عبور از هفتاد و هشت پلاک برای رسیدن به خانه باران

خبرنامه دانشجویان ایران: "حسن کوچک، پا به پای تو می آید و علی همین نزدیکی است. عمر رو در روی تو ظاهر شده است : «از کجا می آیی، فاطمه ؟!» چنان خشمناک و غضب آلود به تو خیره می شود که حسن چادرت را محکم تر از پیش در دست می فشارد. بلند و راسخ پاسخ می دهی: «از نزد ابوبکر می آیم. ابوبکر تسلیم شد و نامه ای برای برگرداندن فدک نوشت!» عمر، فریاد زد: نامه ابوبکر را به من بده! نمی دهی. و آن قدر مصمم هستی که او با شدت نامه را از دست تو بیرون می کشد. آنگاه سیاه ترین هنگامه ی مدینه فرا می رسد. دست های پاییزی او و صورت بهاری تو ! ... سیلی ... و خدا می داند فرشتگان به چه ناله ای در آمده اند! ... "

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محبوبه زارع در کتاب  "نشانی خانه باران" سعی دارد با شکوه دریا، با صلابت طوفان به جلوه خورشید بنگرد. به شوق یافتن خانه باران، تو به توی کوچه های صدر اسلام از بعثت نبی اکرم (ص) تا رحلت آن بزرگوار را می گردد و همه ی نشانی ها را آشکار می کند تا همگان از حقایق آگاه گشته و آنها را به ذهن بسپارن شماره ی پلاک ها از یک -نزول وحی- آغاز می شود  و سرانجام با عبور از 78 پلاک، به سوی گسترده ترین خانه ای که بانویش حضرت کوثر (س) است رهنمون می سازد.

گفتنی است زارع  کتابش را به استاد و برادر بزرگوارش، دکتر شیخ الاسلامی تقدیم کرده است.

در پلاک 20 این کتاب درباره جهیزیه و مهریه ی حضرت زهرا میخوانیم:

"به راستی که سرور زنان عالم هستی، چشمان زلال خود را در نگاه پدر می دوزی و آرام می فرمایی: «پدر جان! دختران مردم نیز شوهر کرده و مقدار کمی به عنوان صداق برایشان تعیین می شود. فرق من و آنان چیست؟!» پدر سکوت می کند. درست است که شان و منزلت تو را با هیچ مهریه ای نمی توان رقم زد؛ اما مگر چه می خواهی که مقابل پدر اینگونه سخن می گویی؟ فرشتگان به تلاطم درآمده اند. جبرئیل نازل می شود: «یا رسول الله! پروردگارت می فرماید؛ هر چه فاطمه بخواهد، ما ضمانت می کنیم!» فاطمه لب می گشاید و جهانی را به حرکت می خواند: «می خواهم مهریه ی مرا به علی برگردانید  و از خدای تعالی بخواهید که مهریه ی مرا شفاعت گناهکاران امت قرار دهد!» اشکی پر از اشتیاق در چشمان پدر حلقه می زند. جبرئیل با کاغذ کوچکی از حریر نازل می شود... در آن نوشته شده: «خدای تعالی، مهریه ی فاطمه  را شفاعت گناهکاران از امت پدرش قرار داده است.» لبخندی ملیح و دلنشین بر لب هایت به سجده می نشیند. "

به راستی که درک عظمت روح حضرت کوثر و الگو قرار دادن آن حضرت ظرافت عمیقی می طلبد!   

زارع با قلمی روان و با اشراف به  واقعیت های آن دوران آنگونه حوادث روزهای تلخ و شیرین مدینه را بازگو می کند که گویی به عطش روحی خوانندگان عمیق ترین پاسخ ها داده می شود .

اوج هنرنمایی نویسنده  در پلاک های  63 تا 69  دیده می شود، جایی که داستان خطبه حضرت زهرا (س) را در مسجد پس از وفات رسول خدا و غصب خلافت و  سرزمین فدک توسط خلیفه اول به تصویر می کشد. در این پلاک ها وسیع ترین کلام هستی نقش بسته است، کلامی که فریادی است خاموش و غریب! فریادی برای پایمال نشدن حقوق الهی، فریاد مظلومیت شیعه که جز عده کمی آن را در نیافتند و نمی یابند.

کتاب "نشانی خانه باران"  78 پلاک دارد؛ محبوبه زارع کوشیده تا در هر پلاک دریچه ی تازه ای از زندگی سرور زنان عالم، را به روی خوانندگان این کتاب بگشاید.

این کتاب  توسط  موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ی قم)  در 250 صفحه منتشر شده است.