تاریخ انتشار: چهارشنبه 1393/08/07 - 14:28
کد خبر: 146264

سیری در سخنرانی‌های هیئات شب چهارم محرم؛

لازمه برچیده شدن یک سنت غلط و گناه، کار فرهنگی است/ ورود به قلعه ولایت یعنی ورود به قلعه توحید

لازمه برچیده شدن یک سنت غلط و گناه، کار فرهنگی است/ ورود به قلعه ولایت یعنی ورود به قلعه توحید

چهارمین شب از محرم‌الحرام که در دهه اول و منتهی به عاشورا قرارا دارد،منتسب به فرزندان حضرت زینب(س) است. البته این شب را به حر‌بن‌یزید ریاحی نیز منسوب کرده‌اند. در ادامه مطلب، گزیده‌ای از سخنرانی‌های هیئات بزرگ تهران را می‌خوانید.

خبرنامه دانشجویان ایران: چهارمین شب از محرم‌الحرام که در دهه اول و منتهی به عاشورا قرارا دارد،منتسب به فرزندان حضرت زینب(س) است. البته این شب را به حر‌بن‌یزید ریاحی نیز منسوب کرده‌اند.

به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ قله برپایی هیئات در سراسر کشور از تمام جهات اعم از کمیت و کیفیت، دهه اول ماه محرم‌الحرام، یعنی زمان عزاداری برای اباعبدالله الحسین(ع) است.

بر همین اساس، گزیده‌ای از مشروح سخنرانی‌های هیئات بزرگ در تهران را در ادامه متن جهت بهره‌برداری منتشر می‌شود.

شیخ حسین انصاریان در حسینیه آیت‌الله علوی تهرانی: مردم از سرنوشت تمدن های قبل عبرت نگرفتند

_ علوم مادی خیلی نیاز به دعوت نداشت. مردم از زمان پیدایش زندگی خودشان را نیازمند به ابزار و اثاث، دارو و لباس، خوراک دیدند. به تدریج عالم به این معانی شدند. کم کم علم کشاورزی، خیاطی، ساختمان سازی، ابزارسازی پدید آمد. البته انبیاء خدا بی تأثیر در پدید آمدن علوم مادی نبودند. مردم چون خودشان را نیازمند به دانستن این علوم مادی دیدند شروع به یادگرفتن این علوم شدند. و خیلی خوب زحمت کشیدند.

_ طبق آیات قرآن مردم علم روی زمین را یاد گرفتند. در نیمه زندگی که زندگی مادی است مردم عالم هستند ولی از نیمه دیگر زندگی که زندگی اخلاقی، روحی ،انسانی است غافل هستند. انبیاء خدا برای انتقال این معرفت به بشر مبعوث به رسالت شدند که به مردم خدا و قیامت ، اخلاق، روش زندگی سالم، آخرت ،هشدار به امور قیامت را بفهمانند.

_ در هر امتی یک نیمه تمدنی وجود داشت که به دست خود آن امت به دست آمده بود و یا تقلید از تمدن های دیگر کرده بودند. یونانی ها، اسکندریه مصر، ایران، آسیای صغیر، چین صاحب علم و تمدن بودند و صاحب دین نبودند و معرفت دینی نداشتند. از همه تمدن ها قوی تر تمدن مصر بود ولی معرفت دینی نداشتند.

_ خداوند در قرآن بیان کرده که تمدن هایی بوده که عمرشان از شما بیشتر بود و آثار زندگی مادیشان از شما قوی تر بود ولی همه به خاطر عذاب الهی نابود شد و از بین رفت. خیلی انسان ها در این زمینه کمبودی نداشتند و یک نان بخور ونمیری از تمدن در می آوردند و می خوردند ولی یک لقمه نان از تمدن دینی نداشتند.

_ پروردگار در قضاوت عادل است و با انصاف و دادگر است. مانند بعضی از انسان ها نیست که وقتی می خواهند منکر شوند همه را یک دفعه منکر می شوند و انگار خوبی در این انسان وجود نداشته است. در این رویه زندگی خدا می فرماید که شما کل کارهایی که می کنید بر اساس جهل به حقیقت انجام می دهید. اما کارهای آن طرف را می کنید که بر اساس علم به حقیقت است.

_ پروردگار عالم در هر روزگاری تمدن ها را در مقابل عذاب خودش مغلوب قرار داده است. تمدن هیچ ضمانت بقا ندارد. ولی مردم این را نمی فهمند. مردم از تمدن های قبل عبرت نگرفتند. تمدن های بی دین پوک و پوچ و بی پایه و اساس است. تمدن حال حاضر طبق گفته دانشمندان از همه تمدن ها پوچ تر است و با یک تکان از بین می رود.

