به گزارش خبرنگار صنفی آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سالهاست شاخص های ارتقای علمی اساتید مورد اختلاف اعضای هیئت علمی دانشگاه های مختلف قرار دارد، خصوصا اجبار به ارائه مقالات متعدد در سال و به ویژه ارسال مقاله isi به عنوان مسیری برای ارتقای علمی! مقالهisi علاوه هزینه بر بودن، بازار سیاه پذیرش میلیونی مقالات، رد بدون دلیل مقالات دانشجویان، طولانی بودن روند دریافت و چاپ مقالات به گونه ای تحویل مجانی علم تولیدی داخل کشور به ژورنال های خارجی است، ژورنال هایی که در مسیر تحریم علمی ایران هم گام برمی دارند.
دانشگاهیان در این مورد چه می گویند؟
ابراهیم فیاض استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در گفتگویی معضل مقالات را اینگونه مطرح کرد: اگر یک استاد دانشگاه ۱۰۰ کتاب هم تولید کند بازهم ملاک ارتقای رتبه اساتید ۴ مقاله isi است؛ همین موضوع موجب شده است که دانشکده فنی دانشگاه تهران جز تولید ISI و مهاجرت دانشجو کار دیگری نداشته باشد.
سید جواد میری در گفتوگویی دیگر عنوان کرد: وقتی شما همهی مفاهیم را تبدیل به یک سازوکار بروکراتیک و قابل فروش کردی و یک صنعتی به اسم صنعت مقاله نویسی، پایاننامه نویسی، کتاب نویسی و مدرک فروشی ایجاد شد آن وقت رسماً نهاد علم تهی میشود.
متأسفانه این مسئله در ایران اتفاق افتاده است و آن هم از سوی وزارت علوم و از طریق مصوباتی که متولیان دانشگاه ارائه کردهاند. مثلاً ابلاغ کردهاند که همه اساتید برای ارتقا باید مقاله ISI داشته باشند. خب کجا این مقاله ISI را تصویب و تأیید میکنند؟ سرپلهایی در قالب شرکتهایی در هند، پاکستان، مالزی و ترکیه! این شرکتها مقالات ما را به صورت عمده میگیرند یا پول میگیرند و مینویسند و بعد هم میبرند به قول خودشان در ISI ثبت میکنند. ای کاش گردش مالی این صنعت شفاف میشد. من هیچ سندی ندارم، ولی فکر نمیکنم کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان در ماه یا دو سه ماه یکبار باشد. این پروسه اگر برای عدهای در داخل کشور سود نداشت، چرا باید این چنین بر آن پا فشاری میشد؟ چون سود دارد به دنبالش حلقههای قدرت ایجاد میشود و این حلقهها آن چنان مانند لابیهایی که در مجلس سنا و... وجود دارد، در هم تنیده میشوند که هر کس را بخواهد با آنها مقابله کند، خفه میکنند. مثل اتفاقی که برای حذف «مشق شب» افتاد. تا یک نفر خواست صنعتشان را مخدوش کند، سریعاً فضاسازی کردند و هزارتا آسمان و ریسمان ساختند و مانع شدند.
مهدی گلشنی استاد فیزیک و فلسفه علم دانشگاه شریف: در بسیاری از کشورهای پیشرفتهای همچون ژاپن، آلمان و فرانسه مقاله ISI ملاک نیست و کم نیستند دانشجویانی که به دلیل ارائه ندادن مقاله در دانشگاههای کشور پذیرفته نمیشوند و همین دانشجویان سر از استنفورد و پرینستون در میآورند؛چراکه این دانشگاهها معیارشان برای جذب دانشجو مقاله ISI نیست،اما اساتید دانشگاههای کشورمان با گرفتارشدن در تله ISI و سرگرم شدن به رنکینگهای بینالمللی با دست خودشان نخبهها را فراری میدهند. خروجی دانشگاههای کشور افراد بیمهارتی است که حتی توانایی برقراری ارتباط با جامعه خود را ندارد.
رضا روستا آزاد رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف در نشست بسیج دانشجویی این دانشگاه که با عنوان «مقالهمحوری در دانشگاهها و راهکارهای برونرفت از آن» برگزار شد، گفت: باید گفت که ISI با این هدف ایجاد شد که دانشمندان در سرتاسر دنیا بتوانند باهم حرف بزنند و دستاورد های خود را به اشتراک بگذارند که این جنبه خوب ISIاست ولی ISI جنبه های منفی بسیاری دارد از جمله این که به شدت استعماری ست به این صورت که ISIمی تواند خیلی زیرکانه تمامی تحقیقات در سراسر دنیا راجهت دهی کند.
وی تاکید کرد: هم چنین اینکه شکل مقاله و فرمت آن را هم او تعیین می کند ونکته رذیلانه ای که گاهی اوقات پیش می آید این است که اگرمقاله خوبی به دست ناشر برسد آنرا رد کرده و ناشر به نام خود آن را چاپ می کند و امتیاز مقاله را از نویسنده واقعی آن سلب می کند.
رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف تاکید کرد: نکته دیگر این که صاحبان این مجلات میتوانند در کشور های جهان سومی افراد بزرگ را باچاپ نکردن مقالههایشان کوچک کرده و افراد کوچک را بزرگ کنند به عنوان مثال یکی از دوستان من که از سوئد آمده بود برای من تعریف می کرد که اگر بخواهند فردی را بزرگ کنند هر مقاله ای که می نویسند نام او را هم در آن ثبت می کنند و اگر کسی را نخواهند بزرگ کنند هر کاری که بکند مقالات او را چاپ نمی کنند همانند کاری که آمریکا در پاناما کرد که یک آدم ضعیف را رئیس جمهور کرد و پس از این که شرایط جامعه به هم ریخت خود را فرشته نجات معرفی کرد و وارد پاناما شد.
محرابیان وزیر اسبق صنایع و معادن با اشاره به مقالات ISI اظهار داشت: محققان برجسته کشورها فعالیت چندین ساله خود را در 10 یا 15 برگ در اختیار کشورها قرار می دهند که آنان از این تولید بهره می برند، کشورهای دیگر علم ارائه شده محققان کشورهای دیگر که یک عمر زمان برده است را تبدیل به فناوری کرده و با قیمت بسیار به خود کشور می فروشند.
رهبر انقلاب نیز در دیدار با اساتید دانشگاه وقتی که اساتید از سیستم ارتقا هیئت علمی گلایه کردند حق را به آنها دادند و فرمودند: «مقالات درجشدهى در مجلات ISI هم همیشه ملاک نیست. آنچنان که اهل فن و افراد مطلع به بنده گزارش میدهند، اینها سطوح مختلفى دارد و آنچنان نیست که صرف این معنا یک ملاک دائمى به حساب بیاید.» همچنین در دیداری دیگر میفرمایند: «صرف اینکه مثلاً یک مقاله در یک مجلهى ISI منتشر کرده یا چه تعداد مقاله منتشر کرده، کافى نیست؛ یعنى محقق و پژوهشگر ما نباید براى کسب رتبهى علمى به دنبال این باشد که مقالهاى را تهیه و تولید کند که براى کشور هیچ فایدهاى ندارد و هیچ خلأیى از خلأهاى پژوهشى کشور را پر نمیکند.»
ریجکت مقالات ایرانی بدلیل تحریمهای آمریکا در انتشارات معتبر
همانند سالهای قبل ظاهراً با برقراری تحریمهای قبلی، عدم پذیرش آثار پژوهشگران ایرانی در انتشارات معروف دنیا مجدداً آغاز شده است. هرچند در سالهای قبل نیز همزمان با تحریمهای سیاسی ایران، دامنه تحریمها به حیطه چاپ و انتشار مقالات شهروندان ایرانی نیز گسترده شد. اخیراً انتشارات معروفی مانند Elsevier ، Willey وTaylor & Francis در ارتباط با مقالات ایرانی بصورت واضح و شفاف و با ارایه این دلیل که نویسندگان مقاله از شهروندان ایرانی هستند یا اینکه وابسته به دولت ایران میباشند از ارایه خدمات چاپ و انتشار معذورند.
یک نمونه از ایمیلهایی که اخیراً برای یکی از پژوهشگرانی که قصد چاپ مقاله در مجله Drug and Chemical Toxicology از سوی سردبیر این مجله ارسال شده است را در زیر مشاهده میکنید. لازم به ذکر است که مجله Drug and Chemical Toxicology متعلق به انتشارات الزویر میباشد.
Thank you for your submission to Drug and Chemical Toxicology. As a result of the recent sanctions issued by the Office of Foreign Assets Control (OFAC) of the United States Department of the Treasury, US citizens, either resident or non-resident, or a non-US citizens resident in the United States are restricted from handling research manuscripts authored by scientists employed by the Government of Iran; or whose research has been directly or indirectly funded by, or has been conducted on behalf of, the Government of Iran. Therefore we are unfortunately unable to consider your manuscript for peer review and publication at this time. As such we are returning your paper to you and you are now free to submit the paper elsewhere should you choose to do so. Please note that this decision is outside of our control; we wish you success with the submission of your work to another publication. Kind regards, Aeron Calderon
For and on behalf of: Dr. Marc A. Williams, Editor in Chief Drug and Chemical Toxicology
همانطور که از متن ایمیل فوق مشاهده میکنید ادیتور اصلی مجله به روشنی مطرح نموده است که به خاطر دور جدید تحریمهای صورت گرفته ایالات متحده آمریکا مقالاتی که نویسندگان آن شهروند ایران باشند یا نویسندگان آن مستقیم یا غیرمستقیم به دولت ایران وابسته باشند در این مجله مورد بررسی قرار نخواهند گرفت. همانگونه که مشاهده مینمایید مقاله ارسالی قبل از هرگونه مطالعه یا داوری به صورت مستقیم ریجکت شده است.
