به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ با شروع گام دوم انقلاب اسلامی و تاکید و اصرار رهبر معظم انقلاب اسلامی بر مفهومی به نام جوانگرایی به عنوان موتور محرکه انقلاب اسلامی در چهله دوم مفهوم و موضوع جوان گرایی در ابعاد مختلف سازمانی و نیروی انسانی مورد توجه قرار گرفت.
از همان ابتدا برداشتها و تحلیلهای متفاوت و گاه متناقض از جوانگرایی ایجاد شد، عدهای جوانگرایی را محدود به بازه های سنی خاص می کردند عدهای معطوف به توانایی ها و شایستگی های خاص که البته هر کدام از این ها سعی داشت برداشت خود را برداشت قالب نشان داده و آن را به جامعه قالب کند.
هرچند با شروع گام دوم و بعضاً انتصابهای مقام معظم رهبری در پست های کلیدی مهم این موضوع عینی تر و واقعی تر دنبال شد اما شروع و تاکید رهبری بر معرفی جوانگرایی معطوف به گام دوم نیست و ایشان از همان سال های اول شروع زعامت خود همواره در این مسیر تاکید کردند که در ادامه مثالی آورده شده است که مربوط به سال ۱۳۷۷ است:
«تجربه من این است که اگر ما به جوان اعتماد کنیم، آن جوانى که شایسته دانستیم به او مسئولیت بدهیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانى و هر مسئولیتى، از غیر جوان هم بهتر و مسئولانهتر کار را انجام می دهد؛ هم سریعتر پیش می برد، هم کار را تازه تر و همراه با ابتکار بیشترى به ما تحویل خواهد داد؛ یعنى روند پیشرفت در کار حفظ مىی شود. برخلاف غیرجوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پیشرفت در آن متوقّف خواهد شد. غالبا اینگونه است. (گفتوشنود در دیدار جمعی از جوانان؛ ۷۷.۲.۷)»
هر کسی سعی کرده است با توجه به تحلیل و شاید هم منفعت شخصی و قبیله ای خود از المان های خاصی برای تبیین مفهوم جوانگرایی استفاده کند اما آنچه در کلام رهبری انقلاب اسلامی به عنوان مولفه های جوان آمده است اغلب در چند مورد مهم از جمله انرژی، نوآوری، ابتکار، امید و همچنین قانون گرایی آمده است و البته ایشان مهمترین آفت جوانی را از یاس و ناامیدی خواندند.
ایشان در صحبتی این گونه سن گرایی را زیرسوال می برند: «بعضی از افراد میانسال مثل جوانهایند؛ سنّ شهید سلیمانی حدود شصت سال بود، [امّا] دیدید در کوه و دشت و بیابان و همهجا چطور مثل جوانها حرکت میکرد، از هیچچیز نمیترسید. (بیانات در سخنرانی تلویزیونی در سالروز قیام ۱۹ دی؛ ۹۹.۱۰.۱۹)»
قطعاً این گزارش قرار نیست به جوانگرایی از نگاه مقام معظم رهبری بپردازد اما به دلیل اینکه همه تحلیل ها و اکثریت قاطع گرایش هایی که سعی در سوء استفاده از مفهوم جوانگرایی به نفع خود دارند همواره از بیانات ایشان استفاده می کردند ابتدا سعی کردیم به مهمترین مولفه های جوان گرایی در نگاه ایشان برسیم سپس از دل اینها نتیجهگیری کنیم که آیا جوانگرایی که امروز از افراد و گروههای خاص به سطح جامعه تزریق میشود به معنای واقعی است یا نه به معنای سهم خواهی طیف های مختلف برای افراد و پادوهای سیاسی خویش است.
در هر برهه ای و با علم شدن هر پرچم و مفهومی عدهای که عاشقان قدرت و ثروت هستند سعی می کنند از این فرصت سوء استفاده کرده و نیروها و منافع خود را به نتیجه برسانند.
قطعاً جوانگرایی نیز از این امر مستثنا نیست اما آنچه این روزها در سپهر سیاسی ایران شاهد آن هستیم دور کردن جوانان شایسته، با انگیزه و با تخصص از مناصب و مقام های مختلف به اسم سهمخواهی است؛ امروز سهمخواهی به عنوان کلید واژه حذف جوانان لایق استفاده میشود گویی همه این جوانها قصد سوء استفاده از قدرت دارند و سعی میکنند از مفهوم جوانگرایی به عنوان پلی برای رسیدن به مقاصد و امیال خود استفاده کند به همین دلیل هرگونه حرکتی که منجر به انتخاب و استفاده از عامه جوانان شایسته و متخصص می شود را به اسم سهم خواهی محکوم کرده و زیرسوال می برند.
در صورتی که قطعاً هم با شروع گام دوم انقلاب اسلامی و هم تشکیل دولت جدید (با نگاهی متفاوت از دولت قبل) قطعاً باید از نیروهای جوان در پست ها و مناصب مختلف مدیریتی و عملیاتی استفاده بهینه شود اما با این نوع برخورد و این نحوه مواجهه با فرصت جوانگرایی گویا قرار است مهره های از قبل تعیین شده از گروه ها و چهره های خاص به اسم جوانگرایی بر مسند امور بنشینند و جوانان متخصص و شایسته را از مسئولیت ها و فرصت خدمت و صدالبته فرصت نشان دادن پتانسیل های بالقوه خود در فضای خدمت دور کنند که این امر به معنای واقعی ابتر گذاشتن جوانگرایی و سوء استفاده سیاسی از رانت و قدرت است.
