تاریخ انتشار: جمعه 1393/10/05 - 08:20
کد خبر: 152830

اسلام منهای اسلام/9

جریان شناسی انجمن حجتیه در گفتگویی با دکتر صالحی؛ اشاره به برخی فعالیتهای انجمن

جریان شناسی انجمن حجتیه در گفتگویی با دکتر صالحی؛ اشاره به برخی فعالیتهای انجمن

مطلب دوم آن که پس از گستردگی انقلاب، انجمن سعی بر آن داشت که تاحدی با حرکت انقلابی مردم همراه باشد. از جمله این همراهی‌ها می‌توان به اضافه شدن تبصره‌هایی در اساسنامه انجمن مبنی بر همراهی با حرکت مرحوم امام خمینی(ره) اشاره کرد. هر چند این همراهی‌ها بسیار محدود بود.

خبرنامه دانشجویان ایران: شیعیان لندنی به اندازه وهابی ها خطرناک هستند و در قم و اصفهان و نجف مدرسه علمیه دارند. این جمله حسن رحیم پور در خطبه های پیش از نمار جمعه تهران یکی از آخرین هشدارهای صریح در رابطه با جریانی بود که پیش از این رهبری با عنوان «شیعه لندنی» از آنان یاد کرده بود و امام نیز با تعابیری چون «روحانیون فاسد و جاهل و یک بعدی»، «افعی های خوش خط و خال حوزه» و «مقدس نمایان متحجر و بی شعور» آنان را جماعتی خوانده بود که از ساواک و شاه بیشتر خون به دلش کرده بودند. در نوشتارهای «اسلام منهای اسلام» به بررسی بخشی از این تفکر که در قالب جریان «انجمن حجتبه» تعریف می شود، پرداخته ایم.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دکتر سید عباس صالحی، دانش آموخته حوزه علمیه، دارای مدرک دکترای فلسفه دین و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است که علاوه بر تدریس در مقاطع سطوح عالی حوزه و انجام فعالیت‌های علمی، عضو و دبیر هیأت امنای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است. نام دکتر صالحی برای خوانندگان نشریات علمی معرفتی هم نامی آشنا است. وی سال‌ها به عنوان مدیرمسئول نشریه پگاه حوزه به فعالیت مطبوعاتی اشتغال داشته و در حال حاضر، معاونت فرهنگی وزارت ارشاد دولت یازدهم را برعهده دارد. از آنجا که سابقه طرح مباحث مختلف توسط دکتر صالحی همواره در فضایی صرفا علمی، مستند و فارغ از وابستگی‌های خاص سیاسی بوده است، ویژه نامه ساعت صفر گفتگویی 4ساعته با ایشان درباره جریان‌شناسی انجمن حجتیه داشته است.

به عقیده دکتر صالحی، تا کنون با سه رویکرد به مقوله انجمن حجتیه توجه شده است: رویکرد اول، بعد سیاسی- امنیتی موضوع است که ناظر به مباحث حوزه قدرت سیاسی و معادلات و احتمالات حضور انجمن در حوزه قدرت سیاسی ایران است. رویکرد دوم بحث، رویکرد نگاه ژورنالیستی به موضوع انجمن حجتیه است که البته این بعد نیز با توجه به وجود پدیده‌های مبهم در این جریان و نیز نهان روشی بودن فعالیت‌های انجمن، مورد توجه محافل رسانه‌ای بوده است. در نهایت، رویکرد سوم که نگاه علمی به این موضوع را شامل می‌شود و پدیده انجمن حجتیه را به مثابه هر پدیده تاریخی-اجتماعی و سیاسی دیگر، مورد بررسی و نقد قرار می‌دهد.

تا کنون از هیچ شخصیتی به اندازه مرحوم حلبی در انجمن حجتیه، نامی به میان نیامده. اگر موافق باشید، در ابتدا به ارزیابی شخصیت مرحوم حلبی بپردازیم.

از آنجا که انجمن حجتیه تشکیلاتی است که شخص محور تشکیل و مدت طولانی نیز به همین ترتیب مدیریت شده است، لذا این نقطه، نقطه آغازین مباحث انجمن است. شناخت شخصیت ایشان نیز می‌تواند در برخی تحلیل‌ها پیرامون انجمن، راهگشا باشد و می‌بایست در ابعاد مختلف به تحلیل شخصیت ایشان پرداخت.