وب سایت الزویر قوانین تحریم های OFCA یا دفتر کنترل سرمایههای خارجی را در انتشارات خود بروز نموده است و بر اساس آن از نویسندگان ایرانی و برخی کشورهای دیگر خواسته است در تعهدنامه اقرار نمایند که کار پژوهشی آنها وابسته به نهاد، موسسه یا سازمان وابسته به دولت ایران نباشد. در زیر این اقرار نامه را مشاهده مینمایید. در بخشی که با کادر قرمز رنگ مشخص شده است، دقیقاً به این مساله اشاره دارد.
جذابیت ارائه مقالات isi
سواری مجانی
بیاییم و یک حساب و کتاب سرانگشتی کنیم، طبق یکی از آمارهای شورای عالی انقلاب فرهنگی تعداد مقالات ISI برتر ایران از 196 عنوان در سال 2005 به 758 عنوان در سال 2015 رسیده است. این آمار قطعا با توجه به ارسال مقالات دانشجویان به ژورنالهای خارجی به تعداد قابلتوجهی خواهد رسید. از سوی دیگر، انتشار یک مقاله علمی یا به اصطلاح Paper یا Article در ژورنالهای خارجی نیاز به یک پروسهای دارد که دریافت وجه از 30 تا 500 دلار از الزامات روند پذیرش یک مقاله در آن ژورنال به حساب میآید. حال اگر بهطور مثال، آمار تعداد مقالات منتشرشده در سال 2016 را در هزینه انتشار آن در یک ژورنال ضرب کنیم، به یک هزینه سرسامآوری خواهیم رسید.
البته این همه ماجرا سود آن ژورنال نخواهد بود، بلکه این ابتدای همان «الیگارشی بینالمللی» با یک پوسته علمی میتواند باشد. ماجرا خیلی ساده است. طبیعتا یک پژوهشگر بهدنبال ارائه یک مقاله برای انتشار نتایج تحقیق خود است و مقالات ISI مهمترین فضا برای انتشار آن به شمار میروند. محقق در سرچ ژورنالها به ژورنالهای hot paper میرسد که این مقالات بیشترین ارجاع را دارند. پژوهشگر میآید و تحقیق خود را داخل فیلد این مقاله انجام میدهد، زیرا فرض میکند بیشتر دیده میشود، اما پشت صحنه اتفاق دیگری در حال روی دادن است؛ آن ژورنال، مقالهای را برتر میکند که موردنیاز آن کشور یا آن موسسه است. به این معنی که شرکتهای متصل به ژورنالها آن مساله اصلی و عمده خودشان را که ابهام دارند و میخواهند پژوهشگران روی آن کار کنند، به صورت hot paper چاپ میکنند و پژوهشگر برای اینکه مقالهاش چاپ شود، از این موضوع تأسی میگیرد و طبق آن چیزی که آنها میخواهند، کار میکند.
جالب اینجاست که پژوهشگر بدون اینکه از این قضیه آگاه باشد، ابتدا با هزینه ارزی زیاد مواد اولیه این تحقیقات را از آنها خریداری میکند (سود اول: فروش مواد اولیه)، سپس با صرف هزینه، زمان و انرژی پازلهای تحقیقاتی آنها حل میشود (سود دوم: حل شدن بخشی از یک پازل تحقیقاتی بزرگ و هدفمند) و سپس نتایج این تحقیقات را که با صرف هزینه زیادی صورت گرفته، درست در فرمتی که لازم دارند از محقق میگیرند تا در مجله خودشان منتشر کنند و درنهایت هر محقق بدون آنکه خود بداند و شادمان از چاپ مقالهاش در مجله موردنظر در اصل گوشهای از پازل طراحیشده توسط آنها را حل کرده که خود نیز از آن آگاه نیست. در
آخر این تیم تحقیقاتی پشت صحنه این مجلات با کنار هم قرار دادن نتایج تحقیقاتی که هر قسمت آن توسط یک یا چند پژوهشگر به دست آمده، مشکل بزرگی را حل میکنند یا به تولید علمی خاصی میرسند، بدون اینکه هیچگونه تلاشی در این مورد انجام داده باشند. مثال بارزی که در این موضوع عینیت پیدا کرده است، ساخت یک جت پیشرفته میتواند باشد. یک دانشجو میآید و دم یک هواپیما را میسازد، یکی دیگر بال آن را میسازد و دیگری اجزای داخلی و ناوبری، بعد نتایج در اختیار آن ژورنال قرار میگیرد و آنها هم به راحتی بدون اینکه هزینه کرده باشند، در اختیار کمپانیها قرار میدهند. اتفاقی که به آن اشاره شده، در علم اقتصاد تحت عنوان سواری مجانی یا Free Riding تعبیر میشود؛ یعنی کسب سود بدون هزینه از طریق بهرهمند شدن از هزینهکرد دیگران.