تاریخ انتشار: دوشنبه 1400/05/11 - 01:23
کد خبر: 403505

بازخوانی تحلیلی روزنامه‌های سیاسی پس از پایان دولت تدبیر و امید؛

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

یکی از وعده‌های دولت روحانی کاهش پایدار تورم بود. با آنکه دولت تدبیر و امید در دوره اول با بهره‌گیری از ابزارهای مقطعی همچون افزایش نرخ بهره بانکی، موفق شد نرخ تورم را موقتا تک‌رقمی کند اما بی‌توجهی دولت به اصلاح اساسی ساختارهای اقتصاد باعث شد کاهش تصنعی تورم با جرقه بازگشت تحریم‌های آمریکا روندی معکوس در پیش گیرد و دولت روحانی را رکورددار بزرگ‌ترین تورم ۲ دهه اخیر کند به طوری که طبق آمارهای مرکز آمار نرخ تورم سالانه سال ۹۹ به ۴/۳۶ درصد رسید.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ۱۰ مرداد ۱۴۰۰، آخرین روز ریاست جمهوری حسن روحانی بود. شخصی که با کلید آمد تا هم چرخ اقتصاد مردم و هم چرخ سانتریفیوژ را در دوران سکانداری خود در دولت بچرخاند. شخصی که با حمایت هاشمی رفسنجانی توانست به سختی در سال ۹۲ رأی بیاورد و اگر وی نبود حتی ۳ درصد رأی هم نداشت.

دولت ۸ ساله تدبیر و امید ۲ دوره متفاوت از حکمرانی سیاسی او را به ما نشان داد، ۲ روی متفاوت سیاست‌ورزی عجیب. روی اول برجام و تعامل و مذاکره در سال های ۹۲ تا ۹۶ و روی دوم بازگشت به عقب در حالی که مردم به او رأی دادند تا به عقب برنگردیم. روحانی اما تقصیر اصلی را به گردن دولت آمریکا و دونالد ترامپ می‌اندازد و همچنین در چند ماه آخر دولت خود، تقصیر ناکارآمدی دولت متبوعش را به گردن مجلس یازدهم انداخت!

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

با تمام حواشی تلخ و ناگواری که دولت روحانی با سیاست‌ورزی و حکمرانی غلط خود بر کشور و مردم وارد ساخت، عمر دولتش به پایان رسید و با کلیدی که از یکسو معیشت مردم را قفل و از سوی دیگر نتوانست قفل تحریم‌های باز کند، رفت.

برای آن که نگاهی تحلیلی به روند دولت تدبیر و امید بیندازیم، به بازخوانی تحلیلی روزنامه‌های سیاسی پس از اتمام دوران ریاست جمهوری حسن روحانی می‌پردازیم که در ادامه می‌خوانید.

روزنامه جوان در گزارشی با عنوان «روحانی رفت» نوشت:

«هر آمدنی را رفتنی است. اما در هر رفتنی نمی‌توان تا به این اندازه به آمدن «امید» امیدوار بود که با رفتن «دولت تدبیر و امید»!

دولت‌ها را با وعده اصلی و پرچمی که می‌افرازند، می‌شناسند وگرنه توزیع پول نفت بین کارمندان دولت و وارد کردن گندم و افتتاح چند طرح ملی و استانی که دولت نمی‌خواهد. در کشورهای بزرگ یا مدرن دنیا بحث دولت‌ها ضعیف است،، چون همه چیز روی غلتک است و برای هل دادن دستگاه دولت نیروی زیادی لازم نیست، اما در کشورهای در حال توسعه این گونه است که دستگاه دولت را باید ابتدا از جا بلند کرد و روی غلتک انداخت و این نیرو و تدبیر فراوان می‌خواهد. دولت آقای حسن روحانی، یک دوره کامل معرفت‌شناسی حکومت‌ورزی بود. هر چه را انکار کنند، در این عصر ارتباطات صدها سخنرانی خود را که از کدخدا سخن گفتند و کشور را به «تصمیم امریکا برای ایران» گره زدند، نمی‌توانند انکار کنند. دولت یازدهم و دوازدهم را که به حق باید از این پس «دولت عبرت» نامید، باید با همین موضع شناخت و از همین زاویه ویژه نقد و تحلیل کرد. باقی قضایا بحث اضافی و غیر مؤثر است.

