تاریخ انتشار: سه شنبه 1399/08/13 - 23:15
کد خبر: 375020

بررسی مواضع کشورهای عربی خاورمیانه در قبال رژیم صهیونیستی از ۱۹۴۸ تا ۲۰۲۰؛

پشت پرده دومینوی عادی‌سازی روابط با اسرائیل

پشت پرده دومینوی عادی‌سازی روابط با اسرائیل

شیخ نشین‌های عرب که وجود حکومت دموکراتیک در خاورمیانه را به ضرر خود می‌دانستند، سعی کردند با نزدیک شدن به غرب، توازن قدرت را در مقابل ایران حفظ کنند؛ دولت‌های عربی خاورمیانه برای این که بتوانند اتحاد خود با واشنگتن را استحکام ببخشند باید از موضع گیری علیه رژیم صهیونیستی پرهیز و به مرور خود را به رژیم صهیونیستی نزدیک میکردند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سرانجام پس از ۲۶ سال، امارات متحده عربی در ۱۳ اگوست ۲۰۲۰ به عنوان اولین کشور عربی حاشیه خلیج فارس و سومین کشور عربی - پس از مصر (۱۹۷۸) و اردن (۱۹۹۴) - روابط پنهان خود را با رژیم صهیونیستی علنی ساخت. یک ماه پس از ابوظبی، منامه نیز توافق عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را امضا نمود و روابط دیرینه خود را با تل آویو آشکار کرد. با این حال به نظر میرسد این دومینو عادی سازی، کشور‌های عمان، سودان و دیگر دولت‌های عربی را دربرگیرد و به گفته توماس فریدمن، ستون نویس نیویورک تایمز، یک زلزله ژئوپلیتیکی، خاورمیانه را به لرزه درآورد و منطقه را بیش از پیش در دریایی از آنارشی غرق سازد.

در این نوشته بر آنیم که روابط عربی -صهیونیستی را در طول نزدیک به هفت دهه مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و با دیدی تحلیلی دلایل تغییر مواضع کشور‌های عربی را بیان کنیم از مناقشه اعراب و اسرائیل میتوان به عنوان ریشه دارترین و پیچیده‌ترین مناقشه بین المللی یاد کرد. مناقشه‌ای که از زمان مهاجرت گسترده یهودیان در ۱۹۸۲ میلادی به بیت المقدس آغاز شد و بعد از گذشت بیش از یک قرن نیز ادامه یافته است.

با فروپاشی عثمانی و به دنبال آن تاسیس رژیم صهیونیستی بحران منطقه‌ای خاورمیانه به اوج خود رسید و مناقشه عربی - اسرائیلی به قلب مناقشات خاورمیانه تبدیل شد. با این وجود کشور‌های عربی خاورمیانه در طول چندین دهه مناقشه فلسطینی اسرائیلی، موضع یکسانی در قبال مسئله فلسطین نداشته اند. آن‌ها در واکنش به رخداد‌های منطقه‌ای و فرامنطقه ای، راهبرد‌های گوناگونی اتخاذ کردند؛ در بعد بین المللی تحولاتی همچون شکل گیری جنگ سرد بین شوروی و ایالات متحده و افول شوروی و فروپاشی آن و در بعد منطقه‌ای نیز تحولاتی همچون شکل گیری ناسیونالیسم عربی، وقوع انقلاب اسلامی ایران، شکل گیری بیداری اسلامی در ۲۰۱۱ و در نهایت توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام، باعث شده که دولت‌های عربی راهبرد‌های گوناگونی از خود نشان دهند.