حجت الاسلام شهاب در هیئت انصار: صرف انتساب به آل الله از آدم محب ولایت نمی سازد

یکی دیگر از صفات اصحاب سید الشهداء(ع)، عبارت از امر ولایت پذیری این دستگاه و طایفه است. اینها از حیث پذیرش کیفیت چه در حوزه بصیرت دینی و چه در حوزه بصیرت اخلاقی و چه در حوزه بصیرت سیاسی آن آگاهی و بینش باطن را برای پذیرندگی از ناحیه امام حق دارند و نتیجتا عملی را که از خودشان صادر می کنند هم مطابق با عقل است و هم مطابق با شرع. صفت دوم ولایت پذیری و ولایت مداری است. این دو حرف است؛ ولایت مدار بودن و ولایت پذیر شدن. برای ولایت مداری باید مبنایی دستمان بیاید، بر دور کدام مدار انسان بچرخد؟! این خیلی مهم است. اسلام می فرماید: به معنای پذیرش دین حق است و ولایت حق طبق تعریف از ناحیه معصوم علیهم السلام ، ولی حق جز امام مبین کسی نیست. اسلام منهای ولایت معصوم دقیقا مثل یک بدنی می ماند که راس بر آن حاکم نیست. تمام قوام این هیکل به سر انسان است. وقتی این بدن راسی بر آن مستولی نباشد، بدن دیگر تعریفی ندارد!

از امام صادق (ع) در مورد سوره کهف آمده است: اگر کسی اهلیت این را بخواهد به خودش بدهد که به ملاقات خدا نائل شود، باید دو صفت داشته باشد؛ عمل صالح و عدم شرک. فقط پرستندگی از آن خداست.

امام صادق (ع) در جواب به این سوال که از ایشان پرسیدند در آیه " فلیعمل عملا صالحا"، عمل صالح چیست؟ فرمودند که: عمل صالح این است که انسان امام زمان خودش را بشناسد و دینش در غالب امامت تعریف شود. ولایت مداری زمانی است که در کنار معرفت ائمه جلوه گری کند.

در ادامه حضرت فرمودند: " ولا یشرک بعباده ربه احدا" ، نه اینکه سنگ و چوب و ستاره پرستی کند! چند خدایی دیگر بازار گرمی ندارد. بلکه از امام صادق (ع) امروز را می بیند. و آن توحید ناب و آن اسلامی که می تواند از اسلام یک موجود متعالی و برتر در عالم وجود تحویل بدهد، در یک عبارت نهفته است. حضرت فرمود: هر کس پای منطق علی (ع) تسلیم شد به اسلام واقعی و توحید واقعی را به دست آورده است. اگر توانستی در مدار ولایت اهل بیت علیهم السلام حرکت کنی، آن ولایتی که منطقش، منطق امام معصومی چون علی (ع) است، که مسئله آموز صد نبی مرسل بود. به حرف و لفظ، کسی را نمی خواهند!

در روایت دیگری از امام صادق (ع) آمده است: هرگز هیچ پیغمبری نبود که اقرار به ولایت ما کرد که ولایت الله بود. ولایت ما ولایت خداست. انبیا اقرار به این ولایت کردند و ما از منطق این ولایت دور هستیم. افرادی که ولایت ما را پذیرفتند، صاحبان عمل صالح هستند. یعنی نماز با ولایت است که عمل صالح می شود.

لذا قطعا قائمین به صلاه در روز عاشورا در سپاه کفر، نمازشان معراج نمی آورد. چون ولایت اهل بیت علیهم السلام را همراهش نداشت.

حسن این ولایت مداری این است که در مدار ولایت ائمه وقتی حرکت کردی، یعنی در مدار حق داری حرکت می کنی. ماهیت حق خیر است نه شر. خیر سعادت و تکامل و تعالی می آورد. و فرمودند: دشمنان ما، نقطه راس شرورند و ماهیت شر سعادت نیست.

لذا اصحاب امام حسین (ع) بین خیر و شر را کاملا فهمیدند.

امام صادق (ع) فرمودند: نباید در ولایت مداریت، منتسب به اهل بیت علیهم السلام باشی! صرف انتساب به آل الله از آدم محب ولایت نمی سازد. اصحاب ثقیفه منتسب به پیغمبر صلی الله علیه و آله بودند. بعد خدا را ملاقات کردند؟ اگر خدا بخواهد اینها را به ملاقات خودش در بیاورد و بعد بگوید شیعیان علی (ع) هم لایق دیدار من هستند، من از همین دنیا می گوییم: خدایا ما نمی خواهیم ببینیمت! چون نه بر اساس عدل عمل کردی و نه حکمت! از امام صادق (ع) فرمود: کسی که ملحق به ما شد نجات پیدا کرده است. باید وحدت ذاتی با امامت داشته باشی.

شیخ عباس قمی می فرماید: روزی امیر المومنین (ع) با یکی از اصحاب به مسجد رفتند برای امر قضاوتی. از منزل که بیرون آمدند بعد از گذشتن چند قدمی، قنبر می گوید ناگهان دیدم علی (ع) پایش را گرفت و اظهار درد کرد. عرض کرد: آقا جان، پایتان به سنگ خورد و نه به مانعی! چرا اظهار درد و ناراحتی می کنی؟ فرمودند: شیعه ای از محبین ما در بصره پایش به سنگ خورد و پایم به درد آمد. چند روزی گذشت برای نماز ظهر به مسجد آمدیم وارد شبستان که شدیم، امام به قنبر فرمودند: پیرمردی را که کنار زاویه مسجد نشسته است و عبادت می کند را میبینی؟ عرض کردم: بله آقا! فرمودند: این همان شیعه ای از محبین ماست که در بصره پایش به سنگ خورد و پایم به درد آمد. از امام علی (ع) پرسیدم: چگونه می شود اینقدر نزدیک به هم باشی؟ فرمودند: مگر اویس قرنی را از یاد برده ای؟!

رمز الحاق در ولایت مداری اهل بیت علیهم السلام، اطاعت پذیری از امر آنهاست. ولایت مداری در دوران غیبت باری سنگین تر از سایر زمانها دارد. امروز وظیفه ما سنگینتر از زمانی است که امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف هست. اگر توانستی در مدار ولایت امام معصوم علیهم السلام در عصر غیبت عادت به اطاعت پذیری بکنی، موقعی که امام زمانت آمد در دولت کریمه اش عمل می کنی حرفی در آن نیست.

در مدار ولایت بودن، اطاعت محض می خواهد

امام صادق (ع) فرموده اند: در یکی از شهر ها قبل از ورود به شام، اینقدر سر جدم زیر سم ستوران ماند، که حضرت رقیه سلام الله علیها چیز سالمی تحویل نگرفت. در اثر بارش سنگ و چوب خیزران لب و دندان ابی عبدالله (ع) در هم شده بود.

حجت الاسلام خلج در مسجد الهادی: خداوند خریدار عشق ما به اباعبدالله(ع) است

یک تجارت پر سود چهار رکن دارد: فروشنده، خریدار، جنسی که قرار است خرید و فروش شود و مغازه یا مکانی که قرار است در آن مکان خریدو فروش انجام شود.

در دنیا اصحاب ابی عبدالله (ع)  فروشنده و خداوند خریدار و چیزی که قرار است خرید و فروش شود ایمان به خداوند " تجاهدون فی سبیل الله " (جهاد در راه خدا). کربلا هم مقر خرید و فروش است .

خداوند بین همه مخلوقاتش انسان را انتخاب کرد و بین همه انسانها، انبیا و اولیا را  همچنین بین انبیا و اولیا، حضرت ابراهیم (ع) را دوست و رفیق خود قرار داد و به او لقب خلیل الله الرحمان را داد و به وی گفت ای ابراهیم می خواهم تو را خلیل خود انتخاب کنم به چند دلیل اول اینکه"

إنّما اتَّخَذَ اللهُ إبراهیمَ خلیلاً لِکَثْرَةِ صَلاتِهِ علی محمّدٍ وأهلِ بیِتهِ صلواتُ اللهِ عَلَیهم

می خواهم تو بشوی رفیق و خلیل من برای صلوات بر محمد و ال محمد.  لذا صلوات را دست کم نگیرید با همین صلوات انسان به مقامات خیلی عالی میرسد، زمانیکه صلوات می فرستید برای خودتان هم منفعت می آید و شما آل پیامبر می باشید بر اساس روایت داریم " کل تقیّن و نبیین " هر کس که تقوا پیشه کند و دلش را با محبت ابی عبدالله صاف کند میشود آل من پیغمبر. لذا هر صلواتی که از اول خلقت تا آخر خلقت نوشته می شود، برای شما هم نوشته میشه زیرا شما هم جزو آل حساب می شوید.

