به گزارش خبرنگار تشکل های دانشجویی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این روزها سریال های مختلفی از پلتفرم های نمایش خانگی پخش می شود که مورد استقبال مردم قرار گرفته است. یکی از این سریال های سریال یاغی است که بی شک در مدت پخش واکنش های بسیاری در شبکه های مجازی به این سریال شده است. اما چیزی که این روزها درخصوص این سریال بر سر زبان هاست این است که برخی معتقد هستند که در این فیلم نشانه هایی از نژادپرستی و خودباختگی فرهنگی دیده می شود.
از این رو در ادامه نظرات سه فعال دانشجویی و منتقد سینما را در خصوص این سریال نمایش خانگی می خوانید:
فرهنگ خودباختگی و خودباختگی فرهنگی!
امیرنصیری، کشتی گیر و فعال دانشجویی در واکنش به سریال یاغی مبنی بر به تصویر کشیدن باخت کشتی گیران کشورمان در مقابل کشتی گیرانی از کشورهای آمریکا و اوکراین نوشت: ورزش کردن ما و چشم آبی ها یک تفاوت اساسی دارد و آن هم در دل تمایز فرهنگ هاست
فوتبال ورزش مورد علاقه لندنی ها مدت هاست قهرمان میسازد و در ایران امثال تاج با لابی و رانت و ماله کشی میشوند سیاست گذارانش و کشتی با یاعلیِ روی دوبنده حسن یزدانی زنده مانده و هویت جدیدی تولید میکند که به هر قیمتی حاضر نیست به مدال برسد ! درست جایی که تختی از پای ضرب خورده زیرگیری نمی کند و جایی که پوریای ولی عامدانه زمین میخورد تا دل مادری شاد شود، پهلوان بودن جای قهرمان بودن را میگیرد.
مخرج مشترک این ها یعنی ارتباط و آمیختگی نزدیک ورزش با فرهنگ و ارزش های هرجامعه! یعنی ورزش با جامعه و سیاست آن ارتباط تنگاتنگی دارد، و هر کس هم این را نفی کرد، شکرخورِ قهاری است ! بدبهیست که خواه ناخواه ما همواره در حال مبارزه ایم، روی تشک، یا با موشک، فرقی نمیکند، در هر صورت مقابلمان دشمن است.
ولی قصه جایی تلخ میشود که این روزها در این گوشه و کنار محمد کارت می آید تا تُف بر صورت خودی بیاندازد و کاری را که هیچ وقت هالیوود در خواب هم نمی دید، و کشتی اوکراین در جهان واقع هم می ترسد آرزو بکند، به نمایش خانگی بیاورد.
نهایت خودباختی یک کارگردان مفلوک جایی عیان تر میشود که حُب فالوور و شهرت او را به جایی رسانده که حاضر است بنیان های فرهنگی و ورزشی جامعه اش را به حراج بگذارد و وجدانش را هم اِشانتیون بدهد و این نوع فاحشگی فرهنگی به مراتب از خودفروشی جسمی بدتر و چِرک تر است.
نژادپرستی هم به هنرهای پلتفرمها و سریالهای نمایش خانگی اضافه شد!
آرش فهیم، منتقد سینما نیز در واکنش به تکه هایی از سریال یاغی نوشت: با فیلم تولد یک ملت به کارگردانی گریفیث، نژادپرستی به عنوان یک جریان فکری و ایدئولوژیک وارد سینما شد و با فیلم بر باد رفته تقدیس شد. وسترن یکی از ژانرهای نژادپرستانه در هالیوود بود که شعار کریستف کلمب «سرخپوست خوب سرخپوست مرده است» را تبلیغ و ترویج میکرد. طی سه دهه اخیر هم نژادپرستی در سینمای غرب بر مسلمانان متمرکز بوده است.
با انتقادات فراوانی که به این جریان صورت گرفت، هالیوودیها کمی کوتاه آمدند و دو سه سالی است که نژادپرستی در سینمای آمریکا کمرنگتر شده و حتی قرار است طی مراسمی از «ساشین لیتلفدر» بازیگر سرخپوست و نماینده مارلون براندو در مراسم اسکار ۱۹۷۳ که پس از خواندن پیام اعتراضی براندو علیه آزار و اذیت رنگین پوستان در آمریکا، در مراسم اسکار هو شد و در هالیوود به انزوا رفت عذرخواهی شود. اما از آنجا که بادهای غرب همیشه با چند سال تاخیر به کشور ما میرسد، گویا فیلمسازان ایرانی تازه به فکر کلیشهسازی از رنگین پوستان به عنوان مجرم و موجودات خطرناک افتادهاند!
ماجرا از این قرار است که در دو سکانس متوالی قسمت هفدهم سریال یاغی که در مجارستان اتفاق میافتد، سیاهپوستان به شکلی گلدرشت و به اصطلاح تابلو به عنوان فعالان تبهکاری و قاچاق مواد مخدر در اروپا معرفی میشوند!
این نوع تصویرسازی قطعاً در شأن سینما و سریالسازی ایران که قرار بوده هنری انسانی و اخلاقی و متفاوت باشد، نیست.
گزارش از هادی هدایت زاده