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

اگر به آخرین مواجهه وزیر خارجه این دولت با خبرنگاران نگاه کنیم، حرف تازه او این بود که کتابی را از «بدعهدی‌های امریکا» امروز یا فردا روانه بازار نشر می‌کند! درست! این کتاب را هم اگر ضمیمه دولت‌مندی خود نمی‌کردید، چیزی کم نداشتید، زیرا منتقدان دلسوز و بسیاری از مردم که اکنون از پایان این دولت خوشحالند، نیازی به کتاب تازه‌ای برای فهم و پذیرش بدعهدی‌های امریکا نداشتند و آن را از اول می‌دانستند و با گوشت و پوست خود لمس کردند. آن کس که باور نداشت، اما در سال‌های اخیر کراراً و به غلط مدعی می‌شود که از اول به امریکا بی‌اعتماد بودیم، شما کارگزاران دولت آقای روحانی بودید و شخص رئیس‌جمهور بود و کتاب شما مخاطبی اگر داشته باشد و خواننده‌ای اگر از خواندن آن سود ببرد، خود شما هستید و نه مردم و منتقدانی که این کتاب را نانوشته از بر بودند!...»

روزنامه وطن امروز در گزارشی با عنوان «نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنیم» نوشت:

«در ۸ سال گذشته مردم یکی از بی‌‎سابقه‌ترین میزان افزایش قیمت در کالاهای مختلف را تجربه کردند به طوری که به گواه آمار سفره‌های مردم کوچک‌تر شد. بازگشت صف‌ خرید کالاهای اساسی، قرار گرفتن در دوراهی سلامت- معیشت در روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا، مجبور شدن دولت به افزایش قیمت بنزین برای تامین منابع درآمدی و به دنبال آن اعتراضات گسترده مردمی، تباه کردن سرمایه‌های مردم در بورس و... بخشی از فشاری است که مردم در سال‌های گذشته متحمل شدند.  حتی با قبول اینکه حسن روحانی، ریاست‌جمهوری را در شرایط تحریم و نه‌چندان مناسب اقتصادی در اختیار گرفت اما آنچه امروز به هیچ‌ وجه قابل کتمان نیست، این است که شرایط معیشتی و کلان‌تصویر اقتصادی کشور به مراتب از سال ۹۲ بدتر است.

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

تورم داغ دل مردم

یکی از وعده‌های دولت روحانی کاهش پایدار تورم بود. با آنکه دولت تدبیر و امید در دوره اول با بهره‌گیری از ابزارهای مقطعی همچون افزایش نرخ بهره بانکی، موفق شد نرخ تورم را موقتا تک‌رقمی کند اما بی‌توجهی دولت به اصلاح اساسی ساختارهای اقتصاد باعث شد کاهش تصنعی تورم با جرقه بازگشت تحریم‌های آمریکا روندی معکوس در پیش گیرد و دولت روحانی را رکورددار بزرگ‌ترین تورم ۲ دهه اخیر کند به طوری که طبق آمارهای مرکز آمار نرخ تورم سالانه سال ۹۹ به ۴/۳۶ درصد رسید.

تبعیض؛ ظلمی بدتر از گرانی

اگر به شاخص‌های نابرابری نگاهی بیندازیم، ضریب جینی به عنوان یکی از معیارهای سنجش، گواهی بر عملکرد نامطلوب دولت حسن روحانی است. موضوع شکاف طبقاتی در دهه ۹۰ با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها و تبدیل یارانه‌های غیرمستقیم به مستقیم، در کنار اقداماتی مانند مسکن مهر و سهام عدالت تا حدودی بهبود یافت تا جایی که نرخ ضریب جینی تا سال ۹۲ به رقم ۳۶ درصد رسید اما با روی کار آمدن دولت روحانی رقم ضریب جینی با روند فزاینده‌ای هر سال افزایش یافت و رکورد ۴۰ درصد را ثبت کرد. این برای دومین‌بار بود که پس از انقلاب رقم ضریب جینی ۴۰ درصد را رد کرد...»

