خبرنامه دانشجویان ایران: به نقل ازروزنامه جوان،در تحلیلی بر گزارش کمیته موسوم به صیانت از آرای میرحسین موسوی نوشت؛ به رغم آنکه در مهلت قانونی اعتراض کاندیداها به نتیجه انتخابات - و پنج روز اضافهای که شورای نگهبان بر این مهلت افزود - میرحسین موسوی و اطرافیانش نتوانستند حتی یکی از ادعاهای خود را اثبات کنند؛ بعد از تأیید نهایی انتخابات توسط شورای نگهبان، کمیته صیانت از آرای آقای موسوی با انتشار بیانیهای تفصیلی، در صدد برآمده تا انتخابات ریاست جمهوری دهم را مخدوش جلوه دهد. بخش عمدهای از مطالب مطروحه در این بیانیه، ایرادات بدون پایه و فاقد منطقی است که قبلاً نیز در بیانیههای میرحسین موسوی مطرح شده و هیچ ربطی هم به فرآیند رأیگیری نداشته و بالطبع نمیتوانند اثبات کننده تقلب در انتخابات باشند.
یکی از محورهای بیانیه کمیته صیانت از آرای موسوی، ادعای دخالت سپاه و بسیج در انتخابات است. با توجه به اینکه برخی از این ادعاها دارای سابقه بوده و روزنامه جوان نیز در گذشته به تحلیل این ادعاها پرداخته است، با مرور برخی موارد مطرح در بیانیه کمیته صیانت، نکاتی را برای تنویر اذهان مخاطبان گرامی یادآور میشویم:
انتشار دوباره سند جعلی
1- در بیانیه کمیته صیانت از آرای موسوی، اولین مورد از دخالت سپاه و بسیج در انتخابات این گونه مورد اشاره قرار گرفته است:
"پخش بسیار گسترده تراکت انتخاباتی یالثارات الحسین انصار حزبالله در بین پرسنل سپاه و بسیج و نظامیان که در آن سردار سرتیپ پاسدار پاکپور از حجتالاسلام سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه در خصوص انتخابات ریاست جمهوری درخواست رهنمود کرده است و ایشان پاسخ دادهاند: "نظر صریح مقام عظمای ولایت حضرت آیتالله خامنهای، انتخاب مجدد ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر احمدینژاد میباشد. بر فرماندهان محترم نیروی زمینی سپاه واجب است در عمل به رهنمودهای مکرر معظمله، پرسنل تحت امر خود و خصوصا برادران وظیفه را توجیه نمایند ". این تراکت علاوه بر نقض موارد فوقالذکر قانونی مبنی بر منع دخالت نظامیان در انتخابات و موضعگیریهای جناحی، عملاً زمینه را برای انواع دخالتها و تصرفات سپاه و بسیج در انتخابات را نیز فراهم میکرد. "
مخاطبان محترم روزنامه جوان به خاطر دارند تراکت مورد ادعای کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی، سندی جعلی بود که برای نخستینبار، اول خرداد ماه 88 در سایت وابسته به مهدی هاشمی رفسنجانی منتشر و سایتهای حامی میرحسین موسوی نیز پوشش گستردهای به آن دادند و البته بلافاصله از سوی مسؤولان نمایندگی ولی فقیه در سپاه تکذیب شد. در همان مقطع، روزنامه جوان در گزارشی با عنوان "جاعلان دوباره به میدان آمدند " از جعلی بودن این تراکت و اهداف جاعلان آن پرده برداشت. پیگیریها نیز مشخص کرد که در آن هفته، نشریه یالثارات الحسین اصولاً چنان مطلبی درج نکرده است. سایتهای منتشر کننده سند جعلی نیز در آن مقطع روشن نکردند که این تراکت در کدام رده سپاه یا بسیج توزیع شده است کمااینکه کمیته صیانت از آرا نیز در بیانیه اخیر خود به محل و مکان توزیع بسیارگسترده(!) این تراکت قلابی و خودساخته اشارهای ندارد. البته انتشار اسناد جعلی توسط ستادها و رسانههای میرحسین موسوی به همین تراکت منحصر نشد و در ایام تبلیغات انتخاباتی و بعد از انتخابات نیز تداوم پیدا کرد. از آن جمله میتوان به سند جعلی حضور بسیجیان در همایش حامیان احمدی نژاد - که در سطور بعدی بدان اشاره خواهد شد- و نیز نامه جعلی وزیر کشور به رهبر معظم انقلاب اشاره کرد که در نامه جعلی اخیر، فردی با امضای "از طرف وزیر کشور " خطاب به مقاممعظمرهبری تصریح میکند که میرحسین در انتخابات پیروز شده و لازم است برای پیروزی احمدی نژاد دستوری صادر شود!