خطری به نام جوانگرایی رانتی میتواند کلیت این مفهوم را زیر سوال برده و آن را مصادره به مطلوب و انحصاری یک یا گروه خاص کند لذا برای جلوگیری از این آسیب ها باید به نکته بسیار مهمی توجه داشت:
تعیین نظام ارزشیابی برای شایستهگزینی و شایستهپروری جوانان
قطعاً از ظرفیت این جوانان تعدادی برای مشاغل مختلف انتخاب خواهند شد حال باید دید این انتخاب بر چه مولفههایی استوار است؟ چه کسانی قرار است مسئولیت خطیر این انتخاب را به عهده بگیرند؟ چه روش ها، فرآیندها و مسیرهایی برای این انتخاب تعبیه شده است که فرصت سوء استفاده از این مفهوم را از سوء استفاده کنندگان احتمالی بگیرد؟ آنچه واضح است نیاز به یک نظام ارزشیابی شایسته گزینی و شایسته پروری در سیستم انتصابی و انتخابی کشور برای مناصب مختلف است که در حال حاضر وجود ندارد و همچنان به صورت معرفی نامه و توصیه این و آن انجام می شود.
شاید یکی از مهم ترین بخش های مهم این فرآیند خطیر که قرار است آینده نظام اسلامی را تقویت و تضمین کند تعیین فرآیند چگونگی انتخاب افراد است که امروزه بعنوان حلقه مفقوده ای نیازمند توجه و اهتمام مدیران ارشد کشوری است.
خطر انقطاع بین نسلی
وقتی صحبت از جوانگرایی میشود، چند نکته را در جهت تقویت این موضع بیان میکنیم:
۱. ما سن گرا نیستیم.
۲. جوان در جوانگرایی طیف سنی وسیعیست که بنا به اقتضا متغیر است.
۳. جوان گرایی باید تخصص، مهارت محور و نیاز سنجی شده باشد.
۴. با شفافیتِ پروسه انتخاب جوانان فرصت سو استفاده آقازادهها و رانت خواری گرفته شود.
۵. جوانگرایی از مسیر جانشین پروری شکل بگیرد.
این که منظور ما از جوان، یک طیف سنی هست یعنی اینکه بنا به زمان، اقتضائات و روند گذشته تا کنون پله به پله و مستمرا یک جوان گرایی شکل بگیرد، مثلا انتخاب یک شخص پنجاه و چند ساله در منصبی که تا کنون دست هفتاد سال به بالا بوده بنا به روند گذشته جوانگرایی محسوب میشود، ولی شاید انتخاب یک شخص ۴۰ ساله در مدیریت یک نهاد دیگر به معنای جوانگرایی نباشد.
لذا نباید خواستار نیروی جوان سی و چند ساله در ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، ولی در وزارت خانه ها، مدیریت کلان سازمانها و نهادها چرا! امروزه نگاه اجمالی به چهرهی حکومت در جمهوری اسلامی ایران خطر انقطاع مدیریتی را بیش از هر زمانی متذکر میشود، خواه یا ناخواه انتقال قدرت باید از نسلی به نسلی انجام شود؛ نسل مدیریتی آنالوگ، مدیریت بروکراتیک، دارای شور انقلابی، با متد سخت افزاری، پَهلَوی دیده و یادگاران جنگ در مقابل نسل سوم و چهارم، نسل مدیریت دیجیتال، نرم افزاری، دنیای مجازی، دور از شور انقلابی ابتدائی انقلاب، جنگ و پهلوی شنیده و غرب مدرن دیده!
این اختلافات فاحش در صورت ایجاد گپ زمانی (فاصله زمانی) و ایجاد انقطاع مدیریتی؛ کشور را دچار تناقض نگاه، سبک، تحلیل و فضای فکری میکند و این اختلاف باعث از هم گسیختگی خط سیر پیشرفت یک حکومت بر مبنای چشم اندازها و برنامههای چندساله مدون و منظم میشود.
با همه این تفاسیر پیرهای باران دیده دنیای سیاست امروز در پستوهای سیاسی که اتفاقا منشأ تصمیمات کلیدی درون سیستم های مختلف است با حمله به جوانگرایی و مطالبات جوانان برای حضور در صحنه کار و خدمت با با علم کردن کلیدرمز «سهم خواهی» سعی در شکست دادن این جوانان دارند، با توجه به روحیه و متانت بسیاری از جوانان، اثبات شده که با تولید چنین برچسب هایی از خواسته نهایی خود منصرف شده تا مذموم رسانه های همان آقایان نشوند و به قولا آش نخورده و دهن سوخته نشوند، بنظر می رسد چنین راهبرد بزرگ و خطیری برای گام دوم انقلاب نیازمند یک فرآیند دقیق است که راه های سواستفاده را از قبل مسدود کرده باشد و صد البته طبق خواسته مقام معظم رهبری از نماینده های منصوب خود در سازمان ها و نهادهای مختلف این مهم به عهده آن هاست که البته بعد از گذشت یک و نیم سال هیچ اتفاقی از سمت نمایندگان ایشان در این زمینه رقم نخورد.
گزارش از حمزه دستیار