به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ فاطمه مفیدی، نماینده بسیج دانشجویی در نشست پرسش و پاسخ امروز دانشگاه تهران که با حضور رئیس دانشگاه برگزار شد، مطالبی را مطرح کرد که متن آن به شرح زیر است:
حدود یک ماه است در کشور شاهد اتفاقاتی هستیم که سبب ناامنی در فضای عمومی شده، اتفاقاتی که با فوت دردناک خانم امینی شروع شد و امتدادش به طرز عجیبی به تحریم کلاسها و جری شدن نیروهای تجزبه طلب رسید! مشخصا جریانی سردمداری تحرکات ناامن کننده را در دست دارد که از هرگونه اقدامی علیه امنیت و منافع ملی دریغ نمیکند. برخی هم با غفلت تمام و بعضا از روی آگاهی به این جریان پالس مثبت نشان داده و خواسته یا ناخواسته در پازلشان بازی میکنند. این جریان که شعار زن زندگی ازادی را تکرار می کنند، در متناقض ترین جای ممکن نسبت به این شعار ایستاده اند.
از شعار زن زندگی و آزادیشان، به جز فریاد کشیدنش در گوشه گوشهی شهر، دیوارنویسیاش در کلاسهای درسمان، پلاکارد های بالا برده شده در تجمعات، چه چیزی نصیب زنان این سرزمین شده؟
شعار آنها اگر همان است که میگویند تا پای جان برایش ایستادهاند، برای رساندنش به گوش همه، به جای فریاد و فحاشی و توهین، نطق کنند.
شعار زن زندگی آزادی را در آنجایی شنیدم که بطریهای آب به سمت زنان پرتاب میشد، در آنجایی شنیدم که یک مرد با چشمان پر نفرتش خیره شد به یک زن فحاشی کرد و کاغذی که شعار زن زندگی آزادی روی آن دیده میشد را بالاتر گرفت، در آنجایی شنیدم که در شلوغی تجمعات یک مرد بازوی زن را گرفت با جذبه به صف جلو آورد از پشت شالش را کشید و با تمام توان فریاد کشید زن زندگی آزادی.
این جمعیت که فریاد آزادی سر میدهند و آزادیخواهیشان میان فحاشی ها و حملههایشان گم شده، قبل از هر چیز به راه و رسم رسیدن به ازادی محتاجاند! میگویند ما شبهنظامی هستیم و این ماییم که دانشگاه را امنیتی کردهایم!
بله. ما با این که کارت دانشجویی هایمان در دستمان هست لباس شخصیایم و در مقابل دیکتاتورترین ها که در اداره گروههای تلگرامیشان روی هر فاشیستی را سفید کرده اند، ایستاده ایم چراکه نمیتوانید کسی را که میخواهد به کلاس برود را تهدید کنید و بخاطر علم آموزی به کسی اهانت کنید و به خانواده اش فحش دهید.
ما خودمانیم. طرفداران ایران. مثل شما لباس فرم سعودی اینترنشنال و آمریکا و اسراییل و فرانسه و مجاهدین خلق و کومله و جیش العدل و داعش را نمیپوشیم و نخواهیم پوشید. ما کارت هایمان دستمان میماند و هویتمان را از نرده های دانشگاه و مرزهای وطن، به بیگانگان کمین کرده نمیدهیم که وارد خاک ما شوند و بخواهند پیکره وطنمان را همچون سایر دوره های تاریخی پاره پاره کنند و انتفاع خودشان را ببرند و جیره بگیرند.
ما با کارت جعلی تو نیامده ایم که از بیرون دانشگاه رفتن بترسیم. ما در طول سالیان گذشته کنار کارگران و زحمتکشان و سرباز ها و معلم ها و اتباع افغان ایستاده ایم. هفت تپه، هپکو، امیدیه، نفرآباد، ۱۶ آذر ۱۴۰۰. ما معترضیم؛ ولی با سعودی کودک کش خونخوار که از بمباران بیمارستان و مدرسه ابایی ندارد و فرق صندوق رای و ظرف پنیر را نمیداند همکاسه نمیشویم.