روزنامه صدای اصلاحات در گزارشی با عنوان «لشکر شکست‌خورده؛ بری دیگه برنگردی!» نوشت:

«شمارش معکوس برای خروج حسن روحانی از کاخ ریاست جمهوری آغاز شده است. او که دو دوره با رای مردم بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زده بود نتوانست مردم را راضی کند و همان ته مانده امید را هم با خود برد! روحانی که تخم مرغ های خود را سبد برجام چیده بود، باور داشت مشکل اصلی ایران انزواست و اگر اقتصاد ایران به جهان مرتبط شود مؤلفه های دیگر در پی خواهند آمد که متاسفانه این طرح شکست خورد. بعضی معتقد بودند که این میدان دیگر عرصۀ حسن روحانی نبود و باید کنار میرفت. اما او که همواره نگاهی هم به آینده داشته کوشید به مثابه قهرمان و فرمانده جنگ اقتصادی وارد شود.

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

قضاوت دوم این که مأموریت مردم به او و تخصص اصلی شیخ دیپلمات، تعامل و مذاکره بود. وقتی داستان عوض شد نباید میماند. قضاوت سوم اما این است که می توانست در مواردی که دشمن خارجی سوء استفاده نکند واکنش نشان دهد اما نداد یا آرمان اصلاح طلبی و تحول را به مدیرانی اداری نسپارد. بوروکرات هایی که بعضا برای دولت بعد جا رزرو می کنند. وزیرانی که آدم های خوبی بودند و هستند اما برای معاونت اداری مناسب ترند تا سیاست گذاری و عملا وزیر کشور معاون اجرایی شورای نگهبان شد و وزیران علوم و آموزش و پرورش مجریان شورای عالی انقلاب فرهنگی و از وزیر ارشاد سخنی نشنیدیم هر چند که هیچ آزاری هم نرساند. در مقابل نمیتوان به مقاومت وزیر ارتباطات در قابل فشارها اشاره نکرد.

پایان دولت روحانی نزدیک شده است؛ دولتی که دو دوره مختلف داشت دوره دوم حسن روحانی از خاص ترین دورانهای پس از انقلاب است. شاید او به درستی بیان میکند که دوره دوم او دوره ای به غایت جنگی بود؛ از یکسو جنگ اقتصادی از بیرون و توسط دولت ترامپ و یارانش تحمیل شد و از سوی دیگر همه گیری ویروس کرونا و فشارهای درونی که توسط بخش مهمی از اشتباهات نیروهای نزدیک به روحانی و خود او از یکسو و منتقدان پرقدرتش در داخل رخ داد.

اشتباهاتی مانند اعلام نرخ دستوری ۴۲۰۰ تومانی برای دلار، آنهم در بحران اقتصادی که عاقبتش معلوم نبود یکی از بدترین اشتباهات روحانی و تیم اقتصادیش بود و نحوه اجراسازی افزایش قیمت بنزین را می توان تیرخلاصی دانست که دولت روحانی به خودش شلیک کرد...»

روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان «دولت روحانی واقعا بی‌نظیر بود!» نوشت:

««ما در سیاست پیروز شدیم و آثار آن در اقتصاد مشاهده شد.» این بخشی از سخنان رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم در آخرین روزهای ریاست جمهوری است. علاوه بر او، معاون اول، سخنگو و برخی دست‌اندرکاران دولت هم از بی‌نظیر بودن خدمات خود نسبت به ۵ دهه گذشته سخن گفته‌اند. ازقضا ما هم بر این باوریم که دولت آقای روحانی در چند دهه اخیر نظیر نداشته است، اما چرا؟ بخوانید:

