این روزها دانشجوی دهه هشتادی را نمی توان به راحتی برچسب «سیب زمینی» زد؛ دانشجوی ورودی 95 قطعا فرق بین کار سیاسی در لباس مطالبات صنفی و دغدغه کار صنفی و آموزشی برای کار صنفی را می داند، و این «شکست بزرگ» جریان شبه دانشجویی، ضربه بزرگی به پیکره «احیای» آنها می زند.
خبرنامه دانشجویان ایران: محمدرضا حیاتی*// به عقیده تعداد زیادی از اساتید و دانشجویان سال گذشته را برای وزارت علوم می توان سال «سیاست زدگی» نامید؛ وزارت خانه ای که بیش از 11 میلیون نفر از توده های مختلف مردم با آن به صورت «مستقیم» سروکار دارند و هر سال نیز نزدیک به 600 هزار نفر به خانواده بزرگ این وزارتخانه اضافه می شوند.
سیاسی جلوه نشان دادن ماجرای دانشجویان بورسیه (اینجا) ، ادامه «خط» ستاره دار بودن دانشجویان در دولت قبل، کمک به ایجاد تشکلهای دولتساخته و ارائه سرویس به نشستهای غیرقانونی جریانهایی که از خارج از دانشگاه (اینجا) و با اهداف سیاسی تغذیه میشوند، حضور و سخنرانی افرادی به اصطلاح علمی در دانشگاه ها (اینجا)، حاشیه های حذف قید اعتقاد به ولایت فقیه در آیین نامه نشریات دانشجویی (اینجا) و مصادیق از این دست از یک سوء و کاهش شتاب رشد علمی کشور از سویی باعث شد وزارت علوم عنوان سیاسی ترین و پرحاشیه ترین ارگان دولت یازدهم را کسب کند.
تشکلهای دانشجویی در این بین حکایت دیگری داشتند، به اعتقاد نگارنده اگر دو جریان دانشجویی «قانونی» و «شبه» دانشجویی را به عنوان دو جریان فعال در دانشگاه ها نام ببریم، در سیاسی کردن فضای دانشگاه نقش متفاوتی را ایفا کردند.
جریان «قانونی» کشور که عموماً ذیل پنج اتحادیه دانشجویی تعریف می شوند، در سال گذشته تحصیلی مطالبات خود را از مواضع سیاسی محض به مطالبات اجتماعی و صنفی «تخصصی» تغییر دادند، مسئله ای که گرچه با حرکت کُندی در پیش است اما نگاه اجتماعی به مسائل اجتماعی و نگاه صنفی به مسائل صنفی دانشگاه و دانشجو یکی از نقطه مزیت های تشکل های دانشجویی «قانونی» است. مسئله ریزگردها، سنوات تحصیلی، دانشجوی پولی، شرکت در اردوهای جهادی و... از جمله نتیجه این نوع نگاه است. البته در این بین ضعف هایی همچون عدم ایجاد ظرفیت گفتمان سازی در محیط پیرامونی و اجتماعی، حضور کمرنگ و بدون برنامه در شبکههای اجتماعی و «توسعه مخاطبان دانشجو» دیده می شود.
اما در سویی دیگر جریان «شبه دانشجویی» که جریان دگراندیش یا «دولت ساخته» نیز خطاب می شود، گرچه با چهره اجتماعی و صنفی در محافل ظاهر می شوند اما با نگاهی حداقلی به تحرکات این جریان، میل به اغراض سیاسی جریانات «خاص» را میتوان دید.