بعد اول شخصیت مرحوم حلبی، سابقه علمی ایشان است. ایشان شاگرد مرحوم میرزا عبدالجواد نیشابوری مشهور به ادیب اول بوده و همچون بسیاری از پروردگان حوزه خراسان، در ادبیات عرب تبحر داشته است. در دوره‌های عالی در محضر درس مرحوم میرزا احمد آقازاده، پسر آخوند خراسانی و نیز مرحوم حاج آقا حسین قمی حضور داشته که هر دو، از مراجع و مجتهدین قابل توجه عصر خود بوده‌اند. در حیطه مباحث فلسفی نیز همچون بسیاری از افرادی که بعدا به مکتب تفکیک تمایل پیدا کرده‌اند، در ابتدا از شاگردان مرحوم حاجی فاضل و مرحوم آقابزرگ حکیم شهیدی بوده است. اما پس از ورود مرحوم میرزا مهدی اصفهانی از نجف به مشهد و پایه‌گذاری مکتب تفکیک یا مکتب معارفی خراسان، در درس ایشان حاضر شده، یکی از اصلی‌ترین تقریرات دروس ایشان را می‌نویسد.

بعد دوم، حوزه خطابی شخصیت ایشان است. وی همچون بسیاری از تحصیل کردگان حوزه علمیه خراسان، از خطبای مطرح کشور شناخته می‌شود. شیوه‌های خطابی مرحوم حلبی، شیوه‌های منحصر به فردی بوده است.

بعد سوم شخصیت مرحوم حلبی، بعد سیاسی شخصیت ایشان است. وی مقارن با حوادث ملی شدن صنعت نفت، از شهریور 1320 تا سال 1331 تا حدودی به فضای سیاست نزدیک شد. در این زمان، دو مجموعه «انجمن پیروان قرآن» و «کانون نشر حقایق اسلامی» به عنوان اصلی‌ترین جریانات سیاسی شهر مشهد در دفاع از ملی شدن صنعت نفت مطرح بودند. مرحوم حلبی با هر دو مجموعه رابطه‌ای نزدیک داشت و خطابه‌هایی را نیز در هر دو مجموعه ایراد می‌کرد.

در انتخابات مجلس هفدهم شورای ملی نیز ایشان از کاندیداهای مطرح مشهد بود. اما در جریان اختلافات مربوط به حوادث آن دوران و موافقت‌ها و مخالفت‌ها، به این نتیجه رسید که از شرکت در انتخابات انصراف دهد و مشهد را به قصد تهران ترک کرد. البته دلایل این تصمیم سخت، به رغم آن که جریان‌های مختلف سیاسی مشهد نیز از ایشان حمایت می‌کردند، هنوز در ابهام قرار دارد. از این پس، فعالیت‌های سیاسی از این سنخ از مرحوم حلبی مشاهده نمی‌شود. البته پس از انقلاب نیز یک بار کاندیدای مجلس خبرگان قانون اساسی از مشهد شد که آراء لازم را کسب نکرد.

 ظاهرا ورود مرحوم حلبی به تهران مقارن با بحث شکل‌گیری انجمن ضد بهائیت یا انجمن حجتیه است.

بله. این مقطع آغازین فعالیت‌های انجمن است. البته انجمن حجتیه را می‌توان در چهار مقطع تاریخی، طبقه‌بندی و ارزیابی و تحلیل کرد:

مرحله اول و دوران قبل از تأسیس رسمی از سال‌های 1331 تا 1336

مقطع دوم از دوران تأسیس رسمی در سال 1336 تا پیروزی انقلاب

مقطع سوم از پیروزی انقلاب تا سال 1362 که انجمن اعلام تعطیلی می‌کند

مقطع چهارم از سال 1362 تا حال حاضر.

 در بحث مقطع اول شکل گیری انجمن، شاید جدی‌ترین سؤال این باشد که چرا بهائیت به عنوان نقطه هدف مبارزات مرحوم حلبی تعریف شد؟

به این پرسش پاسخ‌هایی داده شده که یکدیگر را نفی نمی‌کنند و می‌توان آن‌ها را با هم تلفیق کرد.

نخستین مطلب، انگیزش‌هایی بود که مکتب معارفی خراسان در حوزه اعتقادات ایجاد کرد. به گونه‌ای که پرورش متکلمین در دستور کار مکتب معارفی خراسان قرار گرفت. مرحوم حلبی نیز تعلقات خود را به حوزه‌های اعتقادی زمان خود و از جمله بهائیت معطوف کرد.

مطلب دوم این است که مرحوم حلبی مطالعات پیشینی پیرامون بهائیت داشت و نیز تحت تأثیر افرادی بود که پیرامون بهائیت، مطالعات جدی داشتند. از جمله این افراد می‌توان به مرحوم آیت‌الله شیخ احمد شاهرودی اشاره کرد که نقد جدی به کتاب «بیان» داشت که از آثار مهم بهائیت است. اتفاقا جد مرحوم شاهرودی نیز در شاهرود توسط بابی‌ها به قتل رسیده بود.

نکته سوم، بهائی شدن عده‌ای از کسانی است که به مرحوم حلبی بسیار نزدیک بودند. از جمله سید عباس علوی، هم حجره مرحوم حلبی.

این عوامل و برخی دیگر از عوامل، موجب آن شد که مرحوم حلبی با ورود به تهران، زمینه اصلی کار خود را به مبارزه با بهائیت معطوف کند و برای این کار، اقدام به کادر سازی کند. این حرکت، نخستین تشکل جدی علیه بهائیت بوده است.

البته از نکات قابل توجه در همین زمینه این است که مرحوم حلبی در کادر سازی، به حوزه‌های علوم دینی مراجعه نمی‌کند. وی اولا به جای شهرهایی مثل قم و مشهد، تهران را انتخاب می‌کند. ثانیا نیروهایش را از محیط‌های فرهنگی و علمی جدید و بازاریان انتخاب می‌کند؛ لذا در نسل‌های اول و دوم انجمن، به جز خود ایشان، روحانی شاخصی دیده نمی‌شود. پس از آن نیز به ندرت از روحانیون در کادرهای اصلی انجمن بهره‌گیری می‌شود. این مطلب نیز از سؤال‌های موجود در شکل گیری انجمن حجتیه است.

البته برای این مطلب استدلال‌هایی از سوی انجمن ارائه شده. مثلا این که اگر در مباحثات میان بهائیت با نماینده انجمن که از میان قشر غیر روحانی انتخاب شده، غلبه از سوی بهائیت بود، دین و نماد آن (روحانیت) از آسیب مبرا می‌ماند. در صورت غلبه انجمن نیز این دین بود که غلبه پیدا کرده بود. لذا در هر دو صورت پیروزی و شکست، به نهاد دین و روحانیت آسیبی وارد نمی‌شد.

از دیگر استدلال‌ها آن است که انجمن عقیده داشت صحبت یک فرد غیر روحانی در فضای آن روز که متأثر از حضور تحصیل‌کردگان در علوم و فنون مختلف بود، ممکن بود تأثیر بیشتری داشته باشد.

 آغاز معرفی انجمن به طور رسمی در سال 1336 بوده است. شاخص‌های این دوره را چگونه تحلیل می‌کنید؟

مرحله دوم فعالیت‌های انجمن، مرحله تأسیس و گسترش است که از سال 1336 آغاز و تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 ادامه می‌یابد. انجمن در این دوره فعالیت‌های متعددی را انجام می‌دهد. نخستین فعالیت، ساختارسازی و وجود نگاه تشکیلاتی در انجمن است. در این کادرسازی می‌توان به ایجاد چند گروه شاخص اشاره کرد:

گروه تدریس و نگارش که به تدوین متون آموزشی حلقه‌های علمی انجمن می‌پرداخت. البته جزوات تهیه شده می‌بایست پس از مطالعه به گروه تحویل داده می‌شد و لذا از این جزوه‌ها چیزی در دسترس عموم باقی نمانده است.

گروه سخنرانی که به تربیت نیروهای خطیب مشغول بود.

گروه ارشاد که با افراد در معرض بهائی شدن مرتبط می‌شدند و سعی در بازگرداندن آن‌ها داشتند.

گروه تحقیق که در حقیقت ضد اطلاعات انجمن بود. افراد این گروه در میان بهائیان نفوذ می‌کردند و به جمع آوری اطلاعات می‌پرداختند.

گروه ارتباط با خارج که با توجه به خروج سران بهائیت از ایران و فعالیت‌های آن‌ها در خارج از ایران، این گروه در فضاهای بین‌المللی فعالیت می‌کرد.