پشت پرده دومینوی عادی‌سازی روابط با اسرائیل

به طور کلی مواضع کشور‌های عربی در قبال مناقشه فلسطین و اسرائیل را میتوان از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی، به چهار دوره زمانی تقسیم نمود:

١- مقابله نظامی با رژیم صهیونیستی و حمایت کامل از آرمان فلسطین و آزادسازی آن (از ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۸)
٢- پذیرش رژیم صهیونیستی به عنوان واقعیتی در منطقه و آغاز ارتباط اعراب با اسرائیل، در کنار حمایت از تشکیل کشور کوچک فلسطینی (از ۱۹۷۸ تا ۲۰۱۱)
٣- همگرایی بیش از پیش اعراب و رژیم صهیونیستی و ایجاد روابط غیررسمی (دفاکتو) با تل آویو (از ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰)
۴- شکل گیری دومینویی از علنی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی و شناسایی اسراییل به صورت رسمی (دوژور) (از ۲۰۲۰ به این سو)

دوره نخست: اولین دوره زمانی تنش عربی- اسرائیلی، یک روز بعد از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی در ۱۴ می ۱۹۴۸ آغاز شد. اعراب که در آن دوره تحت ایدئولوژی ناسیونالیسم عربی جمال عبدالناصر (رئیس جمهور مصر) قرار داشتند، خواهان آزاد سازی کامل فلسطین بودند؛ به گونه‌ای که اعراب نه تنها به ۴۲ درصد زمینی که سازمان ملل متحد برای فلسطین معین کرده بود، قانع نبودند بلکه درصدد بودند که تمامی سرزمین‌های اشغالی را در اختیار فلسطینیان بومی که در آن زمان ۷۵ درصد جمعیت فلسطین را تشکیل میدادندا قرار دهند.

در طول این سه دهه، کشور‌های عربی خاورمیانه سه اقدام کلی در جهت مقابله با رژیم صهیونیستی انجام دادند:

۱- رویارویی نظامی با رژیم صهیونیستی در این دوره اعراب و اسرائیل در جنگ‌های متعددی رودرروی یکدیگر قرار گرفتند. جنگ ۱۹۴۸ که بعد از اعلام تاسیس رژیم صهیونیستی، بین اعراب و اسرائیل به وقوع پیوست، با شکست ارتش عربی به پایان رسید. جنگ ۱۹۴۸ عدم یکپارچگی اعراب و وجود تعارض منافع بین کشور‌های عربی را بیش از پیش نمایان کرد. در سال ۱۹۶۷ (جنگ شش روزه) و ۱۹۷۳ (جنگ رمضان یایوم کیپور) جنگ‌های دیگری بین اعراب و رژیم صهیونیستی به وقوع پیوست. در این بین مصر در سال ۱۹۵۶ برسر موضوع کانال سوئز وارد جنگ با کشور‌های اسرائیل، انگلیس و فرانسه شد و توانست با وجود خسارت‌های فراوان، منافع مصر را تامین سازد و رویکرد پان عربیسم را قوت بخشد. با این وجود، به طور کلی جنگ‌های عربی-صهیونیستی که با هدف آزادسازی فلسطین از چنگال صهیونیست‌ها طرح ریزی شده بود، با شکست اعراب و افزایش قدرت رژیم صهیونیستی خاتمه یافت.

۲- تحریم نفتی با شروع جنگ یوم کیپور و حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی، کشور‌های عربی خاورمیانه، صادرات نفت خود را به کشور‌های حامی اسراییل متوقف کردند. متعاقب این تصمیم، قیمت هر بشکه نفت از ۳ دلار به ۱۲ دلار رسید ۲، این اقدام اعراب که به شوک نفتی اول معروف شد، تاثیرات بسیاری بر سیاست بین الملل و اقتصاد جهانی گذاشت که در نهایت به نفع اعراب تمام شد و رژیم صهیونیستی را مجاب کرد که از صحرای سینا عقب نشینی کند.

۳- تاسیس سازمان کنفرانس اسلامی و تلاش‌های دیپلماتیک؛ علاوه بر رویارویی نظامی اعراب با رژیم صهیونیستی، کشور‌های عربی- اسلامی در سال ۱۹۶۹، بعد از آتش زدن مسجد القصی که توسط یک یهودی تندور انجام گرفت، سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) را پایه گذاری کردند. این سازمان که به ابتکار عربستان سعودی پایه گذاری شد، هفت هدف ویژه داشت که یکی از آن‌ها پشتیبانی از مبارزه ملت فلسطین و کمک به این ملت در جهت بازپس گرفتن حقوق خود و آزاد نمودن سرزمین فلسطین بود. از سوی دیگر کشور‌های عربی در قبال طرح‌های صلح خاورمیانه همچون طرح راجرز (۱۹۶۹) و کنفرانس بین المللی ژنو (۱۹۷۳) مواضعی در حمایت از آرمان فلسطین و تاکید برخواسته‌های مردم فلسطین گرفتند.

