به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پس از برگزاری انتخابات آمریکا و احتمال بالای تایید ریاست جمهوری جو بایدن، در ایران اما فضا برای اصلاح طلبان جهت بازپسگیری سرمایه اجتماعی از دست رفته خود مهیا شده است. به طوری که پس از گذشت هفت سال از ریاست جمهوری حسن روحانی و به وجود آمدن شرایط سخت معیشتی مردم، شاید گمان میرفت که اصلاح طلبان به طور کامل سرمایه اجتماعی خود را در انتخابات 1400 از دست داده اند اما پس از برگزاری انتخابات آمریکا و رای آوردن جو بایدن، کاندیدای دموکرات آمریکا، این بار اما ورق در ایران برگشت و این اصلاح طلبان هستند که گمان میبرند که پرنده شانس بر روی شانههایشان نشسته است.
البته با توجه به احتمال بازگشت آمریکا به توافق نامه برجام، آنچنان هم دور ازذهن به نظر نمیرسد که برپایی بساط مذاکره با آمریکا به عنوان یکی از تئوریهای مهم، جریان اصلاحات، دوباره بر سر زبان ها بیفتد. ایدئولوژی که حسن روحانی هفت سال پیش از آن نام برد. و تا حدود زیادی هم تا قبل از ریاست جمهوری دونالد ترامپ توانست به آن جامه عمل بپوشاند.
اما این بار اصلاح طلبان قصد دارند با معرفی گزینهای مناسب برای انتخابات 1400 بتوانند بار دیگر کرسی ریاست جموری را ازآن خود کنند. در این مدت روزنامه های نزدیک به جریان اصلاح طلب به صورت نامحسوس و یا در بعضی مواقع به صورت آشکارا تلاش کردند تا چهرهای را به عنوان سردمدار جریان اصلاحات معرفی کنند.
در این بین بعضی از روزنامهها هم با تخریب کاندیداهای احتمالی جریان مقابل، سعی داشتند که تاثیرات خود را در این موضوع بگذارند. در ادامه این گزارش قصد داریم به چند نمونه از این موارد اشاره کنیم؛
روزنامه شرق با بررسی پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا سعی بر این دارد که "محمد جواد ظریف" را به عنوان یکی از گزینههای مناسب و دارای تجربه در سیاست خارجه بیانکند.
این روزنامه در گزارش تحلیلی خود مینویسد:
" به گمان برخی تحلیلگران سیاسی تغییر دولت در آمریکا میتواند بر سیاستورزی در ایران هم تأثیر بگذارد و انتخابات ریاستجمهوری سال آینده متأثر از تأکید بر گفتمان مذاکره باشد. از سوی دیگر به دلیل احیای احتمالی برجام، این امکان وجود دارد که دستاوردهای این توافقنامه بینالمللی بر مردم بیش از پیش عیان شود و اقبال اصلاحطلبان با بهصحنهآمدن سرمایه اجتماعیشان بالا رود؛ به همین دلیل از حالا برخی اصلاحطلبان با تأکید بر ضرورت حضور اصلاحطلبان، از وجود یک دولت دیپلمات سخن میگویند و در این بین نام محمدجواد ظریف به عنوان نامزد احتمالی این جریان به گوش میرسد؛ برای مثال حسن رسولی نیروی نزدیک به محمدرضا عارف نیز در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال نامزدی ظریف وجود دارد، گفته است: «در عالم سیاست هیچ چیز غیرممکن نیست» یا حسین انصاریراد به تازگی مطرح کرده است که «من آقای ظریف را شایسته ریاستجمهوری میدانم»."
روزنامه صدای اصلاحات اما سعی بر این دارد که از موضع مشارکت مردم در انتخابات بحث را به میان بکشد و با تحلیل فضای نامطلوب در کشور، این موضوع را بیان کند که هر دو جریان اصولگرا واصلاح طلب سرمایه اجتماعی خود را از دست داده اند و مشارکت دوباره مردم در انتخابات مستلزم حضور پر قدرت تمامی جریانها در انتخابات است و شورای نگهبان باید به این مسئله دقت کند تا اتفاقی که برای انتخابات مجلس پیش آمد بار دیگر برای انتخابات ریاست جمهوری نیز پیش نیاید.