به نظر میرسد حضرات صیانت کننده از آرای میرحسین موسوی فراموش کردهاند که این اسناد از جانب دوستان خودشان جعل و توزیع شده است اما در محاکم قانونی و محکمه ملت، آنچه مورد پذیرش واقع میشود، اسناد معتبر و حقیقی است نه اسناد قلابی جعل شده در ستاد قیطریه و فتوشاپکاریهای سایت مهدی هاشمی رفسنجانی!
مضافاً اینکه هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد وقتی مقاممعظمرهبری دو بار - هم در سخنرانی نوروزی مشهد و هم سخنرانی 14 خرداد - صراحتاً اعلام کردند که هیچکس از رأی ایشان مطلع نیست، فرد مسؤولی به خود اجازه دهد در یک نامه مکتوب، خلاف آن نص صریح را مطرح کند و مخاطبان نیز علیالقاعده چنین چیزی را نمیپذیرند.
گروههای مخالف نظام و نشریه روزانه
2- در بخش دیگری از بیانیه کمیته صیانت آمده است:
"در تحلیلهای سپاه اینگونه وانمود شده است که جریان رقیب احمدینژاد (کروبی و موسوی) دستاویز بیگانگان برای اجرای انقلاب مخملی در ایران هستند ( سخنرانی آقای سعیدی، منعکس در نشریه تحلیل سیاسی هفته، معاونت سیاسی ستاد کل سپاه) یا در نشریه روزانه نمایندگی ولی فقیه در سپاه با کنار هم قرار دادن اخبار روزنامههایی همچون جوان، کیهان و ایران عملاً به حمایت از احمدی نژاد پرداخته و کاندیداهای رقیب برای احمدی نژاد را متهم به حمایت از احزاب و گروههایی مینمایند که به نظام اعتقاد ندارند ( گزیده اخبار روزنامه ویژه انتخابات، واحد سیاسی نمایندگی ولی فقیه 22/2/88 و 19/3/88 ")
کشف بسیار مهم(!) کمیته صیانت در خصوص نشریه روزانه گزیده اخبار واحد سیاسی نمایندگی ولی فقیه، واقعاً مصداق دمیدن در شیپور از سر گشاد است. آقای محتشمیپور به عنوان رئیس کمیته خودخوانده صیانت از آرا بهتر است از آقای میرحسین موسوی و مهدی کروبی سؤال کند که چرا در ایام انتخابات و برای کسب چند رأی بیشتر حاضر شدند با مخالفان تابلودار نظام، جلسه محفلی بگذارند و پنهان و آشکار با دادن وعده وعید از آنها طلب حمایت کنند. آیا اعلام حمایت صریح گروههای غیرقانونی و ضدنظام نهضت آزادی و ملی - مذهبیها از میرحسین موسوی و حزب منحله دموکرات کردستان از مهدی کروبی موضوعی است که کمیته صیانت بتواند بر آن سرپوش بگذارد؟
اگر مطبوعات کشور خبر ائتلاف میرحسین موسوی و مهدی کروبی با گروههای مخالف نظام را منتشر نموده و این اخبار در "گزیده اخبار روزنامهها "ی واحد سیاسی دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه منعکس شود، تخلف انتخاباتی و حمایت از احمدینژاد است؟! اگر گروههای مخالف نظام از احمدی نژاد حمایت نکردهاند و خبر این حمایت در مطبوعات درج نشده، گناه تهیهکنندگان "گزیده اخبار روزنامهها " چیست؟
آیا آقای محتشمیپور (رئیس کمیته صیانت از آرای موسوی) فراموش کردهاند که در سال 66 به عنوان وزیر کشور دولت موسوی به حضرت امام(ره) نامه نوشتند و در خصوص فعالیت گروه نهضت آزادی کسب تکلیف نمودند و امام (ره) صراحتاً این گروه را طرفدار وابستگی کشور و فاقد صلاحیت اعلام کردند؟ آیا حساسیت روزنامههای متعهد به نظام نسبت به ائتلاف موسوی و کروبی با چنین گروهی و انتشار خبر این روزنامهها در بولتن "گزیده اخبار روزنامهها " تخلف است اما عدم توجه به نظر صریح امام(ره) در خصوص گروههای منحرف و مخالف نظام اشکالی ندارد؟
اظهار نظر حجتالاسلام والمسلمین سعیدی پیرامون انقلاب مخملی نیز که در این بند بدان اشاره شده، مربوط به تحولات فرا انتخاباتی است که در بند بعدی بدان اشاره میشود و ربطی به دخالت و تأثیرگذاری بر فرآیند رأیگیری ندارد.
