به گزارش سرویس اقتصادی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سال گذشته بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قره باغ جنگی شکل گرفت. جمیع تحرّکات نظامی و تبلیغات جنگ قره باغ بهگونهای رقم خورد که میتوان پیش از هر چیز آن را جنگ ترکیه برای کسب یک پیروزی قاطع منطقهای محسوبکرد. زیرا ترکیه نقش خود را در میدان و سیاست گذاری این جنگ هیچگاه پنهان نکرد و تا جایی پیش رفت که حتی پیام رهبران کشورهای جهان به ویژه کشورهای اروپایی برای برقراری آتش بس، ابتدا نه از سوی وزارت خارجه یا حکومت باکو، بلکه از سوی وزارت خارجه ترکیه رد میشد. بعدها مشخص شد که اتاق جنگ تشکیل شده در باکو زیر نظر وزارت دفاع ترکیه و گاه حتی با حضور خلوصی آکار، وزیر دفاع این کشور اداره میشد.
محاصره ارمنستان از طریق جنگ روانی در ایران
بخش مهمی از این جنگ درواقع استراتژی دامن زدن احساس محاصرهٔ ارمنستان از طریق مسدود شدن مرزهایش با ایران و گرجستان بازمیگشت. بهعبارتی مسدودسازی کامل مرز گرجستان با انسداد کامل مرز از سوی ایران در جنوب تکمیل میشد که منجر به تشدید احساس محاصره در داخل ارمنستان شده و بخشی از پروژه فروپاشی روانی طرف مقابل تلقی میشد. از این رو، شایعات رسانهای گستردهای در خصوص انتقال اسلحه و تجهیزات نظامی از طریق مرز ایران به ارمنستان در مراحل هفتههای نخست جنگ منتشر شد. این شایعات به شکل گسترده در رسانههای ترکیه و باکو تکرار و از طریق فضای مجازی در ایران بازنشر شد. در این مقطع تلویزیونهای ترکیه اخبار و تحلیلهای سازمان یافتهای در خصوص بهاصطلاح کمکهای نظامی ایران به ارمنستان با استناد به همین شایعات پخش کردند.
پیوست روانی جنگ قره باغ در ایران معطوف به چند هدف بود. نخست ایجاد نوعی فشار داخلی برای انسداد کامل مرز ایران و ارمنستان و آنگاه لایهٔ دوّم این استراتژی که ناکام ماند اشغال منطقه زنگِزور یا سیونیک که حوزهٔ اتصال مرزی ایران و ارمنستان را تشکیل میدهد با حمله دوجانبه از شرق و غرب و عدم تخلیه آن تا زمان پرداخت یک غرامت سنگین جنگ از سوی ارمنستان بود. استراتژیای که یادآوری ایجاد منطقه حایل از سوی ارمنستان در جنگ اول قراباغ بود.به این ترتیب بخشی مهم از گذرگاه مرزی ایران با قفقاز مسدود میشد. هدف دیگر، مشغولسازی ایران در داخل و کاهش تمرکز تصمیمگیران از مسائل فراسوی مرز بود.
در واقع شایعاتی از جنس آنچه در طول یک بازهٔ زمانی معیّن در آغاز جنگ قراباغ رخ داد، تنها در چارجوب و منطقِ «هنر جنگ» قابل تحلیل است. اگر به بازه زمانی انتشار شایعات و عملیّات روانی این مقطع توجه کنیم، خواهیم دید شایعات و فشارهای رسانهای پس از یک دوره به تدریج کاهش یافته و سپس متوقف شد. این روند نزولی احتمالا با تصرّف جدار مرزی ایران در جنوب قراباغ کوهستانی یعنی پهنه حورادیز- زنگیلان در ارتباط بود. که این به آن معنا است که آنکارا و باکو با توجه به ارزشهای استراتژیک این ناحیه از امکان مداخله نظامی ایران نگرانیهایی داشته و احتمالاً از این امر واهمه داشتند که ممکن است ایران با مداخله خود پیشروی نیروهای باکو و تکفیریهایی را که در ترکیب نیروهای وزارت کشور میجنگیدند سد کند. لذا استراتژی مشغولسازی در داخل از طریق دامن زدن به آشوب یا سردرگم کردن تصمیمگیران از طریق نشر شایعه صورت گرفت.
