به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) که در سال ۱۹۶۸ میلادی به امضا رسید، به عنوان یکی از مهمترین معاهدات جهانی در زمینه امنیت بینالمللی و کنترل سلاحهای هستهای شناخته میشود. این معاهده در گام اول با هدف جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای به کشورهای جدید طراحی شد، در گام دوم تلاش کرد تا کشورهای دارنده سلاح هستهای را به سمت خلع سلاح ترغیب کند و در نهایت به دنبال تسهیل دسترسی به فناوریهای هستهای صلحآمیز برای اعضای غیرهستهای بود. اما واقعیتهای بیش از پنج دهه گذشته، به ویژه در رابطه با ایران، نشان میدهد که این پیمان نه تنها نتوانسته انتظارات عدالتمحورانه و امنیتی را برآورده کند، بلکه به یکی از ابزارهای فشار سیاسی و تحریمهای اقتصادی علیه ایران تبدیل شده است.
پیشینه عضویت ایران در NPT
ایران در سال ۱۹۶۸ به عنوان یکی از نخستین کشورهای امضاکننده پیمان NPT پذیرفت تا برنامه هستهای خود را در چارچوب صلحآمیز توسعه دهد و از ساخت یا گسترش سلاحهای هستهای خودداری کند. این عضویت همراه با وعدههایی بود که کشورهای دارنده سلاح هستهای به اعضای غیرهستهای دادند؛ وعدههایی که شامل انتقال فناوریهای هستهای صلحآمیز، حمایت از توسعه اقتصادی و حرکت به سوی خلع سلاح جامع هستهای بود. اما با گذشت زمان، ایران نه تنها شاهد تحقق این وعدهها نبود، بلکه بیشترین فشارها را در این زمینه متحمل شد.
از اوایل دهه ۱۹۹۰ به بعد و شروع تنشهای ژئوپلیتیکی منطقهای، ایران بارها مورد اتهام قرار گرفت که در پی ساخت سلاح هستهای است؛ اتهاماتی که همواره از سوی تهران رد شدهاند. باوجود همکاری کامل ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که بارها برنامه هستهای ایران را صلحآمیز اعلام کرده است، اما ایران همواره زیر شدیدترین بازرسیها و فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است.
پیامدهای عضویت ایران در NPT
یکی از تلخترین واقعیتها این است که ایران علیرغم تعهداتش در چارچوب NPT، نه تنها امنیتش افزایش نیافته بلکه با تهدیدات متعدد مواجه شده است. بمباران مراکز هستهای ایران، ترور دانشمندان برجسته هستهای و اعمال تحریمهای اقتصادی وسیع و بیسابقه، بخشی از پیامدهای این عضویت بودهاند.
رژیم صهیونیستی، که عضو NPT نیست و از داشتن سلاح هستهای نیز هرگز علناً سخن نگفته است، یکی از بازیگران اصلی این فشارها و تهدیدات به حساب میآید. این رژیم با حمایت کشورهای قدرتمند، به ویژه آمریکا، بدون هیچگونه نظارت و بازرسی، زرادخانه هستهای خود را توسعه داده و عملاً با عملیات نظامی و ترورهای هدفمند علیه ایران، امنیت ملی ایران را هدف قرار داده است. اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این زمینه سکوت کرده و حتی اطلاعات حساس ایران را افشا کرده است که منجر به حملات تروریستی به دانشمندان ایرانی شده است.
ضعف نظام نظارت و اجرای دوگانه
یکی از مهمترین مشکلات پیمان NPT، ضعف جدی در نظام نظارت و اجرای آن است. در حالی که اعضای غیرهستهای مانند ایران موظف به ارائه گزارشهای دقیق و پذیرش بازرسیهای مکرر هستند، کشورهای دارنده سلاح هستهای، علیرغم تعهدات خود به خلع سلاح، به گسترش زرادخانههای خود ادامه دادهاند.
خروج کره شمالی از پیمان در سال ۲۰۰۳ و ادامه برنامههای هستهایاش بدون مجازات جدی نشاندهنده ناکارآمدی ساختار نظارتی این پیمان است. این بیعدالتیها و برخورد دوگانه میان کشورهای عضو، به شدت اعتبار و مشروعیت NPT را زیر سوال برده است و موجب افزایش بیاعتمادی در جامعه بینالمللی شده است.
مجلس و تعلیق همکاری
در پاسخ به این وضعیت ناعادلانه، مجلس شورای اسلامی ایران در اقدامی مهم، تعلیق همکاریها با آژانس انرژی اتمی در چارچوب پیمان NPT را به تصویب رسانده است. یکی از نمایندگان تعلیق NPT را گامی مثبت و ضروری در جهت حمایت از منافع ملی خوانده و تصریح کرده است که این تصمیم به دلیل بیاعتمادی به نهادهای بینالمللی و ضعف عملکرد رئیس سازمان انرژی اتمی اتخاذ شده است.
