به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، مسعود جعفری جوزانی، فتح الله جعفری جوزانی، کریمی، نویسنده این فیلمنامه و تورج منصوری از تصویربرداران ایران برگر در اکران دانشجویی این فیلم حضور مییابند.
علی اکبر عباسی یادداشتی در این باره نوشته است که در ذیل می آید::
در حالی که سینمای ایران روزهای خوبی را سپری نمیکند و چند سال اخیر حتی دیگر خبری از "اخراجیها" هم نیست تا علاوه بر اینکه خود مخاطب را به سینما بکشاند، با بسترسازی فضای دو قطبی در سینما، موجبات استقبال مخاطب از فیلمی چون جدایی نادر از سیمین را هم به وجود آورد و در حالی که دیگر کسی قلادههای طلا نمیسازد تا حادترین موضوع سیاسی کشور را آشکارا مورد بررسی قرار دهد و بدین شکل هم مخاطب را به سینما بکشاند و هم منتقدان را در عرصه رسانهها به تکاپو بیندارند، اما بازهم بعضا پیدا میشود فیلمی که بتواند وضعیت سینما را تا حدی رونق ببخشد.
به جرات میتوان جشنواره بهمن 93 را ضعیفترین جشنواره فیلم فجر در سالهای اخیر دانست، با این وجود اما در بحبوحه آثار سیاه و تلخی که حتی تلاش نکردهاند نسبتی حداقلی بین خود و واقعیت جامعه ایرانی برقرار کنند، به تماشا نشستن کمدی جذابی مانند "ایران برگر" البته که لطف خاصی دارد. استقبال خوب مردم از این فیلم هم بر این ادعا صحه میگذارد که آخرین اثر مسعود جعفری جوزانی را بتوان بهترین اثر جشنواره اخیر دانست.
ایران برگر طنز خلاقانهای است که هر چند طنز است و از آغاز تا پایان خنده را بر لبهای مخاطب مینشاند، اما ابتذال و لودگی در آن جای ندارد و در عین طنز بودن، نکات انتقادی ظریفی را با خود به همراه دارد. فیلم هر چند با انتقادات جالبی همراه است اما سعی نکرده است با سیاهنماییهای بیمارگونه نسبت خود را با واقعیت قطع کند؛ مسئلهای که بسیاری از فیلمهایی که این روزها ادعای انتقادی بودن دارند به آن دچار هستند. اتفاقا یکی از نقاط قوت برجسته فیلم را باید در نسبت نزدیک فیلم با واقعیتهای جامعه جست وجو کرد. آنجا که فیلم شیوه استفاده از تلفن همراه و اینترینت و شبکههای اجتماعی را به تصویر میکشد، خیلی دقیق نوع استفاده جامعه ایرانی از این مقولهها را مورد انتقاد قرار میدهد. هر چند یک روستا در فیلم مورد توجه قرار گرفته است اما به خوبی آن را میتوان نماد جامعه ایرانی دانست و واقعی و ملموس بودن آن در جامعه ایرانی کاملا مبرهن است.
انتقادهای طنزگونه فیلم از انگارههای غربی و به سخره گرفتن دموکراسی غربی و جامعه باز و تفکرات فمینستی و امثالهم از دیگر نقاط قوت برجسته سینمایی ایران برگر است که هم صحنههای اوج خنده فیلم را به وجود آورده است و هم این انتقادها برای مخاطب کاملا واقعی و قابل پذیرش است، چرا که همگی بیان واقعیتهایی ملموس است. اما دست گذاشتن فیلم روی یکی از مقولههای اساسی در جامعه و واقعیتها و حاشیههایی که اطراف این مقوله رقم میخورد، یعنی بحث انتخابات و مبارزات انتخاباتی، در نوع خودش جالب توجه است و بخوبی توانسته موجبات برقراری رابطه بین مخاطب و فیلم شود. به نظر یکی از نقاط جالب توجه فیلم را باید در به تصویر کشیدن شخصیت سردار، جست وجو کرد؛ جوزانی در به تصویر کشیدن این فرد، با ظرافتی تحسین برانگیز، شخصیتهای راحت طلب عارف منشی را که هیچ نسبتی با فضای اجتماعی و سیاسی جامعه ندارند به سخره میگیرد و متبحرانه آنها را مورد انتقاد قرار میدهد.
البته فیلم با نقایصی نیز همراه است که موجبات کاهش جذابیت فیلم را در پی داشته است، مانند ریتم کند فیلم و همچنین طولانی شدن بیش از حد معمول فیلم که در بخشهایی از فیلم موحبات عادی شدن فضای فیلم برای مخاطب را نیز در پی دارد، در واقع همین کندی و طولانی شدن فیلم موجب شده است تا تداوم خنده بر لبان مخاطب جاهایی نیز با مکث همراه شود. علاوه بر این، استفاده از برخی از شخصیتها در فیلم با نقش مورد استفاده آنگونه که باید همخوانی ندارد. به عنوان مثال در حالی که استفاده از محسن تنابنده در نقش فتحالله خان بسیار جذاب و بجا و خوب از آب در آمده است و تنابنده به خوبی از پس نقش خود برآمده است، اما استفاده از شخصیتی چون علی نصیریان با مختصات خاصی که وی دارد، در نقش امرالله خان، موجب شده است که وی نتواند آنگونه که باید از پس نقش خود برآید و همین امر از جمله نقایص اثر یاد شده محسوب میشود.
با این همه، اما در مجموع سینمایی ایران برگر را میتوان فیلمی جذاب و خوب قلمداد کرد که به دلیل دوری از افراط و تفریطهای بیمارگونه حاکم بر اغلب فیلمهای سینمایی این سالهای ایران، توانسته است ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند و بدون اینکه مخاطبان را مورد اهانت قرار دهد، خنده را بر لبان آنها مینشاند.
من اين فيلم را چندين بار تماشا كرده ام، واقعا قشنگ و خنده دار است.