به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حدود دویست سال از جدایی نواحی ماورای رود ارس به واسطه قرارداد گلستان از خاک ایران اسلامی میگذرد و جریان در حفظ ممالک محروسه ایران و هجوم همه جانبه نیروهای روسیه تزاری تاب و توان مقاومت را از مدافعان ایرانی گرفت تو این سرزمین ها برای همیشه آبستن اختلافات و تحولات سالیان بعد باشد.
بعد از فروپاشی دولت اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ اختلافات کهنه دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان که به تازگی استقلال یافته بودند سرباز کرد نبردهای خونین و بی فایده ای که تنها حاصل آن ناامنی و ویرانی زیرساختها و کشتار هزاران نفر از زنان و کودکان بیگناه منطقه را به دوقسمت ناگورنو قره باغ یا قربان کوهستانی و مناطق پایین دست که هفت شهر اشغالی سال ۱۹۹۳ مشهور است تقسیم می شود بیشتر جمعیت ناگورنو قرهباغ طبق سرشماری سال ۱۹۸۹ شوروی از ارامنه و تنها در دو شهر خوجالی و شوشی جمعیت مسلمان نشین دارای اکثریت بودند این ناحیه در زمان حاکمیت شوروی توسط یک مجلس معنی اداره می شد که زیر نظر باکو فعالیت میکرد اما جزو خاک جمهوری سوسیالیستی آذربایجان محسوب نمیشد آذربایجان و ارمنستان بعد از حدود ۶ سال نبرد بینتیجه و خونین سال ۱۹۹۴ در بیشکک موافقتنامه ای به امضا رساندند که دو طرف ضمن آن متعهد شدند تا با عقبنشینی به مواضع خود نسبت به حل و فصل اختلافات موجود از طریق گفتگوهای دیپلماتیک اقدام نمایند در این سال ها تغییری در اوضاع قره باغ پدید نیامد و میز مذاکره طرفین را به راهحل مشخصی راهنما نگردید.
در این میان انگیزههای قوم گرایانه دولت ترکیه و بطور مشخص رجب طیب اردوغان تحت عنوان پان ترکیسم و بازگشت به شکوه و عظمت امپراتوری عثمانی در سال های اخیر همواره برای امنیت و ثبات غرب آسیا دردسرساز بوده است. اختلافات ترکیه و یونان در رابطه با جزایر غربی این کشور اختلافات با سوریه در رابطه با ادعای مالکیت استان حسکه و چند شهر دیگر، تشویق و تحریک گروههای پان تورک در کشورهای منطقه و بخشی از اقدامات تنشزای آنکارا در سالهای گذشته است.
تازهترین ماجراجویی ترکیه هم به حمایت همه جانبه از دولت جمهوری آذربایجان مربوط میشود. دامن زدن به اختلافات تاریخی و ترویج ناسیونالیسم افراطی در منطقه بلاخیز غرب آسیا حاصلی جز ریشه دواندن خشونت، کشتار مردم بیگناه و کمک به بازتولید چرخه ظالمانه سرمایهداری جهانی نخواهد داشت.
نقل و انتقالات مشکوک ۴ هزار نفر از تروریستهای تحت فرمان ترکیه در روزهای گذشته که تاکنون در سوریه می جنگیدند از منابع غیررسمی داخلی خبرساز بوده است! سفیر ارمنستان در روسیه و همچنین سخنگوی وزارت خارجه این کشور نیز با طرح چنین ادعایی احتمال صحت آن را افزایش میدهد.
این احتمال با توجه به سابقه ترکیه در استفاده ابزاری از تروریسم بین الملل برای پیشبرد اهداف خود قوت بیشتری نیز مییابد. از آن سو رژیم اشغالگر قدس و آمریکا هم از این بحران در مرزهای شمالی اصلیترین دشمن خود یعنی جمهوری اسلامی ایران سود میبرند و از قضا از آن حمایت نیز می کنند. جمهوری آذربایجان در سالهای گذشته به همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی اقدام کرده و آمریکا را به دریای خزر نیز باز کرده است.
شعار های رادیکال و ناسیونالیستی مقامات این کشور از زمان ریاست جمهوری ابوالفضل ایلچی بیگ هم از موارد حساسیت برانگیز و تحریک کننده بوده است. استفاده از فرصت شیوع ویروس کرونا و سرگرم بودن دولت ها به مدیریت اوضاع داخلی برای مهار این بحران جهانی، فرصتی در اختیار مقامات ترکیه و جمهوری آذربایجان قرار داد تا با اعمال فشار نظامی کار مناقشات ۳۰ ساله را یکسره کنند.
آنچه از شعارهای ناسیونالیستی خطرناکتر و آسیب زننده تر می نماید استفاده ابزاری از مضامین مقدسی همچون جهاد در راه خدا و برافراشتن پرچم اسلام است که انگیزههای واقعی از شروع جنگ را تحت لوای شریعت مقدس پنهان می دارد!
موضع منطقی و اصولی جمهوری اسلامی ایران در دعوت طرفین به خویشتنداری و لزوم ایجاد هر چه سریعتر آتشبس جهت از سرگیری گفتگوهای دوجانبه و چندجانبه امید بخش تلاشهای بازیگران مهم منطقه برای حفظ صلح و جلوگیری از شعله ور شدن آتش جنگ و خونریزی است، اما کافی نیست. ارسال پیام های صریح جمهوری اسلامی مبنی بر دوری از مناطق مرزی و ایجاد منطقه حائل مرزی توسط نیروهای مسلح حاضر در مرز اهمیت دارد.
از طرفی اگر حضور تروریست های درگیر در جبهه سوریه در این مناطق درست باشد، نزدیکی محل درگیری ها به مناطق هم مرز با ایران خود امکان وقوع خطاهای محاسباتی طرفین و زیان های جبران ناپذیر به مردمان مرزنشین را فراهم می آورد و خطر درگیری ایران در این آشوب را به همراه خواهد داشت!
گزارش از محمدابراهیم خسروی