پشت پرده دومینوی عادی‌سازی روابط با اسرائیل

با این حال در طول این سه دهه، میزان و شدت حمایت کشور‌های عربی از آرمان فلسطین، متفاوت بود؛ کشور‌های مصر، سوریه و عراق در حلقه اول حمایت از آرمان فلسطین قرار داشتند و حمایت‌های همه جانبه‌ای از فلسطینی‌ها به عمل می‌آوردند و در حلقه دوم کشور‌هایی همچون عربستان سعودی قرار داشتند که حمایت‌های خود را به مساعدت‌های مالی و دیپلماتیک محدود می‌ساختند. علاوه بر این کشور‌های تازه تاسیسی همچون بحرین (۱۹۷۱) و امارات (۱۹۷۱) نیز به دور از این مناقشات، سعی در حفظ بنیان‌های پادشاهی خود بودند.

دوره دوم: شکست پیاپی اعراب از رژیم صهیونیستی و مرگ جمال عبدالناصر به عنوان نماد مبارزه با رژیم صهیونیستی، اعراب را به سمت به رسمیت شناختن وضع موجود در فلسطین اشغالی سوق داد. امضای قرارداد کمپ دیوید که در سال ۱۹۷۸ بین (انور سادات رئیس جمهور مصر) و مناخیم بگین (نخست وزیر اسرائیل) صورت گرفت، آغازی بر پایان دشمنی اعراب با رژیم صهیونیستی بود. این سخن هنری کسینجر که "اعراب نمیتوانند بدون مصر بجنگند۴" نشان از نقش مهم مصر در مناقشه عربی۔ صهیونیستی بود که با توافق کمپ دیوید خنثی شد.

با این توافق، مصرکه بزرگترین همسایه اسرائیل محسوب می‌شد، از لیست دشمنان بالقوه رژیم صهیونیستی خارج و تابوی مصالحه با رژیم صهیونیستی در بین اعراب شکسته شد. افزون بر پیمان مصر با اسرائیل، توافق اسلو (۱۹۹۳) بین سازمان آزادی بخش فلسطین و رژیم صهیونیستی و توافق وادی عربه (۱۹۹۴) بین اسراییل و اردن، دروازه‌های عادی سازی را بیش از گذشته بر روی کشور‌های عربی باز کرد و زمینه‌های شکل گیری رابطه غیررسمی اعراب با اسراییل را فراهم نمود. این در حالی است که اسرائیل به دلیل بافت مصنوعی و تحمیلی خود همواره با معضلات و تنگنا‌های امنیتی بسیاری مواجهه بوده و همواره دنبال کسب مشروعیت در خاورمیانه عربی-اسلامی است که با توافقات صورت گرفته تا حدودی توانست به این هدف خود نائل آید و خیالش از مرز‌های جنوبی و شرقی آسوده باشد در این دوره، رخداد‌های گوناگون منطقه‌ای همچون پیروزی انقلاب اسلامی در سال (۱۹۷۹) و فرامنطقه‌ای همچون فروپاشی شوروی و شکل گیری نظام هژمونیک آمریکایی در سال (۱۹۹۱) دست به دست هم دادند تا کشور‌های عربی خاورمیانه با سرعت بیشتری به سمت غرب حرکت کنند. انقلاب اسلامی ایران که میشل فوکو آن را اولین انقلاب پست مدرن جهان نامید، برآمده از آرای مردمی بود و موجب تشکیل نظام سیاسی متفاوت با نظام پادشاهی- قبیله‌ای اعراب شد. انقلاب ۱۹۷۹ ایران که در دل خود مفاهیم مقاومت، استکبارستیزی و مردم سالاری دینی را به همراه داشت، گفتمان جدیدی را تحت عنوان مقاومت ایجاد نمود که در تقابل با گفتمان‌های دیکتاتوری و پادشاهی عربی بود.