یک. مسئله اول رویکردی است. رئیس‌جمهور محترم و همکاران ارشدشان پس از ۸ سال هنوز متوجه نشده‌اند که ریشه تحریم و تخاصم علیه ایران اسلامی چیست، زمینه‌های آن کدام است و چگونه می‌توان از اثر و شدت آن کاست. طبیعی هم هست که راه‌حل غلطی برگزینند و مثلا تصور کنند گفت‌وگویشان با چند رئیس دولتی که حتی ورود دارو به ایران را تحریم می‌کنند، باعث شده سایه جنگ از سر ملت دور شود. می‌گویند اگر ترامپ در آمریکا به قدرت نمی‌رسید، وضعیت ما خوب بود اما حواسشان نیست که خود این سخن، بزرگ‌ترین نشانه از فهم و رویکرد غلط به مسائل خارجی است.

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

اگر قرار بود تغییر دولتی در آمریکا، سیاست‌های دولت ایران را با شکست مواجه کند و به بن‌بست بکشاند، دیگر چه نیازی به انقلاب اسلامی بود. همین حالا هم نمونه‌هایی در منطقه ما و در جهان هستند که با راه افتادن ناوهای آمریکایی از غرب، در این‌سوی دنیا دولت‌هایشان سقوط می‌کند یا از تصمیمات خود منصرف می‌شود اما مگر قرار است ایران چنین کشوری باشد؟! ما با تمام ضعف‌ها و اشکالات ساختاری و گرفتاری‌های اقتصادی‌مان، همانیم که در بیست سال گذشته در چندین آوردگاه منطقه‌ای در راستای منافع ملی پنجه در پنجه آمریکا و دنباله‌های ریزودرشتش انداخته‌ایم و پیروز بوده‌ایم. اشکال اصلی دولت آقای روحانی در حوزه سیاست خارجی هم همین است که باور نکرده‌اند دوران شکست یک سیاست در ایران با تغییر یک دولت در آمریکا گذشته است.

دو. اشکال اساسی دوم در حوزه سیاست داخلی است. نگاهی که همه‌چیز را معطل غرب و به‌ویژه آمریکا می‌کند، طبیعی است که به توان داخلی اعتماد نکند، دنبال راه‌حل‌های مبتکرانه نباشد و الگوهای پوسیده و کهنه را مجددا تکرار کند.

یکی از چهره‌های ارشد دولت که معاون ستاد آقای روحانی در انتخابات ۹۲ بود با تمسخر ظرفیت‌های کشور به‌صراحت می‌گفت: «کدام توان داخلی؟ فناوری ما درست کردن قورمه‌سبزی و آبگوشت بزباش است.» در هشت سال گذشته اغلب شاخص‌های دانشگاهی و پژوهشی و سنجه‌های تولیدات علمی ما در منطقه و جهان افت کرده‌اند یا حداقل از شتابشان کاسته شده است. در برخی حوزه‌ها نیازمند واردات بیشتر شده‌ایم و در مسیر خودکفایی، چندگام رو به عقب برداشته‌ایم...»

روزنامه فرهیختگان در گزارشی با عنوان «پایان دولت وارداتچی‌ها» نوشت:

از لیست کالا‌های وارداتی که توسط گمرک ایران منتشر می‌شود، نشان می‌دهد که ۴۰ ردیف از کالا‌های وارد شده، بسیار عجیب و غریب بوده، به‌طوری که تولید برخی از آنها در یک زیرزمین خانگی هم ممکن است و اصلا بحث فناوری برای آنها مطرح نیست. نتیجه چندین دهه تمرکز بیش از حد به صنایع بزرگ (فولاد، پتروشیمی، معدن و...) و رهایی صنایع میان‌رده و پایین‌رده باعث شده که تنها در سال ۹۹ و سه ماهه ابتدایی ۱۴۰۰ بیش از ۶۲۳ میلیون دلار یا به عبارتی ۱۵ هزار و ۵۸۷ میلیارد تومان (در حدود ۲۲۸ هزار تن) کالای‌های عجیب و غریب به کشور وارد شده باشد، کالاهایی که تولید آنها مزیت اقتصادی نمی‌خواهد و در کیفیت نیز می‌توان به راحتی با نمونه‌های وارداتی رقابت کرد. زیپ، سنجاق قفلی، قیچی، برف پاک‌کن، کاغذ روزنامه، میخ، پیچ، سر بطری، دکمه لباس و... بخشی از کالا‌های عجیب وارد شده را تشکیل می‌دهند.

