به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ با اعلام خروج آمریکا از برجام به طور کلی دو ایده مختلف در مورد امکان موفقیت آمیز بودن ادامه این توافق بین صاحب نظران عرصه روابط بین الملل در کشور شکل گرفت. دیدگاه اول با تاکید بر این نکته که اتحادیه اروپا به جهت حفظ هویت مستقل خود حاضر به دنبالهروی از آمریکا و خلف وعده در مورد برجام نخواهد بود معتقد بودند ادامه این توافق با اروپا ممکن و حتی موفقیت آمیزتر از قبل خواهد بود چراکه دیگر عنصر مزاحمی به نام آمریکا وجود ندارد! اما دیدگاه دوم ادامه این توافق حداقل به شکل فعلی آن را فاقد اعتبار دانسته و با تاکید بر احتمال زیاد رفتار مشابه اروپا در قبال برجام، خواستار گرفتن تضمینهای عملی و محکم در این زمینه است.
به طور کلی برای بررسی وجاهت هریک از این دو رویکرد باید به دو نکته زیر توجه کرد:
1- آمریکا و همچنین حفظ پرستیژ بینالمللی این اتحادیه اقدام به عمل مشابه آمریکا در زمینه نقض برجام نخواهد کرد. اما ابهام مهم در مورد این استدلال این مساله است که اساسا در روابط بینالملل مبنای عمل کشورها بیش از هرچیز دیگری تحصیل منافع و در واقع تامین حداکثری منافع ملی است و مواردی مانند حفظ هویت مستقل و یا حفظ پرستیژ بینالمللی در درجه بعدی اهمیت قرار میگیرد.
در ضمن باید توجه داشت یک مغلطه و تناقض دیگر نیز در این استدلال وجود دارد و آن این مساله است که از این گزاره اینگونه استنباط میشود که اعتقاد بر این امر که امکان نقض برجام از طرف اتحادیه اروپا نیز مانند امریکا وجود دارد از این اعتقاد ناشی میشود که اتحادیه اروپا به دلیل فقدان اراده سیاسی و به جهت دنبالهروی از امریکا این توافق را نقض خواهد کرد حال آنکه این تنها قسمت کوچکی از مساله است و نکته اساسی این مساله است که اگر برای اتحادیه اروپا نیز مانند امریکا این نتیجه محرز شود که خروج از توافق بیش از باقی ماندن در آن برایش سودمند است از این توافق مانند امریکا خارج خواهد شد مگر آنکه برخلاف اتفاقی که در مورد امریکا افتاد تضمین هایی از این اتحادیه گرفته شود که این توافق را از حالت سیاسی آن خارج کرده و با تبدیل به یک معاهده حقوقی قابل استناد و دارای ضمانت اجرای مشخص امکان ادامه ی آن وجود داشته باشد. درواقع فارغ از این مساله که اتحادیه اروپا تا چه حد توان کنشگری مستقل از امریکا را به عنوان یک بازیگر مهم بین المللی خواهد داشت نکته اساسی این مساله است که خود این اتحادیه اساس این توافق را تا چه میزان در جهت منافع خود بداند.
2- اما نکته دوم در مورد اینکه تا چه میزان ادامه این توافق با اتحادیه اروپا ممکن و تامین گر منافع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود این مساله است که اساسا شرکتها و بنگاههای اقتصادی بزرگ و مهم اتحادیه اروپا به دلیل سرشت خود ماهیت فراملی داشته و اساسا دنباله رو سیاستهای کشورهای متبوع خود و حتی اتحادیه اروپا نیستند که اینگونه تصور شود که با باقی ماندن اتحادیه اروپا در برجام این شرکت ها نیز فعالیت خود در ایران را ادامه خواهند داد.
نکته مهم دیگر در این زمینه این مساله است که تحریم های امریکا برخلاف تحریم های اتحادیه اروپا ماهیت فراسرزمینی داشته و تمامی شرکت های حتی خارج از امریکا را که با ایران مراوده اقتصادی داشته باشند مشمول جریمه قرار می دهد. در همین راستا موضع گیری برخی از شرکت های بزرگ اروپایی مانند شرکت های هواپیمایی و کشتیرانی مبنی بر خروج از ایران پس از تحریم های جدید امریکا و یا مباحث اخیر پیرامون شرکت توتال، زیمنس و ... در همین راستا قابل ارزیابی است.
به طور کلی با توجه به نکات فوق به نظر میرسد در صورت عدم تضمینهای مستحکم از طرف اتحادیه اروپا ادامه این توافق و تامین منافع جمهوری اسلامی ایران با تردید جدی روبروست که در صورت عدم توجه به هنگام به این مساله شاید میتوان انتظار اتفاق بدتری از خروج امریکا از برجام را داشت.