این نماینده به اتهامات جاسوسی علیه رئیس این سازمان اشاره کرده و پیگیریهای حقوقی در این زمینه را ضروری دانسته است. او تأکید کرده است که سازمان انرژی اتمی باید خسارات وارده به کشور را جبران کند تا امکان بازگشت به همکاری با NPT فراهم شود، اما در شرایط فعلی تعلیق پیمان الزامی است.
نگاه اقتصادی؛ نفع یا ضرر؟
برخی از کارشناسان حوزه سیاستگذاری اقتصادی، بر این باور هستند که عضویت ایران در NPT نه تنها منفعتی نداشته بلکه به بهانهای برای اعمال تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای توسعه فناوری تبدیل شده است. آنها معتقدند که این پیمان به شکل یک ابزار سیاسی برای محدود کردن استقلال فنی و راهبردی ایران به کار گرفته شده است؛ ایران بیشترین هزینهها را پرداخته ولی کمترین بهره را برده است. این امر باعث شده تا بسیاری در ایران به این نتیجه برسند که عضویت در NPT بدون برخورداری از مزایای وعده داده شده، به معنای پذیرش محدودیتهای ناعادلانه است.
پیامدهای منطقهای و بینالمللی
در سطح بینالمللی، نابرابری در برخورد با برنامههای هستهای کشورهای مختلف، ایران را در موقعیتی خاص قرار داده است. بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقهای که دارای برنامههای هستهای هستند، یا عضو NPT نیستند یا بدون برخورد جدی به توسعه فناوری هستهای خود ادامه دادهاند.
نمونه بارز این مسئله، رژیم صهیونیستی است که نه تنها عضو پیمان نیست بلکه به طور گستردهای به تسلیحات هستهای مجهز است و هیچگاه مورد بازخواست جدی جامعه جهانی قرار نگرفته است. این وضعیت نابرابر، معادلات امنیتی و سیاسی منطقه را پیچیده کرده و موجب افزایش نگرانیهای امنیتی ایران شده است.
گزینههای پیشرو؛ تعلیق، خروج یا بازنگری استراتژیک
با توجه به تحلیلهای فوق، ایران با چند گزینه اساسی روبهرو است:
-
تعلیق همکاری با NPT: همانطور که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده، تعلیق همکاریها میتواند ابزاری برای مقابله با فشارهای بینالمللی و ایجاد اهرم فشار در مذاکرات آتی باشد.
-
خروج کامل از NPT: این گزینه ممکن است به واکنشهای سختگیرانهتر بینالمللی منجر شود اما میتواند ایران را از محدودیتهای ناعادلانه رها کند و استقلال راهبردی بیشتری به کشور بدهد.
-
بازنگری و اصلاحات در چارچوب NPT: تلاش برای اصلاح پیمان و بهبود نظارتها و تعهدات کشورهای دارنده سلاح هستهای میتواند مسیر صلحآمیزتری را فراهم کند، اما به شرطی که کشورهای دیگر نیز متعهد به اجرای تعهدات خود شوند.
هر یک از این گزینهها پیامدهای پیچیدهای دارند که نیازمند بررسیهای دقیق امنیتی، سیاسی و اقتصادی است.
ابعاد حقوقی عضویت ایران در NPT
از منظر حقوق بینالملل، پیمان NPT به عنوان یک معاهده چندجانبه الزامآور برای اعضای خود تعریف میشود. این پیمان حقوق و تعهداتی را برای اعضا در نظر گرفته که شامل موارد زیر است:
-
تعهد ایران به عدم تولید یا دستیابی به سلاحهای هستهای: طبق ماده دوم پیمان، ایران موظف است از توسعه، ساخت و بهکارگیری تسلیحات هستهای خودداری کند.
-
حق دسترسی به فناوریهای هستهای صلحآمیز: ماده چهارم NPT به کشورهای غیرهستهای حق توسعه برنامههای صلحآمیز هستهای را اعطا کرده، به شرط آنکه در چارچوب نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت کنند.
-
تعهد کشورهای دارنده سلاح هستهای به خلع سلاح: ماده ششم پیمان ایران و سایر کشورها را از دارندگان تسلیحات هستهای خواسته تا به روند خلع سلاح متعهد باشند.
با این حال، نکته کلیدی این است که برخلاف تعهدات روشن حقوقی، کشورهای دارنده سلاح هستهای در عمل از خلع سلاح کامل خودداری کرده و همچنان زرادخانههای هستهای خود را توسعه میدهند. این امر موجب نقض آشکار اصول پیمان شده و حقوق ایران را به عنوان عضو غیرهستهای نقض کرده است.
