به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ چندی پیش خبری مبنی بر بازرسی سرزده بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی از دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت منتشر شد، اقدامی که با واکنش مبهم رییس این دانشگاه همراه بود. اما حالا اخباری مبنی بر بازرسی از دانشگاه های صنعتی شریف و شهید بهشتی نیز به گوش میرسد. بازرسیهایی که با توجه به نحوه و ماهیت آنها بیشتر به بازجویی شبیه است. بازرسی هایی که نه تنها سوالات مهم که نگرانیهای مهم تری را هم ایجاد کرده است.
۱- به گفته عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت در گفتگو با فارس بازرسان آژانس در خرداد ماه سال جاری در حالی که نقشه آزمایشگاههای اساتید دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت را در اختیار داشتند به صورت محرمانه اقدام به بازدید و نمونهبرداری از برخی از آزمایشگاههای اساتید دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت کردند. سوال این است که بازرسان یک نهاد خارجی چگونه و از چه منبعی نقشه آزمایشگاههای این دانشگاه را به دست آوردهاند؟ آیا دولت روحانی این نقشهها را در اختیار آنها گذاشته و یا منبع دیگری این اطلاعات را به طرف خارجی داده است؟
۲- برخلاف گفته رییس دانشگاه که تاریخ بازرسی را ۱۲ تیر اعلام کرده، این اتفاق در خردادماه رخ داده است. چرا مسئولان سعی دارند ابتدا این موضوع را تکذیب کنند و بعد از افشاگری رسانهها یک زمان غیر واقعی را اعلام کنند؟ چرا با یک ماه تاخیر آن هم با اکراه این خبر اعلام شده است؟ این تکذیب و تاخیر در رسانهای کردن موضوع نشان دهنده اینست که اگر رسانهها موضوع را پیگیری نکرده بودند مسئولان دولتی هیچگاه آن را رسانهای نمیکردند.
۳- فواد ایزدی رئیس گروه پژوهشهای آمریکا شناسی دانشکده مطالعات جهان دانشکاه تهران در جمع مسئولین نواحی استانی و معاونین سازمان بسیج دانشجویی کشور اعلام کرد بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی بعد از دانشگاه علم وصنعت به سراغ دانشگاه شهید بهشتی که تنها دانشکده انرژی هسته ای در کشور را داراست رفتهاند که البته تاکنون شورای عالی امنیت ملی آنها را معطل کرده است. پس میتوان حدس زد که بازرسیهای سرزده از دانشگاهها طبق یک برنامه مدون در حال اجراست و نمیتوان آن را محدود به یک دانشگاه دانست. آیا مسئولان دانشگاه شهید بهشتی در این مورد توضیحات لازمه را ارائه خواهند کرد؟ در جدیدترین نمونه اما یک عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف اعلام کرده که بعد از دانشگاه علم و صنعت بازرسان از دانشگاه صنعتی شریف هم بازدید پنهانی داشتهاند ولی این موضوع رسانهای نشده است.
۴- یکی از نگرانیهای امنیتی در این موضوع اشراف اطلاعاتی بازرسان به اماکن و افرادی است که باید از آنها بازرسی کند؛ یعنی بازرسانی که باید گمان جاسوسی به آنها داشت (با توجه به سابقه جاسوسی بسیاری از بازرسان آزانس برای آمریکا و اسرائیل) به راحتی اطلاعات حیاتی جامعه علمی کشور را در اختیار دارند و هر زمان اراده کنند میتوانند خلا اطلاعاتی خود را ذیل عنوان بازرسی تکمیل کنند. با این وضعیت چه تضمینی برای تامین امنیت اساتید هستهای کشور وجود دارد؟ آیا نمونههایی همچون شهید شهریاری و شهید علیمحمدی برای مسئولان کشور زنگ هشداری نیست تا از به خطر افتادن جان دانشمندان کشور نگران باشند؟
۵- اگر ادعای برخی رسانهها که آغاز این بازرسیها را به مقاله یک دانشجوی دانشگاه علم و صنعت مرتبط میدانند، تایید کنیم، باید مسئولان به این سوال پاسخ دهند که چرا تحقیقات علمی کشور گروگان بازرسان شده است؟ چرا استفاده از یک کلمه مربوط به فناوری هستهای این اجازه را به دشمن میدهد که به راحتی از جامعه علمی کشور بازجویی کند؟ اگر فردایی کشور خواست روی یک دانش بنیادین تحقیق کند و یا آن را توسعه دهد آیا امکان آن با توجه به اشراف دشمن وجود دارد؟
۶- "علی اکبر صالحی" رییس سازمان انرژی اتمی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران در ارتباط با روند "بخش R&D" گفته بود: «بخش R&D (برنامه تحقیق وتوسعه) ما به خوبی در حال پیشروی است و ما برای اورانیوم سانتریفیوژهای گازی بکار میگیریم و از برخی سانتریفیوژها برای ایزوتوبهای پایدار و از برخی دیگر در حوزه سلامت بهره می بریم.» اما حقیقت گویا ادعای دیگری دارد. ارتباط بحث تحقیق وتوسعه با دانشگاهها بالاخص دانشگاههایی همچون شهید بهشتی روشن است. حال اگر به خاطر یک مقاله علمی سیل بازرسان به دانشگاه ها به راه میافتد چگونه ممکن است تحقیق و توسعهای توسط جامعه علمی کشور صورت بگیرد؟ آیا تحقیق و توسعه با بازرسی سرزده جور در میآید؟
بیشتر بخوانید// تحلیل فواد ایزدی از گزارش کمیسیون برجام
۷- همه این سوالات از یک ریشه مشترک هستند و آن پنهانکاری دولت در موضوع برجام است. بعد از گذشت نزدیک چهار سال از امضای برجام هر روز ابعاد جدیدی از تعهدات ایران روشن میشود. ابعادی که به خوبی نامحرم بودن مردم و محرم بودن دشمنان برای دولت روحانی را تایید میکند. قطعا بازرسیهای سرزده با هماهنگی بوده پس میتوان چنین فرض کرد که دولت روحانی تعهدات خاصی در این زمینه به طرفهای غربی داده که آنها به راحتی دست به چنین اقداماتی میزنند. واقعیت آن است دانش هسته ای کشور بعد از برجام در خطر نابودی قرار گرفته است؛ هم نابودی زیرساختی هم نابودی منابع انسانی. تکذیبهای سریع و البته تاییدهای دیرهنگام نشاندهنده عدم رغبت دولت برای رسانهای کردن این موضوع است، موضوعی که میتوان آن را تعهد دولت برای پذیرش بی چون و چرای آپارتاید علمی دانست.
* گزارش از سعید درویشی