چرا انقلاب مخملی؟
3- در بخش دیگری از بیانیه کمیته صیانت از آرای موسوی آمده است:
"اظهارات صریح و مداخلات آشکار بعضی از مسؤولان سپاه و بسیج به سود آقای احمدینژاد و علیه آقای موسوی با تشبیه پیروزی ایشان به "انقلاب مخملی " که آنها اجازه نمیدهند واقع شود و عملیات روانی گستردهای که افراد وابسته و تحت امر این نهادها در روز رأیگیری و پیش از و پس از آن در مناطق مختلف انجام دادهاند و دهها مورد آن طی گزارشهایی از شهرستانهای مختلف واصل شد، نمونه دیگری است که شائبه تصمیمگیری اولیه و تعیین "پیروز انتخابات با هر نتیجه رأی " را تقویت میکند. "
قطعاً نه کمیته صیانت از آرای موسوی و نه هیچکس دیگری نمیتواند سندی (جز همان تراکت جعلی) ارائه کند که بیانگر حمایت رسمی مسؤولان سپاه و بسیج از یک کاندیدای خاص باشد. هر چند آنها نیز همانند سایر آحاد ملت در برگه رای خود، قطعاً نام یک نفر را نوشتهاند و هیچکس نمیتواند حق قانونی آنها برای رأی دادن به کاندیدای مورد نظر خود را سلب نماید.
کمیته صیانت از آرای موسوی ظاهراً فراموش کردهاند که تنها ستادی که به صورت غیرقانونی شاخه بسیج راهاندازی کرد، ستاد میرحسین موسوی بود و همین ستاد بود که با مراجعه به فرماندهان سپاه و بسیج درصدد تطمیع و سوء استفاده از عنوان آنها برآمد که البته این حرکت ناکام ماند و در نهایت ستاد موسوی مجبور شد با عنوان فرماندهان سابق سپاه به تبلیغات انتخاباتی بپردازد. هر چند همین عنوان هم یک دروغ تاریخی بود و هیچ فرمانده صاحب نام پیشین سپاه حاضر به همراهی با ستاد موسوی نگردید.
اما مسأله انقلاب مخملی (و به تعبیر درستتر کودتای مخملی) موضوعی است که برخلاف ادعای کمیته صیانت، نه در روز رأیگیری و قبل از آن، بلکه عمدتاً بعد از برگزاری انتخابات 22 خرداد و آغاز آشوبها مطرح گردید و مسؤولان سپاه و بسیج حسب رسالت قانونی و انقلابی خود به تبیین ابعاد این موضوع پرداختند. البته قبل از برگزاری انتخابات، برخی مواضع و رفتارها و تحرکات ویژه نشان میداد که برخی جریانهای سیاسی خاص درصددند تا بر بستر انتخابات ریاست جمهوری دهم، فرآیندی شبیه انقلابهای رنگی اروپای شرقی را در ایران به اجرا دربیاورند. برخی چهرههای سیاسی و نزدیکان میرحسین موسوی نیز قبل از برگزاری انتخابات، کدهای ویژهای مطرح کردند که بیانگر ایجاد التهاب و اغتشاش بعد از برگزاری انتخابات بود. به طور طبیعی حسگرهای نهادهای مسؤول نظام در این باره فعال بود اما تا بعد از برگزاری انتخابات 22 خرداد و به عینیت پیوستن تهدیدات قبلی، نه سپاه و بسیج و نه هیچ نهاد مسؤول دیگر نظام، عکسالعمل ویژهای نشان ندادند و تنها پس از شروع اغتشاشات - از فردای برگزاری انتخابات - بود که گمانه زنیهای قبلی درباره کودتای مخملی را به تحلیلهای عینی تبدیل کرد.