بطوری که "در حال حاضر خرده جریان های دگراندیش در سطح دانشگاه ها اعم از قومیت گرا، چپ گرا، لیبرال، فمینیسم و... با تبیین استراتژی «دشمن دشمن ما دوست ماست» و دشمن انگاشتن نظام اسلامی، ضمن فراموش کردن اختلافات ریشه ای و عمیق میان آنچه ادعای طرفداری از آن را می کردند- که خود نشان دهنده اتصال همه این خرده جریان ها به یک مدیریت واحد می باشد- در برخی دانشگاه ها فعالیت هایی را با بی تدبیری های مسئولین فعلی وزارت علوم و دانشگاه ها و همچنین ارائه تحلیلی نادرست از پیام انتخابات 24 خرداد 92 همچون 2 خرداد 76 صورت داده تا جریان رادیکال خارج از محیط دانشگاه با سوء استفاده از پتانسیل دانشگاه ها بهترین مجال و ”تنها راه“ برای امتیازگیری سیاسی از نظام را دنبال کند."
مهمترین مصداق عینی این جریان اظهارات سیاسی نماینده نشریات دانشجویی در دیدار امسال دانشجویان با رهبر انقلاب یا سخنرانی عضو انجمن تهران به عنوان نماینده انجمن های علمی در مراسم 16 آذر سال گذشته را میتوان دید!
اما همین جریان در سال تحصیلی جدید نیز در حالی که طی تعطیلات تابستان برنامه گسترده ای برای نگه داشتن ژست حمایت از مطالبات دانشجویان را تدارک دیده بودند، همچون همراهی و تظلم خواهی در ماجرای تجمعات دانشجویان در اعتراض به قوانین سنوات؛ اما در یک حرکت «ناشیانه» و در برنامه های خود در استقبال از «جدیدالورودها»؛ نتوانستند اهداف سیاسی خود را پنهان کنند و دانسته یا نادانسته بار دیگر پیاده نظامی خود را به جریان سیاسی خاص نشان دادند.
این تشکل ها که مدتی است به دنبال «احیای» خود هستند، به طور کاملا «هماهنگ شده»، اقدام به آرایش غرفه های خود با نمادهای سبز و تصاویر مسببین فتنه 88 کردند و با قرار دادن هشتگ #بهار_سبز_دانشگاه در شبکه های اجتماعی سعی در همراه کردن دانشجویان جدیدالورود دارند که با عدم استقبال دانشجوی «ورودی 95» -با توجه به تصاویر منتشره- همراه شد؛ که این مسئله میتواند شکست سختی برای این جریان در همان روزهای اول شروع آغاز سال تحصیلی باشد.
البته در این میان نقش مدیران دانشگاهی نیز در به وجود آوردن این فضا بی تاثیر نمی تواند باشد، جالب اینجا است که در حد فاصله پایان امتحانات ترم بهاره تا آغاز سال تحصیلی جدید نزدیک به 50 تجمع اعتراضی از مسائل خوابگاهی و کیفیت تغذیه گرفته تا همین ماجرای سنوات تحصیلی (اینجا) برگزار شد، اما مسئولین این وزارتخانه در همان روزهای اعتراضی از آغاز فعالیت های انتخاباتی از نیم سال دوم خبر می دادند!
این اظهارات آن جایی قابل تامل است که به عقیده کارشناسان این روزها، مشکلات معیشتی مردم، بیکاری و ماجرای حقوق های نجومی، دولت روحانی را در فضای اتهام «ناکارآمدی» قرار داده است، و به راه افتادن تجمعات صنفی سراسری در دانشگاهها می تواند «بار مضاعفی» بر دوش دولت اعمال کند. اینجا است که مدیران آموزش عالی با تغییر «زمین بازی» از مسائل صنفی- آموزشی به سیاسی سعی در پوشش این ناکارآمدی دارد.
نکته پایانی اینکه؛ این روزها دانشجوی دهه هشتادی را نمی توان به راحتی برچسب «سیب زمینی» زد؛ دانشجوی ورودی 95 قطعا فرق بین کار سیاسی در لباس مطالبات صنفی و دغدغه کار صنفی و آموزشی برای کار صنفی را می داند، و این «شکست بزرگ» جریان شبه دانشجویی،می تواند ضربه بزرگی به پیکره «احیای» آنها بزند.
* عضو اسبق شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل