانهای مختلف را حساس میکند.
به طور مثال:
هنگام فیلمبرداری سریال، خبرهایی مبنی بر شبیهسازی صحنه قتل "میترا استاد" در داستان آقازاده به گوش رسانهها رسید. بطوریکه حامد عنقا در این رابطه دست به شفافسازی زد. او در این رابطه توضیح داد : "این شباهت در موضوع سریال اقازاده و فیلمنامه آن با ماجرای قتل میترا استاد تصادفی بوده و تصمیم قبلی در این زمینه گرفته نشده بود." در فیلمنامه سریال آقازاده، یکی از شخصیتهای مرد داستان همسر خود را به ضرب گلوله به قتل میرساند.
همین شباهت به پرونده قتل خانم استاد باعث واکنش خبرگزاریها و رسانهها شد. با انتشار قسمت هشتم آقازاده و نمایش سکانسی که همسر جوان "امیر بحری"(پدر نیما بحری) به طور اتفاقی متوجه وجود اسلحهای در جیب شوهرش میشود، صحت این اخبار بیشتر تایید شد.در پی انتشار این قسمت وکیل محمدعلی نجفی متهم پرونده قتل میترا استاد با انتشار بیانیهای به تولیدکنندگان سریال آقازاده هشدار داد:
"چنانچه در آینده بخشهایی از این سریال به شکلی منتشر شود که زندگی و حیثیت خانوادگی آقای نجفی را ملکوک کند حتما مسئله را پیگیری قضایی میکنیم."
داستان به همین جا ختم نشد و "علی صدری نیا" مسئول روابط عمومی موسسه اوج در پاسخ به وکیل نجفی گفت: آقای وکیل تقصیر دیگران چیه که شما هروقت تصویر سلاح و همسر دوم یک مسئول رو میبینید یاد موکل خودتون میفتید؟!
تیغ سانسور گلوی آقازاده را هم برید!
همچنین پس از انتشار قسمت ششم سریال آقازاده، صفحه رسمی این سریال در اینستاگرام از سانسور بخشی از صحنههای قسمت ششم آن خبر داد. صفحه رسمی آقازاده با انتشار عکسهایی از صحنههای سانسور شده نسبت به این عمل اعتراض نشان داد. با بررسی بیشتر این صحنهها متوجه ممیزی یا مشکل خاص دیگری نمیتوان شد و بسیاری از کاربران فضای مجازی با این پرسش مواجه شدند که مگر موضوع سریال آقازاده چیست که تیغ سانسور حتی به این سریال نیز رحم نکرده است. هنوز مشخص نیست که به چه علت این اتفاق افتاده است.
حامد عنقا، تهیهکننده سریال آقازاده در باره سانسور این سریال در مصاحبهای گفت:
"تردید نکنید هر اتفاقی بیفتد مثل ماجرای قسمت 6 رسانهای خواهد شد، چون ما داریم درباره فساد ستیزی صحبت میکنیم و خودمان را مقید کردهایم هر چیزی در بطن سریال اتفاق میافتد با مردم به اشتراک بگذاریم و شفاف باشیم."
مرزبندیهای رنگی
بیشترین انتقادی که به سریال آقازاده وارد شده است، اغراق آمیز بودن تفاوت زندگی دو آقازاده، یعنی "نیما "و "حامد" است. انتقادی که فریدون جیرانی "منتقد سینما" از آن به عنوان "مرزبندی سیاه و سفید" یاد میکند به طوری که حتی ریش آقازاده خوب خیلی ساده و بی آرایش و ریش آقازاده بد به سبک روشنفکران است. آیا خوب و بد در جامعه امروزی ما به این شکل سیاه و سفید و ملموس است؟
این تفاوت تا آنجا است که حامد تهرانی به عنوان پسر یکی از صاحب منصبان کشوری زندگی سادهتری از اقشار متوسط جامعه دارد و در قسمت اول این سریال میبینیم که ماشین مورد استفاده او یک پراید معمولی است ، سریال آقازاده نقد بسیاری را با نمایش این تفاوت فاحش متوجه خود کرد. این امر برای اکثر مخاطبان مسئله قابل درکی نبوده و بسیاری از آنان نسبت به این موضوع انتقاد کردهاند.