شیخ نشین‌های عرب که وجود حکومت دموکراتیک در خاورمیانه را به ضرر خود می‌دانستند، سعی کردند با نزدیک شدن به غرب، توازن قدرت را در مقابل ایران حفظ کنند؛ دولت‌های عربی خاورمیانه برای این که بتوانند اتحاد خود با واشنگتن را استحکام ببخشند باید از موضع گیری علیه رژیم صهیونیستی پرهیز و به مرور خود را به رژیم صهیونیستی نزدیک میکردند. علاوه بر انقلاب اسلامی ایران، فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، عامل بسیار مهم دیگری بود که اعراب را به سمت پذیرفتن رژیم صهیونیستی به عنوان واقعیتی در منطقه هدایت کرد. با فروپاشی شوروی، بعضی از کشور‌های عربی خاورمیانه، حامی سیاسی و تسلیحاتی خود را در مقابل غرب از دست دادند؛ به گونه‌ای که رابرت ایندیک، سفیر آمریکا در رژیم صهیونیستی، فروپاشی شوروی را برداشته شدن مهمترین و عمده‌ترین مانع در برقراری رابطه بین اعراب و اسرائیل تلقی نمود.

اعراب نه تنها در بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۲۰۱۱ شروع به مذاکرات رودررو با طرف صهیونیستی گرفتند، بلکه طرح‌های صلحی نظیر طرح صلح فهد در ۱۹۸۰ و طرح اتحادیه عرب در ۲۰۰۲ و ۲۰۰۷ را ارائه دادند. کشور‌های عربی طبق این طرح ها، رژیم صهیونیستی را به رسمیت می‌شناختند و به حداقل حقوق فلسطینی‌ها رضایت می‌دادند؛ على رغم کوتاه آمدن اعراب از مواضع اصلی خود، رژیم صهیونیستی هیچ زمانی این طرح‌ها را مورد پذیرش قرار نداد و خواهان امتیازات دیگری از جانب اعراب شد؛ بنابراین با انعقاد پیمان‌های کمپ دیوید، اسلوو وادی عربه، نه تنها قبح مذاکره با دشمن صهیونیستی در بین اعراب ریخته شد، بلکه کشور‌هایی عربی همچون بحرین و امارات وارد مبادلات بازرگانی، فرهنگی و امنیتی با یکدیگر شدند؛ به طور مثال بعد از قرار داد اسلو، وزیر محیط زیست اسرائیل به بحرین سفر کرد و علاوه بر سلمان بن حمد آل خلیفه، ولیعهد بحرین باشیمون پرز، رئیس جمهور سابق اسرائیل در سال ۲۰۰۰ دیدار کرد و در سال ۲۰۰۹ نیز شیمون پرزو تسیپی لیونی، وزیر امور خارجه سابق اسرائیل با پادشاه بحرین در نیویورک بایکدیگر ملاقات کردند.

پشت پرده دومینوی عادی‌سازی روابط با اسرائیل

روابط طرفین تنها به روابط سیاسی منحصر نشد و بحرین در سال ۲۰۰۵ ممنوعیت واردات کالا‌های اسرائیلی را لغو کرد و امتیاز بزرگی به اسراییل مبذول نمود. امارات نیز همچون بحرین رابطه پنهانی خود را با رژیم صهیونیستی پس از اسلو پیگیری نمود و در سال ۲۰۰۸، ابوظبی قراردادی با یک شرکت سوئیسی متعلق به ماتی کوچاوی، تاجر اسرائیلی، برای خرید تجهیزات نظارت برای دارایی‌های مهم امارات مانند میادین نفتی و سایر سایت‌های استراتژیک امضا نمود.