به عنوان مثال معامله ای پر سود می باشد که فروشنده خانه بگوید این خانه ای که خریدی برای خودت و این پول هم که پرداخت کرده ای برای خودت باشد. حال در اینجا خداوند می فرماید: فروشنده هر کسی است، که احب ابی عبدالله (ع) است.و ما در روی زمین فروشنده هستیم و چیزی که قرار است بفروشیم به خداوند متعال این عشق و ارادت ما و حب ما به ابی عبدالله (ع) است و خداوند خریدار عشق ما به ابی عبدالله (ع) است.

سوره توبه آیه 111می فرماید :" إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ" در حقیقت‏ خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اینکه بهشت براى آنان باشد خریده است همان کسانى که در راه خدا مى‏جنگند و مى‏کشند و کشته مى‏شوند [این] به عنوان وعده حقى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است پس به این معامله‏اى که با او کرده‏ اید شادمان باشید و این همان کامیابى بزرگ است. خداوند از شما عاشقان ابی عبدالله علیه  السلام  جان و مالتان را که همان عشقتان به آقا ابی عبدالله هست می خرد و به شما بهشت میدهد.

خداوند در سوره واقعه افراد را به سه دسته تقسیم می کند: اصحاب یمین، اصحاب شمال، " وَ السبِقُونَ السبِقُونَ أُولَئک الْمُقَرَّبُون ". در اینجا از گروه سوم صحبت می کنیم که خداوند می فرماید: "فریحا و ریحان و جنه النعیم " خودش می شود روح و ریحان. بهشت چیزی غیر از خود آدم نیست و همچنین جهنم چیزی غیر از خود آدم نیست. و باز خداوند در قرآن می فرماید: " نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَة الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ " اگر درون آدم سوخت، آدم نمی‌تواند فرار کند.  این اتش قیامت که می سوزاند ،فرق آتش این دنیا با آتش آن دنیا این است که آتش این دنیا از بیرون انسان را می سوزاند ولی آتش آن دنیا آدم را از داخل یعنی دل و جان انسان را می سوزاند. پس جهنم چیزی جز خود آدم نیست . روایت داریم هر کس به اندازه بال پشه بر ابی عبدالله (ع) گریه کند اگر در آتش جهنم بیفتد خاموش می شود. لذا هر چه آدم بیشتر گریه می کند خودش را صاف می کند و گناهان وی بخشیده می شود . بعضی ها اشکال به این روایت می گیرند که مگر میشود یه قطره اشک آتش جهنم را خاموش کند شاید به این دلیل است که فکر می کنند جهنم جایی است و در صورتی که جهنم چیزی نیست جز خود انسانها.

استاد مرحوم آیت الله العظمی بهجت رحمه الله و علامه طباطبایی رحمه الله به نام شیخ محمدحسین غروی اصفهانی  رحمه الله در کتاب کفایت الاصول می فرماید: امام حسین علیه الاسلام سالی یکبار در بهشت برای اهل بهشت تجلی می کند. سالی یکبار یعنی چه؟ اول این که در کتاب نهج البلاغه امیرالمومنین علیه الاسلام می فرماید: شیطان شش هزار سال خدا را بندگی کرد، معلوم نیست این شش هزار سال، شش هزار سال دنیایی است یا آخرتی!؟

خداوند در قرآن می فرماید: هر پنجاه هزار سال شما یک روز قیامت است. یعنی ایشان که می فرماید سالی یکبار ابی عبدالله (ع) در بهشت تجلی میکند تا ببینندش یعنی 360 تا پنچاه هزار سال.

روایت داریم در بهشت بعد هزاران سال خداوند به بهشتیان می فرماید: جمع شوید میخواهم نعمتی را به شما نشان دهم و زمانی که جمع می شوند فقط نور و چهره امام حسین علیه الاسلام را می بینند بعد خداوند می فرماید برگردید به بهشت اما انسانها می گویند آیا همچین نعمت بزرگی هم بوده است و به ما نگفته بودید؟

حاج میرزا اسماعیل دولابی گفت :

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند      آیا شود گوشه چشمی به ما کنند

ابی عبداالله چگونه به ما نظر می کند؟

روایت داریم زمانی روضه خوان شروع به روضه خواندن می کند، مستمع نشسته است و اسم حسین فاطمه علیه الاسلام را می شنود و شروع به گریه کردن می کند، خود اقا ابی عبدالله ویژه بهش نگاه می کند و می گوید خدایا گناهان این را ببخش. اینها با امید به در خانه من آمده اند .