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

صنایعی که بیشترین احتمال موفقیت در کشور‌های درحال توسعه چون ایران را دارند، صنایع با فناوری‌های میان‌رده یا پایین‌رده هستند. این صنایع نه نیازمند فناوری‌های پیچیده‌ای هستند که خیلی سرمایه‌بر و یا خیلی کاربردی باشند و نه آنقدر بدون فناوری هستند که درآمد پایینی را خلق کنند. درحال‌حاضر بیش از ۹۰درصد صادرات ما به موادمعدنی، خام و کشاورزی وابسته است و همین باعث شده تولید و صادرات در صنایع کوچک و میان‌رده نه موردتوجه باشد و نه از آن حمایت شود. صنعت مبلمان، صنعت پوشاک و پارچه و... صنایعی هستند که در قالب بنگاه‌های کوچک و متوسط می‌توانند به توسعه اقتصاد، تولید و اشتغال کشور کمک کنند.

نتیجه چندین دهه تمرکز بیش از حد به صنایع بزرگ باعث شده تنها در سال ۹۹ و سه‌ماه ابتدایی ۱۴۰۰ بیش از ۶۲۳ میلیون دلار یا به‌عبارتی ۱۵ هزار و ۵۸۷ میلیاردتومان کالا‌های عجیب و غریب به کشور وارد شده باشد، کالاهایی که تولید آنها مزیت اقتصادی نمی‌خواهد و در کیفیت نیز می‌توان به‌راحتی با نمونه‌های وارداتی رقابت کرد. بررسی‌های ما از لیست کالا‌های وارداتی که توسط گمرک ایران منتشر می‌شود، نشان می‌دهد که ۴۰ ردیف از کالا‌های واردشده، بسیار عجیب و غریب بوده، به‌طوری‌که تولید برخی از آنها در یک زیرزمین خانگی هم ممکن است و اصلا بحث فناوری برای آنها مطرح نیست.

لیست این ۴۰ کالا براساس آمار منتشرشده از گمرک ج.ا.ا عبارتند از: قیچی، قاشق و چنگال، مدادپاک‌کن، بست فولادی شلنگ، صابون، کاغذ روزنامه به شکل رول یا ورق، تخم چمن برای کشت، سایر بذر سبزیجات، درز بند، واشر، چوب و قرقره ماهیگیری، دکمه لباس، اجزا و قطعات فندک، میخ، پیچ، ضایعات کارتن، مدادتراش و تیغه آن، عینک و محافظ چشم، انواع توتون و تنباکو، قفل و قطعات آن، اشیای دفتر کار مانند گیره نامه، منگنه، سگک کمربند، نوار جلوی پوشک، زردچوبه، لاستیک فرقون، کلنگ، زغال چوب، پنبه، کارتن و جعبه، تیغه چاقو، داس، آناناس، سر بطری، زیپ، عطرپاش و دیگر پاشنده‌ها، مدادنوکی و مغزی مداد، گچ خیاطی، سنجاق قفلی، برف‌پاک‌کن و تیغه آن و... .»

روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان «دولت اعتماد و امید به آمریکا به آخر خط رسید» نوشت:

««حسن روحانی» هشت سال پیش کلید به دست آمد و مدعی شد که می‌تواند قفل مشکلات مردم را باز کند، قسم جلاله خورد که اگر مشکلات کشور راه‌حل نداشت هرگز پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری نمی‌گذاشت.