از سوی دیگر کشور‌های عربی خاورمیانه در طول این دوره، از گروه‌های سازشگر فلسطینی همچون سازمان آزادی بخش فلسطین و سازمان فتح حمایت به عمل می‌آوردند و آن‌ها را برای رسیدن به توافقی جامع با رژیم صهیونیستی تحت فشار قرار میدادند تا از این طریق بتوانند مشروعیت لازم را برای ایجاد ارتباط با تل آویو فراهم سازند. از طرف دیگر اعراب نه تنها از گروه‌هایی که راهبرد مقاومت در مقابل اسرائیل را در پیش گرفته بودند، انتقاد میکردند، بلکه در جهت ناکامی آن ها، با رژیم صهیونیستی همکاری به عمل می‌آوردند. به طوری که کشور‌های عربی در پی حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان در سال ۲۰۰۶ میلادی که به جنگ ۳۳ روزه معروف شد، در اقدامی نادر، حزب الله لبنان را مورد انتقاد قرار دادند؛ در این خصوص عربستان سعودی با حمایت اردن، مصر، تشکیلات خودگردان فلسطین و چندین کشور حاشیه خلیج فارس، نه تنها حزب الله را به دلیل اقدامات غیرمنتظره، نامناسب و غیرمسئولانه" محکوم کرد بلکه به گفت «عاموس پادلین»، رئیس اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹، عربستان در طول جنگ ۳۳ روزه از رژیم صهیونیستی حمایت اطلاعاتی به عمل می‌آورد. وزیر امور خارجه وقت عربستان، شاهزاده سعود الفیصل، در این باره گفت: "این اقدامات [مقاومت حزب الله] کل منطقه را به سال‌ها قبل باز می‌گرداند، و ما نمی‌توانیم آن‌ها را به سادگی قبول کنیم".

از سوی دیگر کشورهای عربی خاورمیانه در طول جنگ ۲۲ روزه که در دسامبر ۲۰۰۸ بین رژیم صهیونیستی و گروه های مقاومت فلسطینی در نوار غزه رخ داد و موجب شهادت بیش از هزار و چهارصد نفرشد، نه تنها از گروه های فلسطینی، حمایت نظامی یا اقتصادی به عمل نیاوردند، بلکه مصر، عربستان سعودی، تونس و نیمی از کشورهای عربی دیگر، به بهانه جلوگیری از تنش بین دولت های عربی، از برگزاری نشست فوق العاده اتحادیه عرب در دوحه سرباز زدند. از سوی دیگر کشور مصر در یک اقدام بی سابقه شروع به همدردی با رژیم صهیونیستی نمود و مرزهای خود را بر روی مردم نوار غزه بست و نوار غزه را تحریم نمود. به طوری که این اقدام قاهره اعتراضات بی سابقه ای را علیه مصر ایجاد کرد.

دوره سوم: با شروع سال ۲۰۱۱ میلادی، ارتباط بین اعراب و اسرائیل شکل دیگری به خود گرفت؛ وقوع بیداری اسلامی اشتراک منافعی بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی ایجاد کرد که موجب نزدیکی بیش از پیش طرفین شد. در اواخر سال ۲۰۱۰ میلادی، خود سوزی محمد بوعزیزی دومینویی از انقلاب های عربی را آغاز نمود که به بیداری سوم عربی شهرت یافت؛ دومینویی که با سقوط زین العابدین بن على، دیکتاتور تونس، شروع شد و در ژانویه ۲۰۱۱ به میدان التحریر قاهره رسید و مبارک را از اریکه قدرت به زیر کشاند. بیداری سوم عربی صرفا به کشورهای شمال آفریقا محدود نشد، بلکه اعتراضاتی را در کشورهای غرب آسیا همچون عربستان سعودی، بحرین، سوریه و دیگر کشورهای عربی بوجود آورد. سقوط بن على، مبارک و على عبدالله صالح، زنگ هشدار را در دیگر کشورهای عربی خاورمیانه به صدا در آورد.

