به گزارش سرویس صنفی و آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ هر ساله هزاران پایاننامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری در دانشگاههای کشور نگاشته میشوند؛ متونی حاصل ماهها تحقیق، مطالعه، تجربه میدانی و تلاش علمی دانشجویان که اغلب با راهنمایی اعضای هیئت علمی دانشگاهها و با صرف هزینههای مستقیم یا غیرمستقیم انجام میگیرند. اما واقعیت تلخ این است که بخش زیادی از این دستاوردها، پس از دفاع از پایاننامه، یا در بایگانی کتابخانهها خاک میخورند یا نهایتاً در سامانههای دیجیتال آرشیو میشوند، بیآنکه به کار گرفته شوند یا به حل مسائل واقعی جامعه کمک کنند.
در این میان، پرسش مهمی مطرح است: چرا از این حجم انبوه دانش تولیدشده استفاده مناسبی نمیشود؟ چگونه میتوان پژوهشهای دانشجویی را به خدمت توسعه علمی، فناوری، اجتماعی و اقتصادی کشور درآورد؟ چه سازوکارهایی برای بهرهبرداری از پایاننامهها در عرصه صنعت، مدیریت، سیاستگذاری و جامعه وجود دارد یا باید ایجاد شود؟
پایاننامه؛ بیش از یک الزام آموزشی
برای بسیاری از دانشجویان تحصیلات تکمیلی، پایاننامه بیشتر یک الزام آکادمیک برای دریافت مدرک است تا ابزاری برای خلق دانش یا حل مسئله. این رویکرد باعث میشود که بخش قابلتوجهی از ظرفیتهای پژوهشی دانشگاهها در قالب پروژههایی صرف شود که از ابتدا مشخص است کارکرد عملی یا کاربردی چندانی نخواهند داشت.
اما در اصل، پایاننامهها باید بخشی از چرخه تولید علم در کشور باشند. این تحقیقات میتوانند راهحلهایی نوآورانه برای مشکلات جامعه، صنعت و دولت ارائه دهند. در واقع، پایاننامهها اگر بهدرستی جهتگیری و مدیریت شوند، میتوانند پلی میان دانش نظری و عمل اجتماعی باشند.
وزیر علوم چه میگوید؟
دکتر سیمایی در دیدار یا رئیس مرکز آمار و اطلاعات قوه قضائیه با تأکید بر لزوم افزایش اجرای تکالیف قوانین برنامه، گفت: متأسفانه، ما معمولاً تنها ۳۰ تا ۳۵ درصد از تکالیف قوانین برنامه را اجرایی میکنیم. ما میخواهم این میزان را به ۹۰ درصد برسانیم. یکی از مهمترین تکالیف قانون برنامه، مسئلهمحور شدن تحقیقات و ارتباط دانشگاه و صنعت است.
وزیر علوم در ادامه افزود: دادههای شما در قوه قضائیه و نیروی زبده ما در دانشگاهها میتوانند با هم پیوند بخورند. این همکاری باعث میشود که آمارها معنادار شوند و بتوانیم آنها را تحلیل کنیم. به عنوان مثال، دانشگاهها میتوانند تأثیر قانون جدید چک بر کاهش ورودی دادگاهها و افزایش اعتماد عمومی را بررسی کنند.
وی همچنین به فرصتهای موجود برای استفاده از دادههای قضائی در پایاننامههای دانشجویی اشاره کرد و گفت: ما آموزش رایگان میدهیم، اما از خروجی تحقیقات دانشجویان استفاده نمیکنیم. دانشجویان هم دنبال موضوع میگردند، در حالی که در نظام قضائی موضوعات فراوان و مسائل متنوعی وجود دارد که میتوان آنها را به سمت نیازهای کشور سوق داد.
علل مغفولماندن تحقیقات دانشجویی
دلایل زیادی برای کماثر بودن خروجیهای پژوهشی دانشجویان وجود دارد که میتوان آنها را در سه سطح بررسی کرد:
ساختاری و نهادی) نبود سازوکار رسمی و الزامآور برای پیوند میان دانشگاهها با دستگاههای اجرایی و صنعتی باعث شده که انتخاب موضوع پایاننامهها اغلب از مسائل واقعی جامعه فاصله داشته باشد. همچنین، عدم تعریف پروژههای کاربردی مشترک میان نهادهای حاکمیتی و مراکز آموزش عالی موجب قطع این ارتباط میشود.
فرهنگی و انگیزشی) دانشجویان، بهویژه در مقاطع کارشناسیارشد، بیشتر به فکر فارغالتحصیلی سریع و ساده هستند تا درگیرشدن با پژوهشهای چالشی. از سوی دیگر، برخی استادان نیز ترجیح میدهند پروژههایی با پیچیدگی کمتر را پیشنهاد دهند که زودتر به نتیجه برسد، تا پایاننامهها بهجای کیفیت، صرفاً کمیت داشته باشند.
فناوری و ارتباطی) هرچند در سالهای اخیر سامانههایی مانند «ایرانداک» برای ثبت و دسترسی به پایاننامهها راهاندازی شدهاند، اما این اطلاعات بهندرت توسط سازمانها و صنایع مورد جستوجو قرار میگیرند. نبود واسطههایی برای ترجمه این پژوهشها به زبان صنعت یا سیاست، عملاً باعث عدم بهرهبرداری از آنها میشود.