قطعاً آنچه آقای موسوی، محرکین پشت پرده و حامیان وی با همکاری اوباش و حمایت ویژه سفارت انگلیس و شبکه بیبیسی انجام دادند در عرف سیاسی، هیچ عنوانی جز انقلاب و کودتای مخملی ندارد. برای "تمرد از قانون "، "خروج بر حاکمیت "، "حمله به ساختارهای حقوقی کشور "، "عدم تمکین به رأی ملت "، "دعوت به اغتشاش و ایجاد آشوب "، "اعلام حمایت از قانونشکنان "، "اردوکشی خیابانی "، "حمله به اموال عمومی و خصوصی و آسیبرسانی به مردم بیگناه "، "بسترسازی برای فتنه و قتل تعدادی از شهروندان و حافظان امنیت "، "تلاش برای تصرف ساختمانهای حکومتی و صداو سیما " آن هم با اعلام حمایت صریح و بیپرده دشمنان تابلودار کشور بویژه آمریکا و انگلیس، هیچ نامی جز کودتای مخملی نمیتوان یافت و تنویر افکار عمومی در این خصوص و مقابله با روند کودتا نه تنها تخلف به شمار نمیآید بلکه وظیفه و تکلیف قانونی همه نهادهای مسؤول امنیت کشور از جمله سپاه و بسیج است و تخطی از انجام این وظیفه، تخلف محسوب میشود. ورود عملی بخشی از نیروهای بسیجی برای مهار کودتای مخملی و پیاده نظام آن نیز مطابق قانون و طبق مصوبات شورای عالی امنیت ملی بوده است.
میتینگ مصلای تهران
4- در بخش دیگری از ادعانامه کمیته صیانت، اینگونه آمده است:
"سازماندهی گسترده با هزینه سپاه و حضور دهها هزار بسیجی با لباس شخصی در میتینگ انتخاباتی آقای احمدینژاد در مصلای تهران و سازماندهی حضور بسیجیان در همایشهای تبلیغاتی به نفع آقای احمدینژاد که در مواردی با پرداخت حق مأموریت همراه بوده است. "
این مورد نیز از دروغهای آشکاری است که در ایام تبلیغات انتخاباتی با انتشار یک سند دست کاری شده از سوی سایت مهدی هاشمی رفسنجانی مطرح گردید و البته به سرعت، جعلی بودن آن سند روشن شد. یک روز بعد از برگزاری همایش بزرگ حامیان احمدینژاد در مصلای تهران(18 خرداد) که موجب انفعال شدید رقبای وی گردید، سایت مهدی رفسنجانی با انتشار یک نامه دست کاری شده، مدعی شد که بسیجیان تهران برای حضور در همایش مصلای تهران فراخوان شدهاند.
اما بلافاصله با انتشار اصل نامه - نامه فرمانده ناحیه ابوذر تهران برای حضور بسیجیان در همایش 11خرداد مرقد امام(ره) - مشخص گردید که جاعلان حرفهای هوادار میرحسین با دستکاری محل برگزاری همایش از مرقد امام(ره) به مصلای تهران و تاریخ و ساعت مراسم از ساعت 30/11 روز11 خرداد به ساعت 16 روز 18 خرداد، تلاش کردهاند تا همایش میلیونی حامیان احمدینژاد را تحتالشعاع قرار دهند. در همان مقطع رسانههای اصولگرا از جمله روزنامه جوان با انتشار اصل نامه و نامه قلابی، به تحلیل اهداف پشت پرده این اقدامات پرداختند اما اعضای کمیته صیانت از آرای میرحسین ظاهراً به حافظه تاریخی مردم باور ندارند که مجدداً همان نامه دستکاری شده و جعلی (محصول فتوشاپ کاری دوستان خودشان) را دستمایه بیانیه جدید قرار داده اند. خودگویی و خودخندی عجب مرد هنرمندی!
ضمناً پول و حق ماموریت مزدوری سیاسی تنها از گلوی کسانی پایین میرود که دست اندازی آنها به بیت المال شهره عام و خاص است و در همین انتخابات، اسپانسرهای مالی آنان از جمله فاسدترین افراد به شمار میآمدند. کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی نیز تنها به همین یک مورد پاسخ دهد که پول 48 هزار تلفن اعتباری و گوشیهای آنها را برای تحویل به نمایندگان ناظر خود بر صندوقهای رأی از کدام محل تأمین کرد و پول شهریه دانشجویان مظلوم کدام دانشگاه صرف خرید این تلفنها و سایر هزینههای سنگین ستاد اصلاح طلبان شد؟!