این کشورها که روند دموکراتیزه شدن را به ضررحکومت های پادشاهی و دیکتاتوری خود میدانستند، در تلاش بودند با کمک قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای بر مشکلاتشان فائق آیند. علاوه بر دولت های عربی، رژیم صهیونیستی نیز انقلاب های سال ۲۰۱۱ را تهدیدی علیه امنیت ملی خود قلمداد می کرد. به طوری که لیبرمن وزیر امور خارجه وقت رژیم صهیونیستی، بزرگ ترین تهدید اسرائیل را موفقیت انقلاب مصرو دموکراسی در آن کشور می دانست. بنابراین تحولات سال ۲۰۱۱، کشورهای عربی خاورمیانه و رژیم صهیونیستی را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک ساخت.

تل آویو که حیات دولت های عربی محافظه کار را به نفع خود میدانست، از سقوط متحدین خود هراسان بود و از سوی دیگر نیز کشورهای عربی خاورمیانه، ترس از نفوذ فزاینده ایران و محور مقاومت را بهانه ای قرار داده بودند که به آمریکا و رژیم صهیونیستی نزدیک تر شوند و به یک همگرایی نسبی برسند؛ این همگرایی عربی-صهیونیستی را میتوان در بحران سوریه و اذعان برساقط کردن بشاراسد مشاهده کرد. عامل دیگر افزایش روابط بین رژیم صهیونیستی و دولت های عربی خاورمیانه، نارضایتی دوجانبه اسرائیل و اعراب از سیاستهای اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در خصوص ایران و منطقه خاورمیانه بود. آمریکا که از وقوع انقلاب های عربی در مصر وتونس حمایت به عمل آورد، خشم اعراب و اسرائیل را برانگیخت.

پشت پرده دومینوی عادی‌سازی روابط با اسرائیل

افزون بر این، با امضای توافق هسته ای ایران و کشورهای این خشم دوجانبه ابعاد بیشتری به خود گرفت؛ به طوری که به اعتقاد بعضی کارشناسان توافق هسته ای سال ۲۰۱۵ میلادی، به تشکیل ائتلاف غیررسمی اسرائیل و کشورهای محافظه کار عربی منجر شد و در نتیجه دولت های محافظه کار عربی برای جلوگیری از به قدرت رسیدن اخوان المسلیمن با احزاب سیاسی متمایل به ایران درصدد جلب نظرغرب و عادی سازی روابط با اسرائیل حرکت کردند. با این حال، میتواند ادعا کرد که پیروزی دونالد ترامپ، نقطه عطفی در جریان عادی سازی عربی - صهیونیستی بود. با پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ میلادی روند عادی سازی اعراب و اسرائیل سرعت بیشتری به خود گرفت. از این زمان به بعد تمایل رهبران کشورهای عربی برای عادی سازی روابطشان با تل آویو عیان و با استقبال نتانیاهو، این اشتیاق دوسویه شد.

سفر نتانیاهو به عمان در سال ۲۰۱۸ را میتوان گامی مهم برای آشکار شدن روابط رژیم صهیونیستی و اعراب دانست. از سوی دیگر با روی کار آمدن ولیعهد جوان عربستان، محمد بن سلمان، در ۲۰۱۷ میلادی، روابط اعراب و اسرائیل رشد بیشتری به خود گرفت. علاوه بر این با کودتای ۲۰۱۳ مصروروی کارامدن الفتاح السیسی، قاهره همچون گذشته در کنار رژیم صهیونیستی قرار گرفت و وفاداری خود را همچون گذشته به اسراییل ثابت کرد.

۱+۵ در این دوره امارات متحده عربی نیز روابط خود با اسراییل را گسترش داد؛ به طوری که توانست از بعد امنیتی، فناوری پیشرفته هک تلفن های همراه را در آگوست ۲۰۱۸ از گروه NSOرژیم صهیونیستی خریداری کند و از نظر نظامی نیز، امارات متحده عربی و عربستان سعودی بسیاری از تمرینات مشترک نظامی را در کنار اسرائیل برگزار می کردند؛ از جمله تمرینات "پرچم سرخ" ، که یک تمرین هوایی پیشرفته تحت نظارت نیروی هوایی ایالات متحده است. علاوه بر این در مارس ۲۰۱۷ و آوریل ۲۰۱۹، نیروی هوایی امارات در تمرینات نظامی موسوم به Iniohos در یونان، جایی که اسرائیل نیز در آنجا حضور داشت، شرکت کرد.