سازوکارهای بهرهبرداری مؤثر از پایاننامهها
برای حل این چالشها و استفاده بهینه از ظرفیت تحقیقات دانشجویی، چند راهکار کلیدی قابل طرح است:
ایجاد سامانههای ملی نیازسنجی پژوهش) وزارت علوم یا معاونت علمی ریاست جمهوری میتوانند با همکاری دستگاههای اجرایی و بخش خصوصی، یک سامانه جامع از مسائل و نیازهای پژوهشی کشور ایجاد کنند. این سامانه به دانشجویان و استادان کمک میکند تا موضوعاتی را انتخاب کنند که نیاز واقعی و مخاطب مشخص داشته باشد.
تعریف پایاننامههای مسئلهمحور و تقاضامحور) دانشگاهها میتوانند پایاننامهها را بهصورت پروژههای مشارکتی با نهادهای خارج از دانشگاه تعریف کنند. بهعنوان مثال، یک پایاننامه در حوزه مدیریت شهری میتواند با همکاری شهرداری طراحی شود و نتایج آن نیز مستقیماً در سیاستگذاری شهری مورد استفاده قرار گیرد.
ایجاد بانک ایده و تحقیقات قابل تجاریسازی) پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد و شرکتهای دانشبنیان میتوانند به بانکهایی برای ذخیره، تحلیل و تجاریسازی پایاننامهها تبدیل شوند. پایاننامههایی که دارای نوآوری فنی یا ایدههای قابل پیادهسازی هستند، با حمایت این نهادها میتوانند به محصول یا خدمت واقعی تبدیل شوند.
مشوقهای مالی و اعتباری برای پایاننامههای کاربردی) صندوقهای حمایتی، نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی یا بنیاد ملی نخبگان، میتوانند برای پایاننامههایی که در راستای اولویتهای توسعهای کشور طراحی میشوند، تسهیلات و گرنتهای مالی خاصی در نظر بگیرند. این حمایتها میتوانند انگیزه دانشجویان و استادان را برای انتخاب موضوعات مفید افزایش دهند.
گزارشنویسی کاربردی و مستندسازی عملیاتی) دانشگاهها باید آموزشهایی در زمینه نحوه نگارش گزارشهای غیرعلمی (برای مخاطب غیر دانشگاهی) به دانشجویان ارائه دهند. یک پایاننامه خوب اگر فقط به زبان تخصصی علمی نگاشته شود، برای مدیر یا کارشناس اجرایی قابل درک نیست. باید نسخههای خلاصهشده، اجرایی و قابلفهم نیز برای هر پایاننامه تهیه شود.
نمونههای موفق داخلی و خارجی
در برخی دانشگاههای ایران، تلاشهایی برای ایجاد این پیوند انجام شده است. بهطور مثال، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران پروژههایی با همکاری شهرداری تهران یا وزارت نیرو تعریف کردهاند که نتیجه آنها مستقیماً در پروژههای اجرایی استفاده شده است.
در سطح جهانی نیز مدلهایی مثل پایاننامههای صنعتی در آلمان، پروژههای مشترک دانشگاه و دولت در کشورهای اسکاندیناوی و یا شبکههای تحقیقاتی کاربردی در کرهجنوبی، نمونههایی موفق از بهرهبرداری از پایاننامهها در سطح سیاست و صنعت هستند.
افزایش اثربخشی بودجههای پژوهشی: سالانه میلیاردها تومان صرف پژوهش در دانشگاهها میشود که اگر بهرهبرداری نشود، عملاً اتلاف منابع است.
تقویت ارتباط دانشگاه و جامعه: استفاده از تحقیقات دانشجویی باعث میشود دانشگاهها بیشتر به مسائل واقعی کشور بپردازند و نقش خود را در توسعه ایفا کنند.
توانمندسازی دانشجویان و اشتغالپذیری: کار روی پروژههای واقعی، مهارت حل مسئله، ارتباط با صنعت و کسب تجربه عملی را برای دانشجویان فراهم میکند.
تغییر نگرش به پایاننامه از الزام به فرصت: اگر پایاننامه به ابزار ورود به بازار کار و مشارکت اجتماعی تبدیل شود، انگیزه و کیفیت آن نیز افزایش مییابد.
فرجام سخن
پایاننامههای دانشجویی ظرفیتهای عظیمی برای توسعه علمی و حل مسائل کشور دارند، اما بدون سازوکار مشخص، این گنجینهها به منابع خاموش تبدیل میشوند. برای حرکت بهسوی دانشگاه مسئلهمحور، باید پیوندی واقعی میان تولیدات دانشگاهی و نیازهای جامعه برقرار کرد. این امر مستلزم برنامهریزی هدفمند، سیاستگذاری دقیق، مشوقهای مؤثر و اصلاح فرهنگ پژوهشی در میان دانشگاهیان است. در نهایت، پایاننامه نباید نقطه پایان باشد؛ بلکه میتواند نقطه شروعی برای اثرگذاری اجتماعی، توسعه فناوری و خلق آیندهای بهتر برای ایران باشد.
گزارش از عرفان عباسی