روایت داریم ای گریه کن من اگه بدانی بخاطر این یه قطره اشکی که میریزی خداوند به تو چه می خواهد بدهد آنقدر خوشحال میشوی که  خوشحالیت خیلی بیشتر از این آتشی می شود که الان داری برای من گریه می کنی. (فرحة افعل افضل اکثر من الحزن)

عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش                                که یک کرشمه تلافی صد جفا کند

زملک تا ملکوتت حجاب بر دارم                                   هر آنکه خدمت جام جهان نما بکند

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک               اما چو درد در تو نبیند که را دوا کند

حجت الاسلام کرمی در هیئت روضه العباس(ع): کار فرهنگی لازم است تا یک سنت غلط و گناه برچیده شود

یک ویژگی هایی در بعضی از افراد هست که اگرچه یک انحراف و انحطاطی هم در یک برهه ای از زمان در زندگی آنها ایجاد می شود، به وسیلۀ ویژگی ای که دارند دستشان را می گیرد. حرکت های جمعی مثل حرکت های فردی نیست، یک جامعه با یک مشخصه هایی که در آن پیدا می شود و یک تعریف و برآوردی از آن جامعه می شود این معلول عوامل اجتماعی است که اینها یک شبه اتفاق نمی افتد، یعنی در ظرف زمان مردم یک جامعه ای حرکت های کلی شان و ساختار ارزشی شان عوض می شود. پیامبر اکرم(ص) هم که آمدند یک شبه یک هو نکشیدند که جاهلیت تبدیل به اسلام شود. بیست و سه سال حرکت اصلاحی پیامبر(ص) طول کشید تا جامعه اصول ارزشی اش عوض شد.

فرض کنید در مملکتی که همه شراب می خورند، در زمان پیامبر شراب خواری بسیار رایج بود و مثل چای در مهمانی ها سرو میشد، حالا پیامبر(ص) میخواهد بیاید این شراب را جمع بکند، اگر همان روز اول بیاید بگوید ای مردم شراب حرام است و هرکس هم بخورد هشتاد ضربۀ شلاق می‌خورد هیچ کس قبول نمی‌کند. ابتدا مردم نمازخوان بودند اما شراب هم می خوردند، سپس در سورۀ بقره آمد ای پیامبر! در مورد شراب و در مورد قمار از تو می پرسند بگو که در این دو مفسده است و مصالحی هم هست. مدتی گذشت و وحی نازل شد که اگر به مسجد می آیید نباید شراب بخورید. در مرحلۀ سوم آیه آمد که شراب خوردن و قمار از عمل شیطان است از اینها اجتناب کنید تا آلودۀ به اینها نشوید. و بعد از آن مجازات اجتماعی می آید که شلاق خوردن است.  همان روز اول که نمی شود شما جامعۀ شراب خور ها را ببرید و همه را در زندان شلاق بزنید. کارهای فرهنگی و آماده سازی های لازم است تا آرام آرام به آنها گفته شود که اینها را کنار بگذارید. اگر در اجتماع این اتفاق افتاد می‌توان حرکت اجتماعی را فهمید، اینها ذره‌ذره آمد و در طول 23 سال شریعت کامل شد.

امام حسین(ع) را به شهادت رساندند به این دلیل که ارتباطات جمعی قطع شد، یعنی روح تراحم و اون روح همگرایی از بین رفت. نماز می خواندند و در جمع هم می آمدند اما زندگی شان زندگی فردی بود، امام حسین(ع) را به خاطر این حرف ها شهید کردند. روابط انسانی را دارند قطع می کنند. این که می‌گویند انسان مدنی بالطبع است یعنی چه؟ یعنی سرشت و جبلّت، اقتضای شما این است که ارتباط جمعی داشته باشید.

پنجاه سال از زمان پیغمبر(ص) گذشت، مردم نماز خوان بودند و حج می رفتند اگر امام حسین(ع) می گفتند که برای اینکه مردم نماز بخوانند قیام کرده ام و یا به خاطر حج همه بر ایشان خرده می گرفتند که مساجد و مراسم های حج همیشه شلوغ است، پس چه چیزی در جامعه وجود نداشت؟ امر به معروف و نهی از منکر. امر به معروف و نهی از منکر از مقتضیات زندگیه جمعی است. امام حسین(ع) فرمودند: می‌خواهم انسان ها را به هم دیگر پیوند بدهم، انسانها در تعاملات و روابطشون با هم ساخته می‌شوند.