تفاوت سیاست ایران و ترکیه
تفاوت اصلی سیاست اعلامی ایران در این زمینه با ترکیه، در آن بود که ایران بارها اعلام کردهبود که «راهِ حلِّ غیرنظامی» یعنی «مذاکره» را برای حلّ مناقشه قراباغ توصیه میکند و در عین حال از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان دفاع کرده و این منطقه را بر اساس مرزهای ترسیم شده در دورهٔ اتحاد شوروی، متعلق به این واحد سیاسی میداند. نگاهی به محتوای بیانیههای وزارت خارجه در طول جنگ نشان میدهد که ایران بارها و در هر فرصتی خواستار ترک مخاصمه و آغاز مذاکره شده است که به معنی توقف عملیّات نظامی است.
پس از روشن شدن آرایش نیروهای حاضر در صحنه عملیّاتیِ قراباغ به ویژه نقش برجستهٔ ترکیه در این جنگ و حضور نیروهای تکفیری، تحلیل گران ایرانی حسّاسیّت خود را بر این دو نکته متمرکز کردند. اسدالله اطهری، یک هفته پس از مقاله فوق، به روزنامه آرمان ملّی گفت که قراباغ به میدان زورآزمایی ترکیه بدل شدهاست و ترکیه بهدنبال جبران شکستهای خود در سوریه است.
روزنامه جوان از «توفان» در شبکههای اجتماعی ایران علیه «مداخله صهیونیستها در قراباغ» گزارش داد. مردمسالاری نیز دقیقاً در همان روز از تهدیدهای ضدّایرانی این مناقشه گزارشی تهیه کرد. روزنامه شرق نیز در همان روز یکشنبه از تیتر «درگیری در قرهباغ، خمپاره در ایران» استفاده کرد. در سپتامبر همین سال روزنامه اسرائیلی هاآرتص از «اتحاد پنهان بین اردوغان و نتانیاهو در قراباغ علیه ایران» خبر داد.
یک سال پس از جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان در مهر سال گذشته، با توجه به حضور مشکوک تروریستهای اجارهای و تکفیری در مرزهای شمال غرب ایران، کماکان نگرانیها درباره سرنوشت این منطقه وجود دارد؛ نگرانیهایی که البته در هفتههای گذشته با مزاحمت نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان برای تعدادی از کامیونهای کشورمان، به شکل عیانتری بروز کرد.
با این حال موضع ایران حتی با وجود رزمایش سه کشور آذربایجان، ترکیه و پاکستان همانند جنگ سال گذشته آمیزهای از تساهل و هشدار باقی ماند؛ تساهل در مواجهه با برخی شیطنتهای همسایه شمالی و هشدار نسبت به خط قرمزی با عنوان حضور نیروهای تروریستی و رژیم صهیونیستی در مرزهای ایران.
اقدامات مداخله جویانه آذربایجان
شواهد موجود حکایت از عدم توجه به هشدارهای ایران داشت. در این فضا انتشار خبر برگزاری رزمایش نیروی زمینی ارتش در مرزهای شمال غربی کشورمان با واکنش مداخلهجویانه الهام علیاف همراه شد. رئیسجمهور آذربایجان دوشنبه هفته گذشته در واکنش به خبر برگزاری این رزمایش گفت: مایه تعجب ما است؛ چرا طی 30 سال گذشته که این منطقه در اختیار ارمنستان بود، هیچ رزمایشی را از سوی ایران شاهد نبودیم اما بعد از آزادسازی این منطقه چنین رزمایشی برگزار میشود.
در حالی که سخنگوی وزارت خارجه ایران در جواب الهان علی اف گفت؛ جمهوری اسلامی حضور هر چند نمایشی رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهای خود را تحمل نخواهد کرد و در این رابطه هر اقدامی را که برای امنیت ملی خود لازم بداند، انجام خواهد داد. با این حال اقدامات تحریکآمیز جمهوری آذربایجان در روزهای گذشته ادامه پیدا کرد تا جایی که پنجشنبهشب خبر تعرض به سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو منتشر شد. در همین زمینه سیدعباس موسوی، سفیر کشورمان در باکو اظهار داشت: در پی تعرض و بیاحترامی عدهای به سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو در نیمهشب پنجشنبه و اعتراض شدید و پیگیریهای رسمی، پلیس دیپلماتیک و وزارت کشور جمهوری آذربایجان 4 متعرض به سفارت جمهوری اسلامی ایران را شناسایی، بازداشت و بازجویی کردند.
با این حال به نظر میرسد یکی از مهم ترین استراتژی های جنگ قره باغ و به دنبال آن حضور نیروهای تکفیری و مداخله جویی ترکیه در تحولات آن قطع مرز زمینی بین ارمنستان و ایران است. کاری که با انجام آن با یک تیر دو نشان خواهند زد. اول اینکه همانطور که اشاره کردیم قطع مرز ارمنستان و محاصره و انزوای آن را به دنبال خواهد داشت که منجربه فروپاشی داخلی خواهد شد. دوم اینکه با این کار ارتباط مرزی و زمینی ایران را با اروپا قطع خواهند کرد که در ادامه به اهداف اقتصادی آن پرداخته شد.