ما با آمریکایی که سابقه خونخواری و تجاوزش به کشورهای مختلف جهان زبان زد خاص و عام است و به گفته خودش پدیدآورنده داعش است دست برادری نمیدهیم و فیلم پر نمیکنیم که پناهندگی بگیریم و پول بگیریم. ما طرف مردم مظلوم ویتنام و هیروشیما و ناکازاکی و همه ملت های مظلوم جهان ایستاده ایم. نه ظالمانی که سابقهشان تجاوز است و خونخواری مردم مظلوم فلسطین. ما با یمن برادریم. ما با مردم پاوه و ماموستایی که توسط کومله ها به فجیع ترین شکل به شهادت رسید برادریم. ما با ۱۷ هزار شهید ترور و با شهدایی که مجاهدین خلق رویشان عملیات مهندسی انجام داد و کاری کرد که روی داعشی ها هم سفید بماند برادریم. ما با مردم مظلوم سیستان و بلوچستان که توسط ریگی و انصارش قتل عام شدند برادریم.
ما در کنار مظلومانیم و از دادن جان هم ترسی نداریم. ما لباسمان شخصیست. لباس فرم هیچ دولت متخاصم و غاصب و خونخواری نیست. از اونجایی که دانشگاه تهران، به عنوان سیاسیترین دانشگاه ایران همواره دانشجویانی پویا و زنده و البته آگاه و فرهیخته داشته انتظار میرفت در اتفاقات اخیر هم این دانشجویان علم دادخواهی و اعتراضی که در شان محیط دانشگاست را بلند کنند.
با این حال جریان دیکتاتور و استبدادخواهی که شعار آزادی سر میدهد اما با سلب اختیار و آزادیِ دانشجویان فضای امن دانشگاه را به محیطی امنیتی تبدیل کرده و به موازاتِ آن گوش فلک را کر کردهاند که دانشگاه امنیتی شده است و خواستهشان هم آزادیِ دانشجویان است، گویی نمیدانند مسبب تمام این اتفاقات خودشان هستند و همانهایی که از بیرون مانند عروسک خیمه شببازی کنترلشان میکنند اندک اهمیتی برای آزادی و امنیتشان قائل نیستند.
باید یادآور شویم کسانی این روزها محیط آموزشی را تبدیل به فضایی جهت سوءاستفادههای سیاسی دیگران کردهاند و با فحشهای رکیک و اقداماتی دون شان دانشجو، محیط دانشگاه را تحت تاثیر قرار دادند هیچ فهمی از حقوق یک دانشجو ندارند. چراکه بارها به طرق مختلف دانشجویان را تهدید و حق طبیعیشان را سرکوب کردهاند.
در این میان برخی اساتیدِ که از بیتالمال ارتزاق میکنند با دامن زدن به فضای ملتهب دانشگاه به بهانههای واهی از تشکیل کلاسها جلوگیری کرده و مستقیما حیثیت علمی دانشگاه را نشانه گرفتهاند. جای تعجب ماجرا اینجاست که هیچ نهاد یا مسئولی نیز ارادهای برای برخورد با عوامل مخل نظم در دانشگاه را ندارد.
فیالحال سوال ما از شما، آقای دکتر مقیمی این است؛ روزانه این جریان تمامیتخواه با شیوههای مختلف سعی بر برهم زدن نظمِ آموزشی دانشگاه را دارند، اتفاقی که در این مدت شاهد آن بودیم عدم توجه جنابعالی به بحرانِ ایجاد شده توسط ایشان است! سوال اینجاست وظیفه و نقش دانشگاه در برخورد با این اتفاقات چگونه تعریف شده است؟!
مگر نه اینکه کنترل و مدیریت بحران میبایست در وهلهی اول توسط شخص شما اتفاق افتد؟ چطور میشود جریانی به راحتی و بدون هیچگونه پروایی حقوق دانشجویان را سلب کرده و اقدامات غیرقانونی انجام دهند لکن برخوردی از جانب دانشگاه صورت نگیرد؟!