علاوه بر سطح نظامی و امنیتی، در سطح دیپلماسی ، فرهنگی و ورزشی نیز، روابط بین اسراییل و امارات برقرار بوده است؛ در اکتبر ۲۰۱۸ ، وزیر فرهنگ و ورزش اسرائیل ، میری ریگن برای بازدید عمومی از ابوظبی دیدار کرد و در همان زمان ، ایوب کارا ، وزیر ارتباطات، در کنفرانس حقوقی اتحادیه بین المللی مخابرات (ITU) که در دبی برگزار شد، به امارات سفر کرد. افزون بر این وزیر اطلاعات و امور خارجه اسرائیل ، اسرائیل کاتز ، در ژوئیه ۲۰۱۹ برای شرکت در یک کنفرانس زیست محیطی که توسط سازمان ملل متحد برگزار شد، به ابوظبی رفت و هیئتی از وزارت دادگستری اسرائیل ، به سرپرستی معاون دادستان کل دینا زیلبر، همچنین برای شرکت در یک کنفرانس بین المللی ضد فساد در دسامبر ۲۰۱۹ از ابوظبی بازدید کرد.

بحرین نیز همچون امارات در این دوره زمانی روابط خود را با رژیم صهیونیستی گسترده تر کرد؛ به طوری که با رونق یافتن تجارت الماس اسرائیلی، تجار یهودی در سال ۲۰۱۳ از سوی دولت بحرین دعوتنامه ای برای دیدار از بحرین دریافت کردند. و در بعد نظامی امنیتی نیزکانال اسکای نیوز آمریکا در سال ۲۰۱۵ از مذاکرات بحرین برای خرید سامانه "گنبد آهنین" اسرائیل خبر داد. علاوه بر این بحرین در سال ۲۰۱۷ و همزمان با اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل از سوی ترامپ، میزبان نشست موسوم به "صلح برای رفاه" ژوئن ۲۰۱۹ (به منظور جذب سرمایه گذاری در مناطق فلسطینی براساس طرح معامله قرن"دونالدترامپ) بود و دیدار علنی وزیرخارجه بحرین با همتای اسرائیلی خود در حاشیه کنفرانس ادیان در واشنگتن در سال ۲۰۱۹ را نیز نمونه دیگری برای رابطه عملی بین دو بحرین و اسراییل دانست.

این روابط نزدیک بحرین با اسراییل در حالی است که منامه تحت تاثیر سیاست‌های عربستان سعودی است و عمدتا اقداماتش را با هدایت ریاض صورت میدهد. از این رو میتوان نتیجه گرفت که عربستان سعودی بنا به شرایط داخلی و ادعای رهبری جهان اسلام نمیتواند به طور علنی وارد رابطه با اسراییل شود، اما کشور‌های تابع خود را به این سمت میکشاند تا عادی سازی عربی-صهیونیستی را به پیش ببرد. البته عربستان تحت ولیعهدی بن سلمان مقداری صریح‌تر شده است؛ به گونه‌ای که محمد بن سلمان در گفتگو با مجله تایم گفته بود: "اسراییل و عربستان یک دشمن مشترک داریم و به نظر می‌رسد که زمینه‌های بالقوه زیادی برای همکاری اقتصادی داریم. " بنابراین کشور‌های عربی در طول این دوره سعی کردند در عمل با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کند و همکاری‌های همه جانبه‌ای با تل آویو داشته باشند و مقدمات پیمان رسمی و علنی را فراهم سازند.