گروه کنفرانس که مسئولیت برگزاری کنفرانس‌ها و جلسات بزرگ انجمن را به عهده داشت.

مشاهده می‌کنید که انجمن، فعالیت‌های منظم و جدی را در دستور کار خود داشته است.

دومین فعالیت عمده انجمن در این دوره، گسترش شعب بود. یعنی با ایجاد شعب متعدد در اکثر شهرهای ایران تحت عنوان‌های مؤسسه یا انجمن یا بیت امام زمان(عج) به فعالیت مشغول شدند.

در این دوره انجمن حجتیه به کادر سازی توجه ویژه‌ای داشت و به جذب نیروهای مستعد و باهوش از طریق مدارس تحت پوشش یا مرتبط همت گمارد. از آنجا که فعالیت انجمن صرفا مبارزه با بهائیت معرفی می‌شد، افراد قابل توجهی از خانواده‌های مذهبی با آن‌ها مرتبط شدند. از جمله مدارس بسیار قابل توجه انجمن می‌توان به مدرسه علوی تهران اشاره کرد که نسل قابل توجهی از نیروهای انجمن از میان آن‌ها جذب شدند. البته بسیاری از این افراد به تدریج از انجمن فاصله گرفتند و برخی نیز همچنان با انجمن ماندند.

یکی دیگر از نکات قابل توجه تجربه‌های روشی انجمن است که در نوع خود، بسیار قابل مطالعه است. اولین نکته در این بحث، کلیشه‌شکنی در فضا و مکان طرح مباحث و ایراد سخنرانی‌ها است. به گونه‌ای که فضای بحث از فضای مرسوم مذهبی که عبارت از منبر و قالی است، به تریبون و صندلی تبدیل شد. این نوگرایی ارتباطی در فضای رو به مدرن اجتماعی، نکته‌ای قابل توجه بود.

نکته دوم در روش‌ها، تبدیل جشن‌های نیمه شعبان به یک جریان مدنی-مذهبی سراسری بود که به شکل‌گیری تجمعات بسیار بزرگ منجر می‌شد. این محیط در حقیقت نمایش عمومی فعالیت‌های انجمن بود.

نکته سوم این که انجمن تلاش داشت طبقه متوسط اجتماعی را درگیر فعالیت‌های خود کند. آراستگی‌های محیطی که به آن اشاره شد نیز در همین راستا بود. این آراستگی و به تعبیر دیگر نوگرایی به سخنران جلسه نیز تسری پیدا می‌کرد و تشکیل کنفرانس‌های ثابت نیز ازجمله همین فعالیت‌های نوگرایانه بود.

آخرین نکته در این بخش، نهان روشی بودن فعالیت‌های انجمن در این مقطع است. به گونه‌ای که به اصطلاح خود اصل تقیه را در دستور کار قرار داد. البته این عمل به نوعی به ایجاد هویت و جاذبه نیز در میان هواداران انجمن هم منجر می‌شد.

 انجمن چه مواجهه‌ای با پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث پس از آن داشت؟

برای پاسخ به این پرسش، می‌بایست به بازخوانی فصل سوم از فعالیت‌های انجمن از شکل گیری انقلاب تا سال 1362 پرداخت. در این مقطع، چند اتفاق قابل ملاحظه است.

نخست آن که انجمن با یک انقلاب اجتماعی و سیاسی غیرمنتظره مواجه شد که منجر به یک انفصال سیاسی-اجتماعی از ناحیه انجمن شد. چرا که نه پیروزی چنین انقلابی را پیش بینی می‌کرد و نه باور جدی نسبت به آن داشت.

مطلب دوم آن که پس از گستردگی انقلاب، انجمن سعی بر آن داشت که تاحدی با حرکت انقلابی مردم همراه باشد. از جمله این همراهی‌ها می‌توان به اضافه شدن تبصره‌هایی در اساسنامه انجمن مبنی بر همراهی با حرکت مرحوم امام خمینی(ره) اشاره کرد. هر چند این همراهی‌ها بسیار محدود بود.

سومین نکته آن که حرکت‌های انجمن در این دوره از مبارزه با بهائیت به مبارزه با مارکسیسم معطوف شد و یا لااقل این که در کنار نقد بهائیت، به نقد مارکسیسم نیز پرداخته شد.