همچنین، فشارهای غیرقانونی، بازرسیهای بیش از حد و افشای اطلاعات محرمانه ایران در قالب تعهدات NPT، نقض حریم حاکمیتی کشور محسوب میشود. در حقوق بینالملل، این نوع اقدامات قابل طرح دعاوی حقوقی در مجامع بینالمللی است و میتواند مبنایی برای بازنگری در عضویت باشد.
ابعاد فنی و علمی
برنامه هستهای ایران از ابتدا با اهداف صلحآمیز مانند تولید انرژی، تحقیقات پزشکی، کشاورزی و صنعت طراحی شده بود. ایران با دارا بودن ذخایر غنی اورانیوم و نیروی انسانی متخصص، ظرفیت قابل توجهی برای توسعه فناوری هستهای دارد.
از نظر فنی، ایران توانسته است در حوزههایی همچون غنیسازی اورانیوم، ساخت رآکتورهای تحقیقاتی، و تولید تجهیزات مرتبط با انرژی هستهای پیشرفتهای چشمگیری داشته باشد. این پیشرفتها با همکاری آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازرسیهای مکرر همزمان بوده است.
اما نارضایتی ایران از محدودیتهای اعمال شده، بیشتر به دلیل سیاستهای یکجانبه و تحریمهای سنگین علیه فناوریهای مرتبط با هستهای است که دسترسی به مواد و تجهیزات لازم را دشوار کرده است. این شرایط، توسعه برنامههای صلحآمیز را مختل کرده و باعث شده که ایران به دنبال راههای متنوعتری برای تضمین امنیت انرژی خود باشد.
چشمانداز دیپلماتیک
دیپلماسی هستهای ایران از دهه ۱۳۸۰ به بعد پیچیدگیهای فراوانی یافته است. مذاکرات متعدد در قالب برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) که در سال ۲۰۱۵ به امضا رسید، نمونهای از تلاشهای دیپلماتیک ایران برای تضمین حقوق هستهای و رفع تحریمها بود.
با این حال، خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و بازگشت تحریمها، روند مذاکرات را با چالش جدی مواجه کرد. کشورهای اروپایی، روسیه و چین هر کدام رویکرد متفاوتی نسبت به ایران داشتهاند، ولی اغلب این کشورها نتوانستهاند تعادل مناسبی میان تضمین امنیت منطقه و حفظ منافع اقتصادی ایران برقرار کنند.
در این وضعیت، ایران به دنبال ایجاد روابط چندجانبه و تنوعبخشی به همکاریهای بینالمللی خود است تا بتواند فشارها را کاهش داده و همزمان از پیشرفتهای فناوری استفاده کند.
راهکارهای پیشنهادی برای سیاست هستهای ایران
با توجه به چالشها و فرصتهای موجود، سیاست هستهای ایران باید بر مبنای موارد زیر تنظیم شود:
-
تقویت زیرساختهای فنی و علمی داخلی: کاهش وابستگی به فناوریهای خارجی و توسعه تحقیق و آموزش در حوزه هستهای برای افزایش استقلال.
-
بازنگری در همکاریهای بینالمللی: با توجه به عملکرد ضعیف برخی نهادهای بینالمللی، ایران باید با دقت در انتخاب شریکان دیپلماتیک و اقتصادی خود عمل کند.
-
استفاده از ابزار حقوقی و سیاسی: طرح شکایات قانونی علیه نهادهای بینالمللی که حقوق ایران را نقض کردهاند و افزایش حضور در محافل بینالمللی برای دفاع از منافع ملی.
نتیجهگیری
در مجموع، عضویت ایران در پیمان NPT، اگرچه در ابتدا با نیت صلحآمیز و توسعه علمی و اقتصادی بوده است، در عمل به منبعی برای فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی علیه کشور تبدیل شده است. ضعف نظارت بینالمللی و برخورد دوگانه در اجرای تعهدات، اعتبار این پیمان را تضعیف کرده و اعتماد ایران را به نهادهای بینالمللی کاهش داده است.
از این رو، تعلیق یا بازنگری در سیاستهای مرتبط با NPT، نه تنها ضرورت ملی بلکه یک گام هوشمندانه و منطقی برای حفظ منافع ملی و امنیت کشور به شمار میرود. تصمیمگیری در این زمینه باید مبتنی بر تحلیلهای دقیق و متوازن و با هدف ارتقای استقلال فنی، امنیتی و اقتصادی ایران صورت گیرد.
گزارش از امیر صفره