او تحریم‌ها را بهانه‌جویی دولت می‌دانست و می‌گفت معضلات اساسی اقتصاد کشور و حتی سایر بخش‌ها در درجه اول به ضعف مدیریت اقتصادی دولت برمی‌گردد. روحانی حتی اثرگذاری تحریم‌ها را هم ناشی از عدم تدبیر و پیشگیری دولت احمدی‌نژاد در برابر تحریم‌ها می‌دانست و می‌گفت که مسئولان کشور باید می‌دانستند که آغاز تحریم‌ها، نتایجی این‌چنین به دنبال دارد، دولتی که می‌بیند به سمت تحریم‌ها می‌رود، باید برای شرایط تحریم برنامه‌ریزی کند.

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

وی همچنین پیش از روی کار آمدن وعده‌های اقتصادی متنوعی داده بود؛ از افزایش حقوق کارگران بر اساس نرخ تورم تا بی‌نیاز کردن مردم از یارانه ۴۵ هزار تومانی، از نجات اقتصاد و احیای اخلاق تا بازگرداندن پاسپورت ایرانی به جایگاه خود، اینکه چرخ اقتصاد و چرخ سانتریفیوژها را با هم می‌چرخاند، به مردم و به‌خصوص زنان و جوان آزادی، امنیت و البته آینده‌ای روشن می‌دهد و هزار وعده وعیده دیگر، هیچ‌یک محقق نشد.

وعده‌هایی که هرگز محقق نشد و روی زمین ماند

با این وجود حالا بعد از‌ترک پاستور آمار و ارقام‌ رسمی ‌نشان می‌دهد که وی نه تنها وعده‌های خود را عملی نکرده بلکه در شرایطی نهاد ریاست‌جمهوری را به آیت‌الله رئیسی واگذار می‌کند که کشور در شرایطی به‌مراتب بدتر از سال ۹۲ قرار دارد. گذشته از تنزل جایگاه ایران در عرصه دیپلماسی و شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی، تنها شاخص‌های اقتصادی بیانگر شرایط کشور است.

برای مثال، روحانی زمانی دولت را تحویل گرفت که تورم کشور در بدترین حالت آن ۳۰ درصد بود اما اکنون نرخ تورم در بدترین شرایط در ۶۰ سال گذشته رقم ۴۴ درصد را نشان می‌دهد و برخی کالاها و اقلام مصرفی رشدی ۷۰۰ درصدی را تجربه کرده است.

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

اعتماد به آمریکا، بزرگ‌ترین اشتباه اما شاید برجسته‌ترین و در عین حال خسارت‌بارترین بخش کارنامه دولت ۸ ساله روحانی توافق هسته‌ای یا همان برجام بود که او طی این سال‌ها با خوش خیالی محض و اعتماد و امید به آمریکا تمام ظرفیت‌های داخلی و بین‌المللی کشور را به بهانه واهی ثمربخشی اعجازگونه آن معطل کرد و هر نوع تصمیم‌گیری درباره مسائل کشور را به این توافق و اجرای آن منوط گردانید.

روحانی راه تعامل با جهان را از رهگذر مذاکرات با قدرت‌ها می‌دید و در این رهگذر یک باور داشت؛ اینکه: «مذاکره با آمریکایی‌ها راحت‌تر از مذاکره با اروپایی‌هاست؛ بسیاری از اروپایی‌ها آقا اجازه می‌خواهند، اما آمریکایی‌ها به قول معروف کدخدا هستند پس اگر با کدخدا ببندیم راحت‌تر هستیم تا اینکه به سراغ یک مقام پایین‌تر برویم...»