چرا ترکیه به دنبال قطع ارتباط زمینی ایران با اروپا از طریق خاک ارمنستان است
اوایل شهریورماه اخباری مبنی بر مسدود شدن مرز نوردوز - تنها مرز مشترک زمینی ایران با اتحادیه اوراسیا- توسط نظامیان جمهوری آذربایجان منتشر شد. پس از آن نیز اواسط همان ماه، وزارت کشور آذربایجان اعلام کرد ۲ راننده ایرانی را به خاطر عبور از مرز در جاده گوریس- قاپان (مسیر اصلی ترانزیت و انتقال بار کامیونهای ایرانی به ارمنستان) که در مرز بین ارمنستان و ایران واقع شده، بازداشت کرده است؛ جادهای که بخش اعظم آن از محدوده منطقه گولالینسکی آذربایجان عبور میکند و پس از درگیریهای پارسال و در پی توافق آتشبس پس از آن، در کنترل جمهوری آذربایجان در آمد. رخدادهای اخیر بویژه زیادهگویی اخیر رئیسجمهور آذربایجان و اتهامزنی علیه ایران، زنگ خطر از بین رفتن مزیت ترانزیتی ایران و انسداد مسیر زمینی ایران به اروپا از طریق ارمنستان را به واسطه ماجراجوییهای آذربایجان در منطقه قفقاز به صدا درآورد و باعث شد ایران با برگزاری رزمایشی گسترده در مناطق شمال غربی کشور، عزم خود را برای برخورد با هر گونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه و عدم تغییر مرزهای بینالمللی به عنوان خط قرمز خود نشان دهد.
ترکیه و آذربایجان در پی حذف مسیر ترانزیتی ایران
از جمله کشورهای منطقه که اهداف بلندپروازانه ترانزیتی در سر میپروراند ترکیه است؛ این کشور به دلیل واقع شدن میان آسیا و اروپا و همچنین وجود دریای سیاه و مدیترانه در شمال و جنوب خود، موقعیت خوبی برای ترانزیت کالا در کریدور شرق به غرب دارد و البته بهترین همسایه ترانزیتی کشور ترکیه در این زمینه نیز ایران است. ایران با داشتن خطهای پهناور میتواند کالاهای صادراتی چین به اروپا را پس از انتقال آن به ترکیه، به مقصد اروپا ترانزیت کند اما کشور ترکیه با پس زدن این فرصت همکاری، سیاستی را اتخاذ کرده است تا با حذف ایران از کریدورهای ترانزیتی، خود را به عنوان هاب مرکزی اوراسیا و همچنین رهبر منطقه معرفی کند.
رجب طیب اردوغان خرداد امسال به شهر تاریخی شوشا در جمهوری آذربایجان و از مناطق تازه آزادشده از اشغال ارمنستان در پی جنگ اخیر قرهباغ سفر کرد و در نشستی خبری با الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان از پلتفرمی ششجانبه سخن گفت. اگر چه اظهار نظر اردوغان درباره پلتفرم ششجانبه ایران، ترکیه، آذربایجان، گرجستان، روسیه و ارمنستان مبنی بر توسعه همکاریهای حمل و نقلی و ترانزیتی برای تقویت تجارت کالا در منطقه قفقاز، نخستینبار نبود که مطرح میشد اما به نظر میرسد پشت پرده این تلاش اردوغان برای اجرای پلتفرم مذکور، حذف بخش مهمی از مسیر خاک ایران برای عبور کالاهای شرق آسیا به اروپا باشد. کریدورر ریلی 826 کیلومتری باکو- تفلیس- قارص که به گفته اردوغان پکن را به لندن وصل میکند، مثالی از تلاشهایی است که قصد آنها حذف نقش ترانزیتی ایران است.
رؤیای خام صهیونیستها در دالان زنگزور
احداث کریدور زنگزور در نزدیکی مرز جمهوری اسلامی ایران که نخجوان را از طریق خاک ارمنستان به خاک اصلی جمهوری آذربایجان وصل میکند، با توجه به یکسری تبعات و پیامدهای آتی میتواند به موضوعی بسیار جدی برای برخی کشورهای منطقه از جمله روسیه، ایران و حتی خود ارمنستان تبدیل شود. پس از پایان جنگ دوم قرهباغ و توافقاتی که بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان با میانجیگری روسیه حاصل شد، در محافل رسانهای، گمانهزنیهایی درباره احداث کریدور یا کریدورهایی از طریق خاک ارمنستان مطرح شد که هر چند برخی طرفها در مواقعی به تکذیب این مساله پرداختند و ادعا کردند ایجاد چنین کریدور یا کریدورهایی از طریق خاک ارمنستان مطرح نیست اما با گذشت چند ماه از جنگ و بروز برخی نشانهها به نظر میرسد احداث این کریدور بشدت مورد توجه طرفهایی نظیر جمهوری آذربایجان، ترکیه و رژیم صهیونیستی است.
