به گزارش سرویس اقتصادی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اختصاصی خبرنامه دانشجویان ایران// سید مصطفی موسوی نژاد: بانک مرکزی برای اولین بار در سال 1338 اقلام سبد محاسبه تورم را مشخص کرد و سپس در سال 1383 این سبد، بازنگری شد. 359 قلم کالا در 12 گروه کالایی مشخص شدند. تورم اکنون به 3 صورت اعلام میشود:
نرخ تورم ماهانه: مقایسه شاخص قیمت اول و آخر ماه
نرخ تورم نقطه به نقطه: مقایسه شاخص قیمت در سال گذشته و امسال
نرخ تورم سالیانه: نرخ تورم سال منتهی به هر ماه، از محاسبه درصد تغییر متوسط شاخص قیمت در دوازده ماه منتهی به ماه مورد نظر نسبت به دوره مشابه قبل به دست میآید.

تورم تولیدکننده(Producer Price Index): آنچه در بالا گفته شد، مشهور است به تورم مصرفکننده. یک نوع تورم نیز وجود دارد به نام تورم تولیدکننده بدین معنی که میزان تورم در سمت تولیدکننده کالا را مشخص میکند. این شاخص از سال ۱۳۶۹ در ایران توسط بانک مرکزی محاسبه و منتشر میشود.

دو مرجع اعلام تورم
بانک مرکزی و مرکز آمار ایران دو مرجع اعلام نرخ تورم در ایران هستند. بانک مرکزی قدیمیترین مرجع اعلام تورم است اما این روزها مرکز آمار ایران مرجع اعلام آمارهای کشور شده است. باید دانست که تعداد اقلام کالای مورد محاسبه بانک مرکزی و مرکز آمار ایران متفاوت است: مثلا طبق مصاحبه رئیس مرکز آمار ایران در سال 1395، مرکز آمار ایران 451 قلم کالا را بررسی میکند اما بانک مرکزی 650 قلم کالا را بررسی میکند. همچنین باید دانست که اماکنی که دو نهاد آمار میگیرند تفاوت دارد. از سوی دیگر گاهی اوقات سال پایه محاسباتی آنها متفاوت میشود. همچنین بد نیست بدانیم بانک مرکزی فقط قیمت کالاها در شهرها را محاسبه میکند درحالی که مرکز آمار هم شهر و هم روستا را مورد بررسی قرار میدهد.
ریشههای تورم در ایران:
1- تورم ناشی از تقاضا Demand-Pull)): وقتی پول زیاد، کالا کم است. (مثال: تزریق درآمدهای نفتی)
2- تورم ناشی از هزینهCost-Push) ): وقتی هزینههای تولید بالا میرود. (مثال: افزایش قیمت انرژی، تحریمها، افزایش نرخ ارز)
3- تورم ساختاریStructural) ): نقش بنیانهای اقتصادی مانند بهرهوری پایین، انحصار، قاچاق کالا و فضای نامناسب کسبوکار
4-مفهوم انتظارات تورمی: یکی از مواردی که در ایران بخصوص در سالهای اخیر عامل محرک تورم شده، مفهوم انتظارات تورمی است. گفته میشود در ایران چندین عامل لنگر انتظارات تورمی هستند نظیر قیمت ارز، نرخ بنزین و ...
دو نوع تورم در ادبیات اقتصادی رایج:
در ادبیات اقتصادی، تورم را به دو بخش تقسیم میکنند:
1- تورم هسته: تورم کل منهای بخش غذا و انرژی
2-تورم هدلاین: تورم غذا و انرژی
یعنی هسته سخت تورم بدون در نظر گرفتن نوسانات غذا و انرژی که فصلی رخ میدهد اندازهگیری میشود.
در واقع تورم هسته، تصویر دقیقتری از فشار تورمی پایدار به دست میدهد.
اما این موضوع برای ایران توضیح دهندگی ندارد چرا که در ایران ساختار تورم بالکل تغییر کرده است! بعنوان مثال در تورم سال اخیر، یکی از پیشرانهای تورم، مواد غذایی و خوراکیهاست که بیتوجه به فصول پیش میرود که بخش قابل توجه آن نیز برمیگردد نه ارز تامینکننده بخش وارداتی آن. از سوی دیگر در بخش انرژی نیز با توجه به ثابت ماندن چندین ساله قیمتهای نسبی انرژی، در سال اخیر بخش انرژی و سوخت نیز تورم قابل توجهی را در حال تجربه کردن است.