این روزنامه در مصاحبهای، این موضوع را این گونه بررسی کرد:
"باتوجه به نزدیک شدن به انتخابات 1400 و همچنین بحران عدم شرکت مردم در انتخابات ، که نسبت به عملکرد دو جریان اصولگرا و اصالح طلب در طول این سالها شکل گرفته چه راهکاری می تواند مردم را به پای صندوق های رای بکشاند؟آیا مردم دیگر به این دوجریان اقبال پیدا می کنند تا در 1400 آنها را سرکار بیاورند؟ برای پاسخ به این سئواالت با حجت االسالم محمد زارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصالحات به گفتگو نشستیم. محمد زارع فومنی از افرادی است که علیرغم اصالح طلب بودن ،به هر دو جریان انتقادات بسیاری دارد. فومنی در پاسخ به اولین سئوال گفت : اولین کاری که می توان به آن اشاره کرد فضای انتخابات است؛ می توان با فضا دهی به کاندیداهای هر جناحی بدور از دسته بندی آن را ایجاد نماییم. فومنی افزود؛ اعضای محترم شورای نگهبان باید به این نتیجه برسند که اگر می خواهند یک انتخابات رقابتی و با حضور همه ی فکر ها و اندیشه ها برگزار نمایند باید فضا را به گونه ای پیش ببرند که کسی حذف نگردد و همه احساس کنند که نماینده آنها در آن انتخابات حضور دارد. این فعال سیاسی در پاسخ به سئوال دوم که در ابتدا در خصوص اقبال مردم به این دو جریان مطرح شد ، گفت : باید بگویم که خیر، مردم ایران دیگر به جناح ها اعتمادی ندارند چرا که هردو جناح اصولگرا و اصالح طلب امتحان خود را پس داده اند ونتوانستد مشکالت مردم و کشور را برطرف کنند."
روزنامه اعتماد اما سعی کرده است به صورت کاملا نامحسوس، قدرت "محمد جواد ظریف" را در دیپلماسی به رخ آمریکا کشیده و به نوعی رویکرد متفاوتی که "محمد جواد ظریف" پس از انتخابش به عنوان رئیس جمهوری ایران خواهد داشت را مورد بررسی قرار دهد.
این روزنامه در گزارش تحلیلی خود مینویسد:
"با بینظمیهایی که دونالد ترامپ در حوزه سیاست خارجی با خروج از توافقنامه، معاهدهها و تفاهمهای چندجانبه بینالمللی در چهار سال گذشته ایجاد کرده، پروندههای قطوری در اتاق بیضیشکل کاخ سفید انتظار جو بایدن را میکشند. ایران یکی از این دهها پرونده است که رسیدگی به آن میتواند به حل و فصل برخی دیگر از پروندههای جمع شده بر روی میز دولت بعدی ایالات متحده کمک کند.
در حالی که اعضای تیم ترامپ با تداوم سیاست فشار حداکثری بر ایران تلاش میکنند مسیر بازگشت را برای کلیددار جدید کاخ سفید ناهموار کنند و حتی رسانه امریکایی نیویورک تایمز هم از احتمال حمله نظامی محدود امریکا به ایران در چند هفته باقی مانده خبر داده اما به نظر میرسد که تهران از هماکنون به استقبال تغییر دولت در کاخ سفید رفته است. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان هفته گذشته از تریبون روزنامه دولتی ایران پیام رسمی تهران را به گوش رییسجمهور منتخب ایالات متحده که از قضا برجام متولد دولت متبوعش در سال 2015 بود، رسانده است و حالا برخی از کارشناسان میگویند که توپ در زمین جو بایدن است. محمد جواد ظریف برای نخستینبار از راه دیگری جز بازگشت به برجام پیش روی ایالات متحده سخن گفته و به زبان سادهتر دو گزینه را مقابل جو بایدن قرار داده است: اجرای مفاد قطعنامه 2231 مانند سایر کشورهای عضو سازمان ملل که موظف به اطاعت از قطعنامههای شورای امنیت ملل متحد هستند یا آغاز مذاکره برای بازگشت به برجام که البته آسان نخواهد بود اما برای ایالات متحده منافعی دارد که بعید است بایدن از آنها مقابل تهران چشمپوشی کند."