حامد عنقا در مصاحبه خود پاسخ این دست از این انتقادات را این گونه داد:
"من 20 نفر را به شما نشان میدهم که در این کارند و سوار پراید میشوند. ضمن اینکه بچههای ما سه روز با تیبا فیلمبرداری را انجام دادند ولی من مخصوصا گفتم تیبا را برداریم و از پراید استفاده کنیم. آقای توفیقی مخالف بود، خود سینا هم همینطور. ولی من گفتم از آنجایی که مردم عادت ندارند در سریالهای شبکه نمایش خانگی زیر پورشه و بیامو ماشینی ببینند و همه چیز باید لاکچری باشد، باور کنید که این پراید بیشتر از ماشین فراری در ذهن آدمها میماند. نتیجهاش همین سوالی است که شما میپرسید. پراید حامد را دیدهای اما آلفا رومئوی نیما را ندیدهای" حامد عنقا همچنین در جواب فریدونی جیرانی در خصوص ملموس بودن نقش های سیاه وسفید در فیلم ، پاسخ داد: "عدم درگیری مخاطب در تشخیص اینگونه مسائل سبب افزایش توانایی تحلیل دراتفاقات می شود."
ماجرای آش نذری و شکلات
از جمله مهم ترین و آخرین موضوعاتی که خیلی بحث برانگیز شد و حواشی زیادی را به وجود آورد صیغه ی بین" حامد "و "راضیه" بود، آقازاده "حامد" یکی از شخصیتهای اصلی داستان که خاطرخواه "راضیه" است با یک کاسه آش نذری که مادرش پخته به در خانه راضیه میرود آنجا راضیه از حامد دعوت میکند که به خانهاش برود. در ادامه راضیه از او میخواهد ساعتی با هم حرف بزنند و برای حل مشکلات شرعی آن نیز شکلاتی به حامد میدهد و میگوید پس از پایان حرف هایشان شکلات را به او برگرداند. راضیه سپس خود صیغه عقد موقت را میخواند. این سکانس نشان میدهد که به راحتی میتوان مسئله شرعی ارتباط دختران و پسران را حل کرد. سکانس جنجالی سریال آقازاده درباره ازدواج موقت از هر دو طرف "طیف مذهبی "و "کمترمذهبی" جامعه بازخوردهایی منفی دریافت کرد. یک دسته اساساً حکم ازدواج موقت را برنمیتابند و با تلقی غلط آن را توهین و اجحاف به زن قلمداد میکند و دسته دیگر نیز پرداختی سطحی و بدون عمق اینچنینی را مایه مضحکه و حمله بیشتر به آن میداند.
اما از زاویهای دیگر نیز رواست که به این سکانس پرداخته شود. سکانسی که اگرچه بازتابهای منفی زیادی در فضای مجازی داشت، اما فارغ از جنس پرداخت به یک موضوع ملتهب، این سؤال قابل طرح است که چرا ترسیم یکی از احکام اسلامی در یک اثر نمایشی تا این اندازه با واکنش منفی روبهرو میشود؟
اگر تا به حال سریالهای شبکه نمایش خانگی صرفاً روابط نامشروع و ولنگار میان دختر و پسر را نشان میدادند، سریال آقازاده برای اولین بار رابطهای مشروع را ترسیم کرده است، اما انتقادی که به این رویکرد وارد است، نوع مواجهه گذرا و حاشیهای به آن است.