اثر نفتی شدن اقتصاد بر تورم:
از روزی که صنعت نفت در ایران ملی و پول نفت وارد بودجه جاری ایران شد، پول نفت عاملی تعیین کننده در بودجه گردید و کمبود آن در بودجه و ایجاد کسری موثر واقع شد و در نتیجه نرخ ارز کشور کاملا متاثر از آن شد. این امر موجب برخی عدم تعادلها در اقتصاد شده است:
1- ناترازی پولی: وقتی بانکها بجای بردن منابع به سمت تسهیلات مولد، آن را به سمت فعالیتهای غیرمولد سودآور و سفتهبازی(کارهای پرریسک در اقتصاد) میبرند. این امر موجب میشود بانکها با نکول در منابع مواجه شده و ناتراز شوند. بانک مرکزی هم بجای حل ساختاری مشکل، از محل ارزهای نفتی پایه پولی خلق کرده و ناترازی آنها را جبران میکند.
2- ناترازی مالی بودجه: بجای تلاش برای اصلاح ساختاری بودجه و مالیاتستانی، دولت هزینههای جاری خود را با ارز نفتی تامین میکند و بودجههای عمرانی تخصیص نمییابد. بدین ترتیب بودجه به نفت وابستهتر شده و این امر با هر تکانه خارجی، انتظارات تورمی را دامن میزند.
3-ناترازی تقاضای کالا: وقتی کالایی تقاضای بالا پیدا میکند، افزایش قیمت پیدا میکند. دولت اینجا باید با روشهای مختلف مدیریت تقاضا بکند، اما چون ارز نفتی دارد بدنبال راه سادهتر یعنی واردات کالا میرود.
4- ناترازی بنگاههای دولتی و خصولتی: وقتی بنگاههای دولتی و خصولتی با مشکل مواجه میشوند، دولت بجای تمرکز بر روی بهرهور کردن و حل مشکلات این بنگاهها، با پشتوانه ارزهای نفتی، خلق پول کرده و به بانکها تزریق میکند تا آنها بتوانند تسهیلات داده و با تسهیلات به بنگاههای خصولتی و دولتی، مشکل ناترازی بنگاهها را موقتا حل کنند.
نرخ ارز چگونه باعث ایجاد تورم در کشور میشود؟
1- تورم انتظاری عاملان اقتصادی: با افزایش نرخ ارز، همه عاملان اقتصادی اعم از تولیدکننده، مصرفکننده و ... رفتارهای خود را با آن تنظیم میکنند. آنها انتظار دارند قیمت کالاها نیز متناسب با نرخ ارز افزایش یابد. این همان مفهوم لنگر انتظارات تورمی از دید نرخ ارز است.
2- رشد سرعت گردش پول: با افزایش نرخ ارز، صاحبان نقدینگی بسرعت داراییهای خود را برای مصون نگهداشتن نسبت به تورم، وارد فضای سفتهبازی و بازارهای مشابه میکنند. این امر باعث افزایش سرعت گردش پول شده و به تورم میانجامد. یکی از نشانههای افزایش سرعت گردش پول، افزایش سهم پول به نسبت شبه پول است.
3- رشد هزینههای تولید از دو طریق:
الف) افزایش قیمت نهادههای تولیدی
ب) افزایش بازده انتظاراتی تولیدکنندگان به منظور جبران قیمت انتظاری کالاهای اولیه در آینده
4- افزایش تقاضای نقدینگی: بعنوان مثال وقتی یک شرکت تولیدکننده که واردکننده کالاهای اولیه به منظور تولید است، سابقا برای تامین ارز واردات خود، چون ارز 28500 تومانی به او تخصیص مییافته، یک مقدار نقدینگی نیاز داشته، اما وقتی ارز کالای وارداتی او بعنوان مثال به 70000 تومان افزایش مییابد، ناگهان به یک نقدینگی چند برابر برای تامین ارز خود نیاز خواهد داشت.
5- اختلال در نظام عرضه و تقاضا: نوسانات ارزی نظام عرضه و تقاضا را مختل میکند. از یکسو، عرضهکنندگان تمایلی به فروش کالاهای خود به قیمتهای فعلی ندارند و ترجیح میدهند تا قیمتها بیشتر افزایش یابد. از سوی دیگر، تقاضا علاوه بر جنبه مصرفی، جنبه سرمایهای و احتیاطی نیز پیدا میکند. این تغییر رفتار، فشار بیشتری بر بازار وارد کرده و به افزایش بیشتر قیمتها منجر میشود.
چرا تورم در ایران ناشی از رشد نقدینگی نیست؟
1- فقدان فشار تقاضا در اقتصاد بخصوص در اقشار پایین: اساسا اقشار ضعیف، از بدلیل شکاف هزینه، از کمبود تقاضا رنج میبرند.
2- آمار تراکنشهای خرد: آمار تراکنشهای خرد شاپرک نشان میدهد، تراکنشهای خرد در یکی دو سال اخیر تغییر چندانی نداشته است. این یعنی فشار تقاضا در کالاهای مصرفی مردم وجود ندارد.
همچنین، اگر نرخ رشد نقدینگی را با تورم تعدیل کنیم، میبینیم نرخ رشد واقعی نقدینگی در ایران فزاینده نخواهد بود.