ماجرای ستاد قیطریه
5- یک محور دیگر از بیانیه کمیته صیانت از آرا درباره دخالت سپاه و بسیج در انتخابات عبارت است از:
"اقدامات غیرقانونی نیروی انتظامی، لباسشخصیها، سپاه و بسیج در حمله به ستاد آقای موسوی در قیطریه، دستگیری اعضای ستادها و حمله به ستاد مرکزی و سایر ستادها برای جلوگیری از اطلاع رسانی و جمعآوری مستندات تخلفات انتخاباتی. "
روزنامه جوان در گذشته گزارشهای مفصلی درباره ستاد قیطریه و مسائل رخ داده در این ستاد منتشر کرده است. ذکر این نکته مهم است که ورود مأموران انتظامی به ستاد قیطریه و توقیف اسناد و وسایل موجود در آن چند روز بعد از 22 خرداد بوده و ربطی به فرآیند انتخابات ندارد. پس از شروع اغتشاشات سازماندهی شده، مأموران امنیتی و انتظامی متوجه شدند که اولاً بخش عمدهای از تحرکات آشوبگرانه در ستاد قیطریه ساماندهی شده و این ستاد محل تردد عناصر اصلی فتنه و اغتشاش است و ثانیاً از محل این ستاد، ارتباطات گستردهای با رسانههای بیگانه برقرار میشود و این ستاد به تأمینکننده اصلی اخبار و گزارشهای بیبیسی، صدایآمریکا و دیگر شبکههای ضدانقلاب برای پوشش اخبار آشوبها و حمایت از اغتشاشگران تبدیل شده است.
نکته جالب اینکه به محض اقدام نیروهای انتظامی برای ورود به این ستاد، حدود دو هزار نفر از عناصر سازماندهی شده، بلافاصله وارد عمل شده و به مقابله با مأموران عمل کننده، پرداختند. برخی شبکههای ماهوارهای نیز با استفاده از امکانات مستقر در ستاد قیطریه این درگیری را به صورت آنلاین و مستقیم پوشش میدادند! کمیته صیانت از آرای موسوی خوب بود در بیانیه خود مشخص میکرد که اگر ستاد قیطریه یک ستاد انتخاباتی معمولی بود، آن همه نیروی آماده درگیری و آن همه چماق و قمه برای چه چیزی فراهم آمده بود؟ آن دستگاههای فرستنده و گیرنده پیشرفته در این ستاد چه میکرد؟ آن ارتباطات ویژه با بی بی سی و صدای آمریکا برای چه برقرار شده بود؟
دادگاه و دیگر هیچ!
6- و بالاخره آخرین اتهام زنی کمیته صیانت از آرای موسوی به سپاه و بسیج که هیچ سندی - ولو جعلی و ساختگی!- هم ندارد به این شرح است:
"اقدامات غیرقانونی نیروی انتظامی، لباس شخصیها، سپاه و بسیج در روز رأیگیری در مواردی همچون تبلیغ برای آقای احمدینژاد در حوزههای رأیگیری، مجبور کردن مردم به دادن رأی به احمدینژاد، تهدید و ارعاب در بسیاری از حوزهها، روستاها و شعب رأیگیری، نوشتن رأی توسط بسیجیان، نشان دادن کارت بسیج و عدم ممهور کردن شناسنامه، دخالت در شعب اخذ رأی. "
این اتهامات کلی و البته بی سند، اصولاً فاقد هر نوع چارچوب منطقی است که بتوان با استدلال در رد آنها چیزی نوشت. طرح برخی از این اتهامات واقعاً مایه تأسف است آن هم از جانب کسانی که خود روزگاری مسؤولیت برگزاری انتخابات را بر عهده داشتهاند. اتهام "مجبور کردن مردم برای رأی دادن به احمدینژاد " برای 40 میلیون ایرانی که در این انتخابات پای صندوقهای رأی رفتهاند و همه کسانی که با فرآیند انتخابات در ایران آشنایی دارند، ادعایی غریب است که انسان نمیداند برای مطرح کنندگان این ادعا بخندد یا گریه کند. شاید به جای خنده، گریه به حال کسانی شایستهتر باشد که این گونه برای قدرت و مکنت چند روزه دنیا، آخرت خود را میسوزانند. به نظر میرسد برای روشن کردن تکلیف اتهامات اخیر، هیچ راهی جز مراجعه نهادهای مورد اتهام به دستگاه مجری عدالت وجود نداشته باشد. تنها در یک دادگاه علنی است که مطرح کنندگان این ادعاها و اتهامات عجیب و غریب، در پیشگاه خدا و خلق خدا رسوا میشوند و مورد بازخواست قانونی قرار میگیرند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.