در این مدت شاهدِ رفتارهای دور از شان چند مامور حراست دانشگاه نیز بودهایم. برخوردهایی درِ هرگونه گفتوگو و تعامل را میبندد و صرفِ هزینهسازی هیچ آوردهای ندارد. جای تاسف است که همچنان بعد از مشخص شدنِ اشتباهات در مقام عذرخواهی ولو اندک که "وظیفهی" مشخص مسیولین است در نیامدند.
چطور میشود زمانی که در بحبوحه جنگ روایتها قرار داریم و دشمن از هرگونه اقدامی با تمام قوا علیه امنیت و آرامش ما دریغ نمیکند هیچ همی جهت ارائهی روایت مبتنی بر واقعیت توسط دانشگاه وجود نداشته باشد؟! هنوز هم به میزان اهمیت رسانه و اطلاع رسانی و بازنماییای که توسط جریان مقابل اتفاق میافتد از سمت دانشگاه توجهی نمیگردد.
چه فرد یا نهادی مسئول اطلاعرسانیِ دقیق تمام اتفاقات در دانشگاه میباشد؟ اینکه در جامعهی کوچکی مانند دانشگاه نتوان مرجعیت خبری را در دست داشت جای تاسف دارد. جناب دکتر مقیمی! ما بچههای بسیج دانشگاه تهران که این روزها هر تهمت و ناسزایی را به جان خریدیم و از طرفی هر روز پیگیر وضعیت دانشجویان بازداشتی بودیم و برای ترتیب دادن همین جلسه هم چند هفته پیگیری کردیم، همچون شما با امنیتی کردن دانشگاه و بازداشت دانشجویانی که بی دلیل دستگیر می شوند مخالفیم! با این حال دانشگاه همانقدر که جای ناسزا و فحاشی نیست، نباید به دست اقلیتی ناامن که قصد بر هم زدن نظم را دارند مختل شود. اگر کسی یا کسانی مخل امنیت دانشجویان دیگر شده اند طبق قوانین دانشگاه باید کمیته انضباطی به طور جدی ورود کند. اگر سازوکارهای قانونی فضای دانشگاه فعال نشود، عرصه برای ورود نهادهای بیرونی جهت کنترل دانشگاه باز میشود.
اقای مقیمی! شما رییس دانشگاه تهرانید نه پردیس مرکزی. این روزها همدانشگاهی هایمان در دانشکدههای مختلف از پردیس ابوریحان تا کرج و دانشکدههای امیراباد با تکثری از مدیریت دانشکدهها مواجهاند که ورود برخی مسئولین دانشکده به مراتب از سکوتشان بهتر است! برخورد قهری با دانشجویان یا وعدههای دروغین به آنها و یا بعضا عقبنشینیهایی که نهایتا منجر به ظلم دانشجویان دیگر میشود در برخی دانشکدهها وجود دارد.
یک هفته پیش بسیج دانشکده فنی قصد برگزاری تریبون ازاد در فضای دانشگاه داشت که با مخالفت دانشکده برگزار نشد. اگر بناست گفتگو بین دانشجویان شکل بگیرد، اگر خود دانشجویان بانی این گفتگو میشوند دیگر این سنگاندازیها برای چیست؟
اقای مقیمی! اگر امروز ما اینجا ایستادهایم تا در سالن و محیط منطقی با شما صحبت کنیم، چون مرز قائلیم بین کسانی که دنبال آشوباند و کسانیکه می خواهند مسائل را حل کنند. این روزها دسته اول صدایشان بلندتر است با این حال دسته دوم، در عین سرکوب شدن در تلاشاند که به هر طریقی روزنهای برای بیرون آمدن از وضعیت فعلی پیدا کنند.
شما هم باید تفاوت قائل باشید بین دانشجویانی که اعتراض واقعی دارند و دانشجویانی که اینطور نیستند و در ادامه مسئولیتتان بیشتر پای صحبت دانشجویان بنشینید.