حجت الاسلام بندانی نیشابوری در هیئت الرضا(ع): ای کاش از اباعبدالله الحسین(ع) آبرو بگیریم

عضی ظاهرشان حسینی ست و بعضی باطنشان و بعضی هردو. ظاهر حسینی بسیار خوب ست اما اگر باطن حسینی نباشد به درد نمی خورد. اگر پیراهن مشکی بپوشیم و به هیئات برویم، نمازی و روزه ای بجا آوریم اما اخلاق و کردارمان صحیح نباشد هیچ فایده ای ندارد. وهب، از شهدای کربلا، جوانی مسیحی بود که اباعبدالله را دید و با همسر نوعروس خود و مادرش با کاروان امام همراه شد. وهب روزه نگرفته بود و به عمرش نماز نخوانده بود جز سه چهار روز آخر عمر شریفش که از اصحاب نماز خواندن را آموخت اما به سرنوشتی دست یافت که عمریست به او به عنوان اصحاب الحسین سلام می فرستیم. وجیها بالحسین یعنی این.

حبیب بن مظاهر پیرمردی هشتاد و پنج ساله بود که در روز ششم محرم به امام حسین پیوست اما جایگاه ایشان چنان ست که اباعبدالله(ع) خیمه ای جدا از خیمه ها به ایشان اختصاص دادند، پرچم جبهه ی چپ میدان را به دوش ایشان گذاشتند و اکنون نیز بارگاه و ضریحی باشکوه در کنار مضجع شریف امام حسین(ع) دارند. وجیها بالحسین یعنی این.

حر بعد از توبه نزد سیدالشهدا، وقتی دید کودکان او را به هم نشان می دهند و می گویند او بود که راه اباعبدالله را بست، اذن میدان گرفت و با رجزها و رزم غوغاکننده ای به لشگر دشمن هجوم برد. پس از به درک واصل کردن عده ای، دشمن دوره اش نموده و او را از پای درآوردند. هنگامی که بر خاک افتاد درحالیکه خون زیادی از پیشانی اش جاری بود، خود را بر بالین امام حسین(ع) دید. حضرت با دست و آستین خویش خاک و خون را از صورت حر، پاک نموده و دستمالی که با آن اشک های رقیه سلام الله علیها و اشکهای خودشان در نماز را پاک کرده بودند و به روایتی دست بافته ی حضرت زهرا سلام الله علیها بود را بر زخم پیشانی حر بستند. از آنجا که برادران همسر حر که در لشگر عمر بن سعد بودند نگذاشتند سر از بدن حر جدا کنند، فلذا شکی ایجاد شده بود که حر، وجیها بالحسین نیست. تا آنکه شاه اسماعیل صفوی دستور داد قبر حر را بشکافند. وقتی مشاهده کردند بدن حر سالم و تازه، مدفون است و پی بردند که این سند نظر رحمت امام حسین(ع) است، شاه اسماعیل فرمان داد دستمال سرش را برای تبرک جهت قرار دادن در کفنم بردارید. با برداشتن دستمال، خون تازه جاری شد. دستمال دیگری به جای آن دستمال بستند اما خون بند نیامد. دستمال‌های متعدد بعدی هم همین طور اما فایده نکرد تا آنکه از علما پرسیدند چاره ی کار چیست، گفتند آن دستمال فقط لایق پیشانی حر است. وجیها بالحسین یعنی آبرو گرفتن از امام حسین(ع).

ای کاش مثل آن دزدی که فقط چای مجلس امام حسین(ع) را نوشید در دلش احساس کرد دیگر نمی‌تواند به دزدی برود، از اباعبدالله آبرو بگیریم.

حجت الاسلام علوی تهرانی در هیئت رایه‌العباس(ع): روضه خواندن نوعی نصرت دین است

روایاتی از ساحت مقدس حضرت رضا(ع) است، که از یکی از یاران خودشان را بسیار تکریم کردند و از او خواستند برایشان روضه بخوانند و به او گفتند: روضه بخوان! که این روضه خوانی تو یاری کردن ماست.  از این نحوه یاری کردن ما کم نگذار.

توصیه به روضه خوانی و کم نگذاشتن در روضه خوانی سفارش امام رضا(ع) است. این نوعی یاری کردن دین است. روضه خواندن نوعی نصرت دین است.

مکرر شنیده ایم که امام حسین(ع) فرموده اند: " هل من ناصر ینصرنی؟" کسی هست من را کمک کند؟!

در حالی که اگر کسی با تاریخ کربلا آشنا باشد، امام در سیرشان به طرف کربلا به منزلگاهی رسیدند. در آنجا امام با فردی ملاقات کردند به نام عبید الله بن حر جعفی، این فرد از طرفداران عثمان بوده، در جنگ صفین در لشکر معاویه علیه علی(ع) بوده است، این فرد هیچ سابقه خوبی ندارد.

امام (ع) خیمه او را دیدند و به یکی از صحابه گفتند: سراغ این آدم برو و بگو خداوند کرامتی را برای تو هدیه آورده است در صورتی که قبول کنی. پرسید: کرامت چیست؟ امام فرمودند: یاری کردن پسر فاطمه سلام الله علیها. صحابه برگشت. امام فرمودند: چه شد؟ گفت: قبول نکرد. امام حسین(ع) همراه حضرت قاسم و حضرت ابوالفضل و حضرت علی اکبر(ع) به سمت خیمه مرد به راه افتادند.

عبید الله تا امام را از دور دید لذت برد و تجلیل کرد. حضرت فرمود: ای حر ، تو سابقه خوبی نداری و خودت هم می دانی. می خواهی کاری به تو بگویم که خدا تمام گناهانت را ببخشد؟

پرسید: مگر امکان دارد؟ حضرت فرمود: به من کمک کن تا خدا تمام گناهانت را ببخشد.

" هل من نصر ینصرنی " به این معنا نیست که کیست مرا یاری کند! یعنی اینکه کسی هست که من او را یاری و کمک کنم؟ ولو عبیدالله باشد!

عبید الله گفت: من نمی توانم شما را کمک کنم ولی اسب و شمشیرم را در اختیارتان قرار می دهم.

هر کس در این دنیا به اندازه عبیدالله گنهکار باشد می تواند با دستگاه امام حسین(ع) رستگار شود.

امام به عبید الله فرمودند: نیازی نیست توبه کنی همین که من را کمک کنی خدا از سر تقصیراتت می‌گذرد!

ما چگونه امروز می توانیم به سمت امام حسین(ع) قدم برداریم؟ روضه خوانی برای حسین(ع) بهترین راه است. اولین روضه خوان امام حسین (ع) خداست.

خدا به حضرت ابراهیم (ع) وحی کرد: ابراهیم (ع) چه چیزی را بیشتر دوست داری؟ حضرت ابراهیم (ع) فرمود: پروردگار، هیچ مخلوقی نزد من از حبیب تو پیامبر عظیم الشان اسلام محبوبتر نیست. خدا پرسید: خودت را بیشتر دوست داری یا او را؟ حضرت ابراهیم (ع) فرمود: او را بیشتر دوست دارم. خدا وحی کرد: فرزند او را بیشتر دوست داری یا پسر خودت را؟ حضرت ابراهیم (ع) فرمود: پسر او را بیشتر دوست دارم. خداوند وحی کرد: کشته شدن پسر او به دست دشمنان برایت درد ناک تر است یا کشتن پسرت به دست خودت در راه من؟ حضرت ابراهیم (ع) فرمود: سر بریدن پسر او از روی ستم به دست دشمنانش قلب من را بیشتر به درد می آورد.

خداوند برای حضرت ابراهیم (ع) شروع به روضه خوانی کرد ولی زمینه سازی کرد. مادامی که سید الشهدا (ع) برای او محبوبتر نباشد محال است که بتواند گریه کند! مادامی که علی اصغر (ع) برای او محبوبتر نباشد محال است که بتواند گریه کند!

خدا فرمود: ای ابراهیم! یک طایفه ای از امت پیامبر خاتم (ص)هستند، پسرش را به زودی بعد از او از روی کینه و ظلم می کشند، همچنان که گوسفند را ذبح می کنند. و با این کارهایی که می کنند غضب من برانگیخته می شود. حسین (ع) کشته می شود همانند گوسفندی که کشته می شود و با تفاوت اینکه گوسفند را که می خواهند بکشند، از جلو ذبح می کنند ولی پسر پیغمبر را از خفا ذبح می کنند و اینکه گوسفند را که می خواهند بکشند به او آب می دهند ولی حسین (ع) را زمانی که کشتند بیان عطش داشت اما به او آب ندادند و تشنه لب بود.