روزنامه آفتاب یزد به تحلیل دوره ریاست جمهوری "حسن روحانی" و "محمود احمدی نژاد" میپردازد وبه این نتیجه میرسد که در دوره ریاست جمهوری "احمدینژاد" شاهد بودیم اصولگرایانی که تمام قد حامی او بودند و گاه حتی برای حمایت از احمدینژاد متوسل به ادبیات دینی میشدند به یکباره دست از حمایت او برداشتند و همه چیز را از اساس انکار کردند. این راهی نیست که اصلاحطلبان نسبت به دولت "روحانی" بروند. و در واقع برای بازگشت سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات باید اقدامات درونی را در اولویت قرار دهد.
این روزنامه در گزارش تحلیلی خود مینویسد:
"مانیفست اصلاحطلبان برای انتخابات 1400 یکی از مهمترین موضوعاتی است که با نزدیکی هرچه بیشتر به فصل انتخابات مورد بحث قرار میگیرد. این درحالی است که همزمان عملکرد دولت روحانی و حمایت اصلاحطلبان از دولت نیز بخشی اثرگذار بر نوع نگاه به این جریان بوده است. اصلاحطلبان از میان انتخابهای محدودی که موجود بود به حمایت از دولت روحانی پرداختند و به نوعی او را گزینه موردنظر خود دانستند. در دور اول نیز دولت روحانی در مجموع سیاستها و اقدامات دقیقی را در پیش گرفت، عملکرد دور اول در کنار محدودیتهای موجود در انتخابات 96 باعث شد بار دیگر اصلاحطلبان به حمایت از آقای روحانی بپردازند. با این حال در دوره دوم شاهد حمایت منتقدانه جریان اصلاحات از روحانی بودیم به نحوی که هرگاه و در هر موضوعی که سیاستها و اقدامات دولت را نامناسب دیدند انتقادات صریح خود را در جلسات و فرصتهایی که پدید آمد با رئیس جمهور مطرح کردند. بنابراین، این ایده که اصلاحطلبان با توجه به عملکرد موجود دولت تلاش کنند به نوعی حمایتهای خود را در شکلگیری این دولت انکار کنند مردود است. در واقع جریان اصلاحات همان راه غیراخلاقی که برخی از اصولگرایان رفتند را در پیش نخواهد گرفت.
در واقع در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد شاهد بودیم اصولگرایانی که تمام قد حامی او بودند و گاه حتی برای حمایت از آقای احمدینژاد متوسل به ادبیات دینی میشدند به یکباره دست از حمایت او برداشتند و همه چیز را از اساس انکار کردند. این راهی نیست که اصلاحطلبان نسبت به دولت روحانی بروند. در واقع برای بازگشت سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات باید اقداماتی با وجه درونی را در اولویت قرار دهد. اینکه اصلاحطلبان از روحانی حمایت کردند امری است که رخ داده و نمیتوان آن را انکار کرد اما اصلاحطلبان میتوانند با اصلاحات درون گفتمانی بار دیگر سرمایه اجتماعی خود را بازیابی کنند. گفتمان جدید نیز قطعا باید براساس نفی رادیکالیسم، حمایت از مردم سالاری و مشارکت حداکثری مردم در سرنوشت خودشان، مقابله با رانت و فساد و حمایت از باز توزیع ثروت در جامعه باشد. در واقع صدای مردم و نیازهای امروز جامعه روشن است اصلاحطلبان باید با بازسازی سازوکارهای اجماع ساز خویش در راستای خواست عمومی حرکت کنند و با انعکاس نیازهای مردمی در اهداف و برنامههای خود به مردم اعلام کنند چگونه شما را درک میکنیم و چگونه براساس این درک سیاسی ورزی خود را شکل میدهیم. باید راهبردهای جریان اصلاحات نسبت به موضوعات مهم همچون تحریم، معیشت مردم و سایر امور به طور شفاف روشن شود و در برنامههای این جریان نمود یابد."
روزنامه آرمان ملی اما خیلی واضح تر در این چند روزه چه در صفحه اینستاگرامی خود و چه در روزنامه خود به حمایت از برخی از افراد جریان اصلاحات پرداخته است در این بین اخیرا، این روزنامه در صفحه اینستاگرامی خود عکسی را از "محسن هاشمی" منتشر و اورا یکی از گزینه های مناسب برای انتخابات 1400 معرفی کرد و همچنین از آن به عنوان فردی خطاب میکند که از جنس "آیت الله هاشمی" است واین توانایی را خواهد داشت که با ایجاد یک همبستگی درونی، ببار دیگر گفتمان سازندگی را در کشور از سر گرفته و و خرابه هایی که در زمبنه های متفاوت، در این چند ساله در کشور ایجاد شده است را ترمیم کند.
