تاریخ انتشار: شنبه 1401/08/07 - 07:56
کد خبر: 448508

پیشنهاد عجیب یک شهید برای مراسم عروسی‌اش

پیشنهاد عجیب یک شهید برای مراسم عروسی‌اش

علیرضا موحد دانش، فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود که برادر دیگرش محمدرضا را نیز در جنگ از دست داده بود. علی در جبهه‌های غرب نیز فرمانده‌ای نام آشنا بود که در همان منطقه دستش از مچ قطع شد.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فارس، علیرضا موحد دانش، فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود که برادر دیگرش محمدرضا را نیز در جنگ از دست داده بود. علی در جبهه‌های غرب نیز فرمانده‌ای نام آشنا بود که در همان منطقه دستش از مچ قطع شد. این فرمانده دفاع مقدس در ۱۳ مرداد سال ۶۲ در منطقه حاج عمران به شهادت رسید و پیکرش در قطعه ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد. ام سلمه مولایی همسر شهید موحد دانش خاطره ازدواجش با این فرمانده دلاور را اینگونه روایت می‌کند:

در مسجد ختم می‌گیرند، نه عروسی

علی به من گفت: اگر تو بخواهی مراسم عروسی را در سالن می‌گیریم، ولی من دوست دارم در مسجد باشد. از طرفی چون محمدرضا شهید شده بود، مادرش به شدت مخالفت می‌کرد و می‌گفت: آرزو دارم برایت مراسم خوبی بگیرم.

من ابتدا با تعجب پرسیدم: در مسجد؟!!

گفت: مسجد مکان مقدسی است. خیالت راحت باشد وقتی آنجا باشد خانم‌ها خودشان را جمع و جور می‌کنند. هرکسی دوست داشته باشد، می‌آید و هرکسی هم دوست نداشت، نمی‌آید.

قبول این موضوع برای خانواده‌ام کمی سنگین بود. برادرم می‌گفت: همه در مسجد ختم می‌گیرند نه عروسی؟! اما به هر حال موافقت کردم و مراسم همانجا برگزار شد.

قبلش پدرم به من گفت: خوب فکرهایت را بکن بعدا حرفی نزنی‌ها! گفتم: خیالتان راحت، من پذیرفتم.

مادرش می‌گفت اگر تو قبول نکنی، علی مراسم را مسجد برگزار نمی‌کند. اما من گفتم: هر کس آرزویی دارد، علی هم آرزویش این است. خانم دانش گفت: جفت‌تان دیوانه هستید، خدا در و تخته را خوب جور کرده.

خلاصه مراسم عروسی ما در قدیمی‌ترین مسجد خیابان ایران برگزار شد. خانواده موحد دانش ابتدا در این محله ساکن بودند. موقع عقد لباس سفید عروسی تنم بود، اما زمانی که راهی مسجد شدیم، آن را در آوردم و یک پیراهن معمولی صورتی پوشیدم. علیرضا هم لباس سپاه تنش بود.

بسیاری از اقوام به کنایه می‌گفتند: شورش را درآورده‌اند. ما ندیدیم کسی در مسجد عروسی بگیرد. جالب است که یک فقیری فکر کرده بود در مسجد ختم است. آمد داخل و غذایش را که زرشک پلو هم بود، خورد و موقع رفتن گفت: خدا رحمتش کند. البته مولودی‌خوانی هم داشتیم. ماشین هیلمن شیری رنگ یکی از اقوام را هم خیلی ساده گل زدیم.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
نظر کارشناس داوری در مورد صحنه‌های دیدار استقلال
استقلال همچنان در صدر/ کامبک لحظات پایانی استقلال مقابل ذوب آهن
سرمربی پرسپولیس: می خواهیم قهرمانی فصل گذشته را تکرار کنیم
جزئیات توافق پیشنهادی آتش‌بس در غزه
حاشیه بازی استقلال مقابل ذوب آهن
ترابی: اورنوف فوق العاده است
نامه تاج به وزیر ورزش و جوانان درمورد فصل آینده لیگ برتر
نمایشگاه مجازی کتاب آغاز به کار کرد
اولین داروی رشد مجدد دندان وارد فاز آزمایش انسانی می‌شود
لغو مراسم فارغ‌التحصیلی در دانشگاه کلمبیا به دلیل اعتراضات
حماس: آماده مقابله با هر گونه حمله اسرائیل به «رفح» هستیم
موافقت حماس با پیشنهاد مصر و قطر برای آتش‌بس در غزه
گفت‌وگوی بایدن و نتانیاهو درباره رفح
برگزاری ششمین نشست کمیسیون مشترک کنسولی ایران و تاجیکستان
رشد ۱۸ دلاری قیمت طلا در معاملات امروز
تامین ۶ میلیارد دلار ارز برای واردات در سال جاری
حاشیه بازی پرسپولیس مقابل نساجی
تساوی سپاهان مقابل استقلال خوزستان
معرفی بهترین تشک یک نفره برای حل مشکل بی‌خوابی دانشجویان
تصمیم‌های داور بازی نساجی و پرسپولیس تایید شد
ارتش ۱۰ نفره پرسپولیس با برد مقابل نساجی موقتا صدرنشین شد
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top