روضه دیگر را جبرئیل خواند: از حضرت آدم (ع) لغزشی سر زد ولی آن گناه قطعا مورد بخشش خدا قرار گرفت. لغزش حضرت آدم این بود که ما از تو توقع داشتیم که نمره ات بیست شود ولی کمتر شد و از تو توقع نداشتیم. ولی وقتی به حضرت آدم این را گفتند، 200 سال گریه کرد.

خداوند کلماتی را به حضرت آدم القا کرد. دید اسم پیامبر (ص) و پنج تن نوشته شده است و جبریئل به او می گوید: اگر می خواهی به سراغ خدا بیایی با این اسامی بیا. وقتی به اسم حسین (ع) رسید، حضرت آدم اشک از چشمانش جاری شدن و قلبش شکست.

حجت الاسلام میرزا محمدی در هیئت انصارالعباس(ع): ورود به قلعه ولایت یعنی ورود به قلعه توحید

_ خدا این علم را برمبنای دو نوع رحمتش آفرید، رحمت رحمانی، که تعبیر می شود به رحمتی عمومی و گسترده و رحمت رحیمی، که تعبیر می شود به رحمت مختص و ویژه.

_ رحمت عمومی شامل حال همه اشیاء عالم می شود، و خدا برای دریافت این رحمت گسترده و عمومی شرط قابلیت نگذاشت؛ اینجا قابلیت ایمانی شرط نیست. این رحمت مقدمه شد برای رسیدن به رحمت رحیمیه.

_ رحمت دوم، رحمت ویژه است و همان رحمت رحمیه است؛ که شامل حال همه نمی شود و فقط مشمول حال مومنین است.

_ خدا قرآن را هم بر مبنای رحمتش نازل کرد. قرآن از مصادیق رحیمیه خداست، این کتاب برای مومنین شفا و رحمت است، ظالمین از قرآن بهره ای جز زیان و خسارت نخواهند داشت.

_ ظالمین چه کسانی هستد؟ بالاترین مصداق ظلم شرک است. همانطور که ما در توحید بحث شرک را مطرح می کنیم، در امر ولایت هم شرک نمود و بروز دارد.

_ چطور وارد قله امن توحید شویم؟ قلعه توحید همان قلعه ولایت است. ورود به قلعه ولایت یعنی ورود به قلعه توحید.

_ ظالمین از قرآن بهره ای ندارند، بالاترین مصداق ظالمین مشرکین هستند، چه آنهایی که شرک در توحید دارند و چه آنهایی که شرک در ولایت، و ظالم از قرآن بهره ای جز خسارت ندارد.

_ مصداق پایین تر ظلم به نفس است. گناه از مصادیق ظلم به نفس است. این ظلم، تنها گریبان خودش را نمی گیرد، اثر وضعی گناه دامان جامعه را هم می گیرد.

_سومین مصداق، ظلم به ناس است، که نام آن را حق الناس می گذاریم.

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
نظر کارشناس داوری در مورد صحنه‌های دیدار استقلال
استقلال همچنان در صدر/ کامبک لحظات پایانی استقلال مقابل ذوب آهن
سرمربی پرسپولیس: می خواهیم قهرمانی فصل گذشته را تکرار کنیم
جزئیات توافق پیشنهادی آتش‌بس در غزه
حاشیه بازی استقلال مقابل ذوب آهن
ترابی: اورنوف فوق العاده است
نامه تاج به وزیر ورزش و جوانان درمورد فصل آینده لیگ برتر
نمایشگاه مجازی کتاب آغاز به کار کرد
اولین داروی رشد مجدد دندان وارد فاز آزمایش انسانی می‌شود
لغو مراسم فارغ‌التحصیلی در دانشگاه کلمبیا به دلیل اعتراضات
حماس: آماده مقابله با هر گونه حمله اسرائیل به «رفح» هستیم
موافقت حماس با پیشنهاد مصر و قطر برای آتش‌بس در غزه
گفت‌وگوی بایدن و نتانیاهو درباره رفح
برگزاری ششمین نشست کمیسیون مشترک کنسولی ایران و تاجیکستان
رشد ۱۸ دلاری قیمت طلا در معاملات امروز
تامین ۶ میلیارد دلار ارز برای واردات در سال جاری
حاشیه بازی پرسپولیس مقابل نساجی
تساوی سپاهان مقابل استقلال خوزستان
معرفی بهترین تشک یک نفره برای حل مشکل بی‌خوابی دانشجویان
تصمیم‌های داور بازی نساجی و پرسپولیس تایید شد
ارتش ۱۰ نفره پرسپولیس با برد مقابل نساجی موقتا صدرنشین شد
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top