روزنامه خراسان در گزارشی با عنوان «قفلی رو قفل‌ها زد و رفت!» نوشت:

«هشت سال پس از آغاز به‌کار دولت تدبیروامید، حسن روحانی و کابینه ۳۳نفره دولت او دیروزضمن برگزاری آخرین جلسه ، آخرین عکس یادگاری دولت دوازدهم را در پاستور قاب گرفتند. رئیس جمهور در آخرین جلسه هیئت وزیران اظهار کرد: از بهار سال ۹۷ یک جنگ اقتصادی تمام عیار را به ما تحمیل کردند که اگر این دوران جنگ تحمیلی نبود و همان روند قبل را ادامه می‌دادیم وضعیت بسیار بهتر از الان بود. این که مردم عزیز از لحاظ معیشت ناراحت هستند و حق آن ها هم است، باید ببینیم که در شرایط جنگ چه کار می‌توانستیم بکنیم. روحانی درخصوص مذاکرات برجام و تلاش ها برای رفع تحریم ها تصریح کرد: تحریم‌ها را نیز می‌توانستیم در همان چارچوبی که مقام معظم رهبری تعیین کردند برطرف کنیم، اما جای دیگر گرفتار شدیم که الان جای بحث آن نیست.

در این بین بسیاری ازفعالان فضای مجازی نیز به این جلسه و آخرین سخنرانی روحانی واکنش نشان دادند.

کاربری با هشتگ  #محاکمه مسئولان ناکارامد نوشت: «یعنی کسی پیدا می شه که روحانی رو حلال کنه؟!»

آن کس که به کدخدا امید داشت، رفت!

کاربر دیگری هم نوشت: «جمله روحانی را ببینید میگه اگر نقصی داشتیم عذرخواهی می کنم یعنی با این وضع جامعه هنوز معتقده  نقصی نداشته و عذرخواهیش رو هم مشروط می کنه .»

پیرهادی سردبیر رسالت در توئیتی به طعنه نوشت: «جوانی ام در تدبیر و امید پیر شد. نیامدی و دیر شد.»

کاربر دیگری خطاب به روحانی نوشت:«اون هشت سال که مردم عذاب کشیدن جای خود،تاچندین سال آینده هم عواقب رفتارت گریبانگیر مردم هست،چه حلالیتی طلب می کنی؟»

دیگری نیز نوشت: «از این که دولت #روحانی امروز کارشو تموم کرد، خیلی خوشحال نیستم... آخه آثار تخریبی این دولت تا سال ها، همراه ماست.»

مالک شریعتی یکی از نمایندگان اصولگرای  مجلس نیز خطاب به رئیس جمهورنوشت: «دنبال کلید خوشبختی می گشت،خودشم قفلی رو قفلا زد ورفت...»

گزارش از یاسین قاسمی

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
شکایت خواننده معروف به پلیس فتا
دستگیری ۲۵ داوطلب کنکور
نتانیاهو: با یا بدون توافق به رفح حمله می‌کنیم
آقای اژه‌ای برای رفع هرگونه نگرانی در تضییع حق طلبه جوان دستور به بررسی مجدد دهید
طباطبایی: صحبت‌های نصیری تکرار کمدیک تراژدی دوسال پیش براندازهاست/ رسولی: نصیری مسئول حرف‌های خودش است و ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد
اسکای ویو دبی: تجربه فوق العاده سرسره شیشه ای و سکو تماشای دبی
دیزل ژنراتور؛ راهکاری قدرتمند برای تأمین برق
اصولی که هر دانشجویی باید آن را رعایت کند
تظاهرات دانشجویان دانشگاه راتگرز در نیوجرسی آمریکا +فیلم
وعده صادق ضربه مهلکی به غرب پرستان داخلی بود!
شگرد جدید صهیونیست‌ها برای کودک‌کشی در غزه
محل آخرین بازی استقلال در لیگ برتر
آیا طرفداران امام خمینی خرافاتی بودند؟! +فیلم
پیام حماس به گروه‌های مقاومت درباره مذاکرات
معرفی ۲۵۰ موقعیت شغلی در نمایشگاه کار دانشگاه صنعتی امیرکبیر
اوسمار مدعی شد که سپاهان بلوف زده است
زمان بیست و دومین حراج شمش طلا در مرکز مبادله اعلام شد
کارگران قرارداد موقت دائمی می‌شوند؟
آغاز فروش بلیت قطارهای فوق‌العاده مشهد از امروز
پرتاب به آینده با اینترنت ۵.۵G
سیر تا پیاز جنبش دانشجویی حمایت از فلسطین در آمریکا
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top