دوره چهارم: این دوره را باید در ادامه دوره سوم در نظر گرفت. کشور‌های عربی در دوره پیشین با فراهم کردن زمینه‌های عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی سعی کردند گام نهایی را در علنی سازی روابط با تل آویو بردارند و با قربانی کردن فلسطین، منافع ملی خود را تامین نمایند. در این میان امارات از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود و از این رو توانست بعد ۲۶ سال سومین چراغ عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل را روشن سازد و به نوعی اولین دومینو عادی سازی را به حرکت در آورد. امارات بنا به ویژگی جمعیتی و اقتصادی خود در بین کشور‌های حاشیه خلیج فارس شرایط مساعدتری را برای برقرار روابط با رژیم صهیونیستی داشت؛ امارات در سال ۲۰۱۸ پذیرای نزدیک به ده میلیون جمعیت بوده که فقط بیست درصد آن مردم بومی امارات بودند.

به سخن دیگر امارات برخلاف دیگر کشور‌های منطقه از جمعیت قابل ملاحظه عربی و مسلمان برخوردار نیست که دغدغه اسلام و ناسیونالیسم عربی را داشته باشد و حکومت بن زاید را با مشکلات مشروعیتی مواجهه سازد. از سوی دیگر برخلاف تقریبا همه کشور‌های خاورمیانه، حاکمان امارات نسبت به خود و آینده خود اجماع تئوریک دارند؛ چرا که امارات کشوری است که پایه حکمرانی را تولید ثروت می‌داند و مسائل ایدئولوژیکی بسیار کمرنگ است. از این رو امارات نسبت به دیگر کشور‌ها با خیال راحتری به سراغ عادی سازی روابط خود با اسراییل رفت و رابطه چندین دهه خود را با تل آویو علنی ساخت.

در همین خصوص بواز بیسموت، سردبیر روزنامه اسرائیل امروز و معتمد نتانیاهو، در خصوص توافق نامه امارات با اسراییل (توافقنامه آبراهام) گفت: "امارات متحده عربی، که قبلا دو دهه معشوقه اسرائیل بود، اکنون در ملا عام به همسر قانونی تل آویو تبدیل شده است. یک ماه پس از توافق آبراهام، بحرین نیز به جرگه کشور‌هایی پیوست که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختند و روابط پنهان بیست ساله خود با اسراییل را علنی ساخت. به نظر میرسد همان گونه که شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی، گزارش داده، لیست طولانی از کشور‌های عربی در حال صف کشیدن برای عادی سازی روابط خود با اسرائیل هستند و باید منتظر ماند و دید که کدام یک از کشور‌های عربی با ذبح آرمان فلسطین، رژیم صهیونیستی را به رسمیت خواهند شناخت.

گزارش از امیررضا مقومی-دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات خاورمیانه دانشگاه تهران

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
تیک تاک کسب و کارش را در آمریکا تعطیل می‌کند
عضو کارگزاران: ثابت شد اسرائیل پوشالی‌ترین رژیم منطقه است
نگاهی به طرح کنترل اجاره بهای املاک مسکونی
سرکوب اعتراضات در حمایت از فلسطین در آمریکا
تپانچه بادی ایران نایب قهرمان شد
نگارش پایان نامه: راهنمای گام به گام
با این پنج نکته، بهترین غرفه نمایشگاه امسال مال شماست
انواع موتور گیرلس
افزایش تعداد داوطلبان پنجاه و یکمین دوره آزمون دستیاری پزشکی
تمرین پدر و دختری دروازه بان استقلال +عکس
کارگری که در روز کارگر به آرزویش رسید +فیلم
اعتراض دانشجویان آمریکایی به جنایات در غزه +عکس
چرا دندانپزشکی در بارداری خطرناک است؟
تحصن در ۴۰ دانشگاه آمریکا و کانادا برای غزه
مصدومیت شدید سعید آقاخانی در نون خ ۵ +عکس
افتتاح یک بزرگراه جدید در تهران تا پایان امسال
معلم فداکاری که کلاس درس را به منزل دانش آموز بیمار برد +عکس
لحظه بازداشت خشونت‌آمیز استاد اقتصاد دانشگاه اموری در آمریکا +فیلم
دیپلمات آمریکایی در اعتراض به سیاست بایدن در غزه استعفا کرد
ایران شبکه‌ای باورنکردنی برای دور زدن تحریم‌ها ایجاد کرده است
آخرین وضعیت رفع فیلتر گوگل پلی
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top