هر کدام از این کشورها و طرفین بنا به منافع خودشان حامی ایجاد چنین کریدوری هستند. رژیم صهیونیستی از طریق این کریدور براحتی خواهد توانست وسایل و تجهیزات مورد نیاز خود برای جاسوسی از کشورهای منطقه را منتقل کند؛ رژیمی که اخیرا الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان به استفاده از پهپادها و جنگافزارهای خریداری شده از آن در جریان جنگ قرهباغ اذعان کرد. شاید پس از احداث چنین کریدوری تامین امنیت آن به نیروهای روس یا نیروهای مشترک واگذار شود تا از این طریق خیال روسیه نسبت به خطرات احتمالی این کریدور برای مسکو آسوده شود اما باید گفت قرار نیست نیروهای روسیه تا آخر در این کریدور حضور داشته باشند و پس از مدت معینی شاید 5 سال و شاید هم بیشتر در نهایت نیروهای روس از این کریدور خارج میشوند.
دسترسی سریع، ارزان، کمهزینه، کمخطرتر و راحتتر ترکیه به جمهوریهای قفقاز و آسیای میانه و همچنین احداث کریدور مذکور از آرزوهای بلندمدت تقریبا همه رهبران جمهوری ترکیه بوده است که هر کدام به نوبه خود تلاش کردهاند در اجرای این پروژه طولانیمدت نقش داشته باشند و به نوعی بخشهایی از این پروژه را تکمیل کنند. ارمنستان اما مخالفت قاطع خود را با این طرح اعلام کرده است. نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان ماه گذشته اعلام کرد: اجازه نمیدهیم از نخجوان به جمهوری آذربایجان کریدور عبوری شکل بگیرد. این اظهارات در حالی بیان شده که نوامبر سال گذشته و پس از جنگ ۴۴ روزه قرهباغ که منجر به شکست ارمنستان در مقابل جمهوری آذربایجان شد، توافقنامهای بین طرفین با حضور پوتین رئیسجمهور روسیه به امضا رسید که به موجب آن، ایروان برای ایجاد این کریدور عبوری از نخجوان به جمهوری آذربایجان که زنگزور نام دارد، توافق کرده بود.
جاده گوریس- قاپان و مسیرهای جایگزین
بخشی از جاده گوریس- قاپان (گوروش- قافان) که مسیر اصلی ترازیت و انتقال بار کامیونهای ایرانی به ارمنستان است و ۲ شهر اصلی جنوب ارمنستان را به هم متصل میکند، در پی توافق آتشبس سال گذشته در کنترل جمهوری آذربایجان در آمده است. باکو از هفته گذشته اعلام کرده بود از کامیونها و تریلیهایی که از ایران از مسیر ۲۱ کیلومتری جاده گوریس- قاپان عبور میکنند، مالیات جاده و هزینه حملونقل بینالمللی میگیرد. هزینه عبور مبلغی حدود ۱۳۰ دلار عنوان شده است که بسیاری از رانندگان ایرانی، چنین پولی همراه نداشتند و قادر به پرداخت آن نبودند. تا چند ماه پیش، این جاده کامل در کنترل ارمنستان بود و تردد کامیونهای ایرانی در آن بدون هیچ محدودیتی انجام میشد.
«هرویک یاریجانیان» رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و ارمنستان، باکو را به سنگاندازی در مسیر تجارت میان ۲ کشور ایران و ارمنستان متهم و تایید کرد هر خودروی حامل کالای ایرانی برای عبور از محدوده مرزی که در اختیار جمهوری آذربایجان است باید ۱۳۰ دلار عوارض پرداخت کند. چهارشنبه هفته گذشته نیز معاون نخستوزیر ارمنستان و «عباس بدخشانظهوری» سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان درباره وضعیت ایجاد شده در جاده گوریس- قاپان بحث و تبادل نظر کردند.
معاون نخستوزیر ارمنستان همچنین گفت احداث جادههای جایگزین یکی از اولویتهای دولت این کشور است و انتظار میرود ساخت جاده «تاتو- قاپان» اواخر نوامبر به پایان برسد؛ جادهای که شهر کاپان را بدون عبور از مناطق مورد مناقشه به شهر تاتف میرساند.
گزارش از مسلم خلخال