این روزنامه در گزارش تحلیلی خود مینویسد:
"یاران آیت الله هاشمی باز هم پیش قدم شده اند و کاندیدا های احتمالی خود را معرفی کردند حزب کارگزاران سازندگی حزبی اصلاح طلب است. اما تفاوت هایی جزئی با سایر احزاب این جریان دارد. نام آیت الله هاشمی با این حزب گره خورده است شخصیتی میانه رو که در مسیر اصلاح جامعه و تحقق خاص مردم حرکت کرد. و هیچگاه حقیقت را فدای مصلحت نکرد. فرزندان او هم عضو حزب کارگزاران شده اند تا در مسیر خاص پدر حرکت کنند . برای حزب کارگزاران آنچه در اولویت است معرفی حتمی کاندیدای اصلاح طلب برای همه انتخابات نیست. و به همین دلیل برخی از اصلاح طلبان نقد هایی به این حزب وارد میدانند. اما کارگزاران از مسیر انتخابی خود کوتاه نیامدند. در جایی دیگر از این روزنامه آمده است: چه کسی مذاکره خواهد کرد؟ چرا اصولگرایان از هماکنون خود را برنده مذاکرات احتمالی میدانند؟اصولگرایان با طرح موضوع مذاکره چه اهدافی را دنبال میکنند؟ نقش جریان اصلاحات در فضای پس از شکست ترامپ چیست؟ آیا تکلیف مذاکرات احتمالی برجام در دولت حسن روحانی مشخص خواهد شد؟ این سوالات مهمترین دغدغه این روزهای افکار عمومی جامعه است. این در حالی است که هنوز رویکرد بایدن نسبت به ایران به صورت شفاف مشخص نیست. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوعات «آرمان ملی» با محمدصادق جوادیحصار تحلیلگر مسائل سیاسی گفتوگو کرده است.
جوادیحصار معتقد است: «در شرایط کنونی جریان اصلاحات یک رسالت تعیینکننده دارد. اصلاحطلبان در شرایط کنونی باید این پیام را به مخاطبان خود برسانند که لزومی ندارد این جریان حتما در قدرت حضور داشته باشد. در چنین شرایطی اصلاحطلبان میتوانند به حاکمیت مشورت بدهند در صورتی که عدهای خود را ملزم به تعهدات ملی خود بدانند. با این وجود اگر اصلاحطلبان قصد داشته باشند مانند گذشته تلاش کنند در قدرت حضور داشته باشند ادامه چرخه معیوبی خواهد بود که از گذشته تا امروز وجود دارد. در این وضعیت عدهای در دولت و عده دیگری در مجلس مرتب چوب لای چرخ گفتوگوهای برجامی میگذارند تا در نهایت توفیقی به دست نیاید. به همین دلیل اگر در عرصه بینالمللی یک برنامه جامع اقدام مشترک نوشتهایم که همه به آن التزام داشته باشند و از آن منتفع شوند در داخل کشور نیز چارهای نداریم که به یک برنامه جامع اقدام مشترک در زمینه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برسیم». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید."
بررسی اردوگاه اصلاحات این نتیجه را حاصل می کند که جناح دوم خرداد از هم اکنون با چالشهایی که بعضا به دلیل عملکرد دولت، نمایندگان اصلاحطلب در مجلس دهم و شورای شهر تهران ایجاد شده و اختلافات قدیمی که دوباره سر باز کرده است، دچار گسستهایی شده است. اکنون از بین 19 نامزد کارگزاران برای انتخابات 1400، 10 نفر عضو دولت روحانیاند، 4 نفر در مجلس دهم حامی سخت دولت تدبیر و امید هستند و تایید صلاحیت 5 نفر دیگر از جمله سیدحسن خمینی، مجید انصاری، موسوی لاری، خاتمی و صدر بعید به نظر میرسد.
باید دید با وجود گمانه زنیهایی که رسانههای مختلف از کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری دارند، نهایتا چه افرادی برای این منظور نامزد خواهند شد ونقش رسانهها وپیش بینیهای آنها تا چه اندازه درست از آب در خواهد آمد.
* گزارش از محمد رمضانی