به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از محمد خسروزاده فعال دانشجویی /// جنگ و کشتار در هرکجای جهان که باشد محکوم است؛ از سوریه و عراق و افغانستان گرفته تا بحران کنونی اوکراین. اما ریشه یابی جنگ بین اوکراین و روسیه میتواند به ما در رسیدن به علاج این بحران کمک کند. در مورد دلیل جنگ بین روسیه و اوکراین بر خلاف عقیده دمیترو کولبا وزیر خارجه اوکراین میتوان گفت: هجمه روسیه به اوکراین اقدامی در راستای باز پسگیری سرزمین های جدا شده شوروی نیست بلکه ریشه این اقدام را باید عمیق تر بررسی کرد.
اوکراین و روسیه به دلیلی نظیر ژئوپلیتیک خاص اوکراین، نقش آن در فروپاشی شوروی و سابقه انقلاب های رنگی توسط امریکا در آن علیه متحدان روسیه، همیشه با هم در تنش بودند. اراده آمریکا برای نفوذ و کنترل مناطق شوروی سابق از طریق گسترش ناتو در و دنبال کردن مرحله دوم فروپاشی شوروی موجب رسیدن تنش بین این دو کشور به بالاترین حد خود شد.
روسیه در این سال ها به دنبال تسلط بر فضای سیاسی اوکراین و توسعه عمق راهبردیاش بود و نمیتوانست حضور نیرو های آمریکایی را در یکی از راهبردی ترین مرزهای خود تحمل کند. چرا که این موضوع برای امنیت ملی روسیه تهدیدی بسیار جدی است.
از آن سو آمریکا به عنوان قطب بین الملل، روسیه و چین را اصلی ترین تهدید های نظم فعلی بین المللی میبیند پس سعی میکند آنها را در مرز های خودشان( روسیه با اوکراین و چین با تایوان) متوقف کند. روسیه بر خلاف چین ابر قدرت اقتصادی نیست و قدرت فرهنگی بالایی ندارد اما با استفاده از ابر قدرت بودن سیاسی و نظامی سعی میکند نظم بین المللی فعلی یعنی تک قطبی بودن آمریکا را به چالش بکشد.
روسیه در ابتدا تلاش داشت با تهدید نظامی بالقوه اوکراین را مجاب کند که دست از عضویت در ناتو بردارد اما اوکراین در پی ادعا کمک های آمریکا و ناتو بر مواضع خود پا فشاری کرد و خواست عضوی از ناتو شود. روسیه در وضعی گرفتار شد که دو راه حل بیشتر نداشت:
۱_ درگیر نبردی فرسایشی شود تا اوکراین را مجاب کند به خواست روسیه تن دهد.
۲_حمله نکند که موجب میشود اعتبار تهدید های نظامیاش کاسته شود و فرصت را برای باز پسگیری جایگاه ابر قدرتیاش از دست بدهد و همین طور به امریکا فرصت حضور در مرز هایش را بدهد.
هدف امریکا مهار روسیه در مرز های خود برای جلوگیری از تبدیل شدن روسیه به عنوان قطب جدید بین المللی است. اما روسیه حالا در آن سو امریکا را متزلزل و خودش را به حد کافی قدرتمند میداند که نظام تک قطبی حال جهان را به چالش بکشد و نظم بین الملی مطلوب خود را دنبال کند. از آنسو چین نیز محتمل است نیم نگاهی به تایوان داشته باشد تا عصر آمریکایی جهان را پایان دهد . میتوان جنگ بین اوکراین و روسیه را جنگ برای تحول در نظام بین الملل معرفی کرد.