چهارمین مطلب این است که از این زمان، جدایی برخی از افراد از انجمن و افشاگری‌های آنان علیه انجمن آغاز شد و انجمن به عدم همراهی با حرکت انقلابی امام (ره) و مردم متهم شد.

مطلب پنجم صف بندی‌هایی است که در ارتباط با انجمن صورت پذیرفت. تا قبل از سال 1357 جبهه‌بندی علنی (به جز بهائیت که مخاطبان اصلی حرکت انجمن بودند)، علیه آنان صورت نمی پذیرفت. اما پس از سال 1356 انجمن با چند فضای انتقادی روبه‌رو شد.

نخستین منتقدان انجمن، حزب توده بودند که پس از سال 57 سعی بر آن داشتند تا جبهه علیه خود را جریان ارتجاع  به رهبری انجمن حجتیه معرفی کنند. لذا در نوشته‌ها و سخنرانی‌های حزب توده، مخالفت‌های جدی علیه انجمن حجتیه وجود داشته و دارد. به نحوی که نوعی بزرگنمایی نسبت به انجمن حجتیه از سوی حزب توده و جریان مارکسیسم صورت پذیرفته است.

دومین مخالفان جریان انجمن که در گروه‌های مذهبی و البته با فاصله از گروه‌های خط امام معرفی و دسته‌بندی می‌شوند، جنبش مسلمانان مبارز و جریان میثمی‌ها هستند که بخشی از مجاهدین خلق بودند. نشریه «امت» که توسط جنبش مسلمانان مبارز منتشر می‌شد و نیز نشریه «راه مجاهد» که توسط میثمی‌ها منتشر می‌شد، هر یک به نوعی در مخالفت جدی با انجمن تلاش می‌کردند.

سومین گروه مخالفان، جریان به اصطلاح خط امامی پس از انقلاب است که سه دیدگاه متفاوت را می‌توان در آنها مشاهده و ارزیابی کرد:

1-کسانی که انجمن را نسبتا می‌پذیرفتند و آن را قبول داشتند و حمایت‌های علنی یا شبه علنی از انجمن داشتند.2-مخالفین جدی انجمن که از تریبون‌های رسمی کشور به انتقاد صریح از انجمن می‌پرداختند. 3-معتدل‌ها که انجمن را در دو طیف انقلابی و منفی طبقه‌بندی می‌کردند و اعتقاد داشتند نمی‌توان به‌طور یکسان درباره انجمن و انجمنی‌ها قضاوت کرد.

 موضع امام خمینی(ره) نسبت به انجمن چگونه بود؟

حضرت امام  در مقاطع زمانی مختلف، نگاه متفاوتی نسبت به انجمن داشتند. موضع ایشان تا سال‌های 49 و 50، نه‌تنها موضعی مخالف نبود که اتفاقا از حرکت انجمن علیه گسترش بهائیت حمایت می‌کردند. حتی اجازه داده بودند وجوهات شرعیه زیر نظر مرحوم حلبی هزینه شود. اما این حمایت، کم کم رنگ باخت. در سال‌های نزدیک به انقلاب، نظر خود نسبت به ارائه وجوهات به انجمن را پس گرفتند. این انتقادات البته غیرصریح و بدون نام بردن از انجمن در سال‌های 61 و 62 به اوج خود رسید که منجر به تعطیلی انجمن شد. در سال‌های پایانی حیات امام خمینی(ره) نیز انجمن به صراحت به عنوان یک خطر از سوی ایشان معرفی شد.

 شما به تعطیلی انجمن در سال 1362 اشاره کردید. آیا در این مقطع انجمن به طور کلی منحل شد؟

خیر.  انجمن منحل اعلام نشد و صرفا اعلام عدم فعالیت از سوی انجمن صورت پذیرفت. انجمن و اعضای آن در دوره پس از تعطیلی و در ارتباط با فعالیت‌های اجتماعی، با محدودیت‌هایی مواجه شدند که از آن جمله می‌توان به فیلترشدن و حذف آن‌ها در گزینش ادارات دولتی اشاره کرد. البته فعالیت‌های انجمن پس از تعطیلی به نوعی در حلقه‌های امنیتی کشور تعریف می‌شود و بررسی جریان فعالیت‌های آن‌ها مدل متفاوتی پیدا می‌کند. چرا که از این دوره به بعد، انجمن خروجی‌های علنی چندان زیادی نداشته است.

 اگر بخواهیم فارغ از فضای سیر تاریخی به انجمن نگاه کرده و فعالیت‌های آن‌ها را ارزیابی کنیم، تحلیل‌ها بیشتر متوجه فضاهای سیاسی خواهد شد یا فضای فکری؟

هر دو منظر قابل ارزیابی است. یعنی انجمن را می‌توان هم در حوزه عقیدتی- فکری و هم در حوزه دیدگاه‌ها و مواضع سیاسی تحلیل کرد.

نکات مطرح در زمینه عقیدتی و فکری انجمن، در چند زمینه قابل تحلیل و ارزیابی است:

- انجمن به لحاظ نگرش فکری، نگرش مکتب تفکیک را دارد و میراث دار آراء و اندیشه‌های آنان است که این مطلب از سوی آنان انکار نمی‌شود.

- گفته می‌شود که انجمن معتقد است باید معصیت زیاد شود تا امام عصر (عج) ظهور نماید. این مطلب توسط انجمن رد می‌شود و گذشته فکری و رفتاری خود را منافی با آن می‌دانند.

- انجمن معتقد است که هر قیامی قبل از قیام امام عصر (عج) محکوم به شکست و قیامی باطل است. انجمنی‌ها، خودشان این مطلب را انکار می‌کنند و آن را صرفا یک اتهام می‌دانند.

- انجمن به تقریب میان شیعه و سنی معتقد نیست و به مسائل اختلافی و تفرقه برانگیز دامن می‌زند. البته این تفکر و روش مختص به انجمن نیست و جریان‌های دیگری نیز از این تفکر و روش بهره می‌برند.

- انجمن معتقد به جدایی دین از سیاست است. هر چند این مطلب نیز از سوی انجمن انکار می‌شود، اما در فعالیت‌های انجمن، فاصله آن‌ها از عمل سیاسی مشهود است.

- انجمن حجتیه غالبا از مراجع غیرسیاسی حمایت کرده و می‌کند و تقلید از آن‌ها را در دستور کار خود داشته و دارد. این مطلب نیز با توجه به زمینه‌های مختلف فکری و اعتقادی انجمن، مطلبی دور از ذهن نیست.

 اما آنچه که امروزه از انجمن حجتیه به عنوان یکی از گروه‌ها و جریانات فکری معاصر به‌عنوان یک جریان انحرافی یاد می‌کند، مطالبی است که در حوزه سیاسی به آنان نسبت داده می‌شود. این موارد چیست و تا چه قابل استناد است؟

از بعد دیدگاه و مواضع سیاسی انجمن حجتیه نیز موارد متعدد و متنوعی قابل تحلیل و ارزیابی است که از این منظر می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

- انجمن با حرکت سیاسی و انقلابی حضرت امام خمینی(ره) همراه نبود و چنین به نظر می‌رسد که حرکت‌های خود را در مخالفت با حرکت انقلابی مردم تعریف می‌کرد. از شواهد این مطلب، برگزاری جشن‌های نیمه شعبان از سوی انجمن در سال 1357 است که به رغم توصیه امام به عدم برگزاری آئین‌ها و مراسم جشن و شادمانی صورت پذیرفته است. البته اسنادی وجود دارد که در برخی از شهرها از جمله اصفهان، همدان و... دستور به تعطیلی جشن از سوی کادر مرکزی انجمن صادر شده. لذا نمی‌توان این مطلب را به عنوان یک موضوع مستند در مخالفت انجمن پذیرفت.

- ارتباط رابطه انجمن حجتیه و ساواک در قبل از پیروزی انقلاب مطلبی قابل تأمل است. در این زمینه، اتهامات ذیل به انجمن وارد شده است:

الف- سپردن تعهد به ساواک از سوی انجمن که به ادعای انجمن، برای این بوده است تا بتوانند جلسات خود را برگزار کند و برگزاری جلسات بدون سپردن تعهد به ساواک یا ژاندارمری ممکن نبوده است.

ب- مبارزین انقلابی توسط انجمنی‌ها به ساواک معرفی شده‌اند. انجمن این مطلب را انکار می‌کند.

ج- برخی از گمانه‌زنی‌ها حکایت از ارتباط رهبران انجمن با ساواک دارد. افرادی همچون عزت شاهی در خاطرات خود، به ذکر شواهدی نیز پرداخته‌اند.

- مطلب دیگر پیرامون فعالیت‌های سیاسی انجمن، فاصله داشتن آن‌ها از حرکت‌های سیاسی زمان خود است. این مطلب در اساسنامه انجمن هم به چشم می‌خورد و عدم همراهی انجمن با حرکت‌های انقلابی نیز از همین منظر صورت پذیرفته. با این وجود، افراد سیاسی قابل توجهی نیز در انجمن بوده‌اند که یا تا زمان پیروزی انقلاب در انجمن حضور داشته‌اند و یا آن که لااقل مدتی را با انجمن همراه بوده و سپس از آن فاصله گرفته‌اند.

- انجمن به نوعی به تبلیغ یک مذهب سفید می‌پرداخت که نوعی عافیت طلبی را در میان مذهبی‌ها رواج داده و از حضور در فضاهای سیاسی امتناع می‌کرد.

- بحث بعدی، عدم همراهی انجمن با انقلاب در حوادثی است که طی سال‌های 1357 تا 1360 در ایران اتفاق افتاد. به رغم اینکه این حوادث از تحرکات کردستان تا ترکمن صحرا و ترور شخصیت‌ها و تغییر دولت و... حوادثی سرنوشت ساز در تاریخ ایران بود، اما انجمن در این حوادث حضور فعالی نداشت و صرفا هر از چندی با انتشار اطلاعیه و... نشانه‌هایی از همراهی را بروز می‌داد.

- انجمن در دفاع مقدس حضور چشمگیر نداشته است. هر چند انجمنی‌ها از شهادت 70 شهید وابسته به انجمن در جنگ تحمیلی نام می‌برند، اما حتی در صورت صحت داشتن این موضوع، این عدد در مقایسه با اعضای فعال این جریان عددی ناچیز بوده است. این ابهامات نسبت به مواضع انجمن در سال‌های پایانی جنگ نیز ادامه پیدا می‌کند.

- آخرین مطلب بحث ولایت فقیه و انجمن است. هر چند پس از پیروزی انقلاب، تبصره‌هایی در حمایت از امام خمینی(ره) به اساسنامه انجمن افزوده شد، اما حرکت‌های اعضای انجمن این موضع را با علامت سؤال‌هایی جدی مواجه می‌سازد.

مطالب دیگر::

 
 
 
 

 

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
اولین تمرین پرسپولیس بعد از حذف از جام حذفی برگزار شد
حمایت دانشگاهیان از خیزش دانشجویان در آمریکا
تمدید مهلت انتخاب رشته آزمون دکتری
مخبر در دیدار نخست وزیر بورکینافاسو: ایران آمادگی دارد دستاوردهای خود را در اختیار کشورها قرار دهد
مخبر در دیدار معاون رئیس جمهور زیمباوه: تعاملات تهران با کشورهای دوست و جهان براساس راهبرد برد-برد است
پیشنهادهای وزیر دفاع ایران در اجلاس شانگهای چه بود؟
هزاران معترض اسرائیلی خواستار برکناری نتانیاهو شدند
سفر ۲ روزه بلینکن به عربستان با محوریت ایران و غزه
گشایش‌های ارزی با سفر رئیس بانک مرکزی به عربستان در راه است؟
۲۶ کارگر نمونه توسط رئیس جمهور تقدیر می‌شوند
پذیرفته‌شدگان چندبرابر ظرفیت آزمون استخدامی آموزش‌وپرورش برای تحویل مدارک چه کنند؟
آتش سوزی در یک ساختمان اقامتی در محدوده میدان ولی‌عصر
تلاش مافیای خودرو برای ممانعت از ورود خودروهای برقی به کشور
فرود هواپیمای اسرائیلی در عربستان
سرقت تلفن همراه پشت چراغ قرمز در کمتر از ۳۰ ثانیه +فیلم
کاریکاتور| کار گذاشتن ابزار جاسوسی در بدن داوطلبان کنکور توسط پزشک
افتتاحیه ششمین نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی ایران +عکس
قبض این مشترکان برق ۲۴ برابر می‌شود
کاریکاتور| ساعت به وقت غزه
اعلام حمایت دانشجویان اردبیلی از جنبش ضدصهیونیستی
دستگیری بیش از ۶۰۰ نفر در جنبش دانشجویی ایالات متحده
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top