حامد عنقا در خصوص این سکانس گفته است:
"میدانستیم سکانس واکنشبرانگیزی خواهد شد. قبلاً هم که طرح شده همین شکل را داشته. بگذارید از زاویه دیگری به این برسیم؛ اساساً وقتی شما میخواهید موضوع حساسی را به هر صورتی مطرح کنید، اینگونه نیست که شب به تنهایی در خانه به آن فکر کنید و دربارهاش تصمیم بگیرید بلکه ساعتها حرف و نظر و مشورت دارد!در روند داستان «آقازاده»، ما از دو زاویه به این سکانس میرسیم. یک طرف یکی پسر مؤمن، متدین و معتقد است که در عین تجربه عشق، همچنان تقیدات مذهبی خودش را هم دارد. از نگاه "حامد"، به موقعیتی رسیدهایم که میخواهد با دختری برای یک ساعت زیر یک سقف بنشیند و همکلام شود. اینکه حالا در فضای مجازی چه تعابیر و توصیفاتی برای این دیدار شد را کاری ندارم، چه اینکه حضور صاحبخانه دختر که در یک نمای همین سکانس او را میبینیم، معلوم است که فضای این سکانس قرار نبوده فضایی اروتیک باشد. حامد اینجا برای حفظ تقیدات دینی و اینکه به حرام نیفتد، یک راهکار مشخص دارد و راضیه یا مانلی این را بخوبی آموخته، که ما سعی کردیم با جزییات شرعی هم آن را تصویر کنیم که تردیدی در آن قابل طرح نباشد. از زاویه دیگر "راضیه"در این سکانس دختری است که اساساً در داستان برای یک پسر مذهبی دام پهن کرده است."
راز موفقیت
اما مطمئنا چنین سریالی منتقد های زیادی از جای های مختلف دارد "حامد عنقا" در جواب به این سوال که آیا منتقدین آقازاده صرفا عموم مردم هستند یا از طرف سیستم های مختلف هم تحت فشار قرار میگیرند؟ پاسخ می دهد:
"وقتی میگوییم سیستم منظورمان چیست؟ وزارت ارشاد هیچ مشکلی با این سریال ندارد. نهادهای نظارتی به همین صورت. اصلاً اجازه دهید صریحتر بگویم؛ مهمترین توقع" مقام معظم رهبری" در سه چهار ماه اخیر در ویدئو کنفرانسشان با مسئولان قوه قضاییه این بود که چرا درباره پروندههای فساد فیلم نمیسازید. خلاص. دیگر درباره کدام شاخص در سیستم میخواهیم صحبت کنیم؟ حالا اگر افرادی براساس تحلیل شخصی خود نظر دیگری دارد که نباید برای ما ملاک باشد.
بگذار یک بار این را صریح و راحت بگویم، ما سریال نمیسازیم برای اینکه همه بخواهند تعریف کنند یا قربان صدقهمان بروند یا بگویند چقدر خوب و فلان. این را موفقیت نمیدانم. وقتی کار را موفق میدانم که بتواند در جامعه واکنش ایجاد کند. موافقین و مخالفینی ایجاد کند که در حرفهایشان موضوعاتی که فکر میکنیم دغدغه امروز جامعه است امکان مطرح شدن پیدا کنند. برای من ساخت یک سریال به معنای صرفاً سرگرمی شاید هدف اولیه نباشد. وقتی سریالی بسازم و واکنشی نگیرم از مخاطب، چه منتقد و چه همراه، چه مخاطبی که دغدغهاش را در کار ببیند چه مخاطبی که نسبت به دغدغه مطرح شده در کار زاویه داشته باشد، آن وقت است که معتقدم ناموفق بودهام."
حضور اوج در نمایش خانگی
اما یکی از موضوعاتی که خیلی حائز اهمیت است، حضور رسانه هنری اوج در این سبک از فیلم سازی است. بسیاری از منتقدین حضور این سازمان که وابسته به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است را سبب باز گذاشتن دست فیلم سازان در پرداختن به موضوعات حساس در جامعه میدانند ولی عده ای در مقابل این موضوع را سبب عدم پرداخت جدی به یکسری از موضوعات ریشه ای وعمیق تلقی میکنند.
اما نکته ای که در واقع باید مورد توجه قرار بگیرد علت وچرایی این موضوع است. در این چند ساله سینمای خانگی طرفداران زیادی پیدا کرده و با توجه به فضایی که دارد توانایی ودسترسی فیلم سازان را برای پرداختن به موضوعات این چنینی بالاتر می برد.
باید ببینیم که آیا هدف رسانه اوج از ورود به این نوع فیلم سازی تاثیر گذاری بیشتر و ایجاد تغییراتی در این نوع نمایش فیلم سازی است؟ و یا اینکه افزایش میزان مخاطب و تاثیر گذاری بالا در بین اقشارجامعه را ملاک خود قرار داده است؟
*گزارش از محمد رمضانی